گروه بررسی نشریات شورای کتاب کودک برترین مطالب نشریات کودکان آبان ماه ۱۳۹۶ را اعلام کرد. این نشریات شامل مطالب برتر رشد کودک، سروش خردسالان، سنجاقک، شاهد کودک، قلک و نبات کوچولو است که در آبان به چاپ رسیدهاند.
مطالب برتر نشریات کودکان آبان ماه
-
نبات کوچولو شماره ۷۲
داستان
عنوان: یخمک نارنجی
نویسنده: ناصر کشاورز
تصویرگر: سولماز جوشقانی
یخمک نارنجی توی فریزر قایم شده است. دلش نمیخواهد بیرون بیاید و آب بشود. او از تنهایی خسته میشود و دلش میخواهد کسی او را بخرد؛ اما تاریخمصرفش گذشته است. آقای بستنیفروش آن را دور میاندازد. یخمک آب میشود و به لانه مورچهها میرسد. مورچهها آن را لیس میزنند و یخمک خوشحال از اینکه به هدر نرفته است.
داستان دارای زبانی ساده و ساختاری منسجم است. استفاده از جملههای کوتاه و تکرار واژهها مناسب خردسال است. داستان دارای روساخت و ژرف ساخت است. روساخت آن در مورد آموزش تاریخمصرف بهطور غیرمستقیم است. ژرفساخت آن احساس دلتنگی به هنگام تنهایی و رضایت خاطر هنگام مفید بودن است.
عنوان: اسپارکی شاهزاده خانمش را پیدا میکند
نویسنده: ای. اچ بنجامین
تصویرگر: جان بیندال
مترجم: بهارک عضدی
اسپارکی
اژدهای امروزی و خوشاخلاق، روی بام نشسته و حوصلهاش سر رفته است. دیگر زمان شوالیهها برای مبارزه نیست و شاهزاده خانمی هم وجود ندارد تا دزدیده شود. یکباره چشمش به خانم معلم میافتد که خود را مانند شاهزاده خانم کرده است. اژدها او را میرباید و به بالای بام میبرد. پستچی نامهای برای خانم معلم میآورد. او برای آزادی خانم معلم به بالای بام میرود و با اژدها مسابقه میدهد. پستچی در مسابقه پیروز میشود و نامه را به خانم معلم میدهد. در نامه نوشتهشده بازیگرهایی که قرار بود با او نمایش اجرا کنند، نمیتوانند بیایند. خانم معلم به پیشنهاد اژدها، همراه او و آقای پستچی به مدرسه میرود. آنها برای بچهها نمایش شوالیه و شاهزاده خانم را اجرا میکنند بچهها لذت میبرند و از اسپارکی دعوت میشود تا در تمام نمایشهای مدرسه شرکت کند.
داستان تصویری، دارای موضوعی جذاب و متنی پرهیجان است که مخاطب خردسال را با خود همراه کرده تا گامبهگام با اتفاقات داستان پیش رفته و از حل هر مشکلی در طول آن لذت ببرد. مخاطب با فضاسازیهای داستان به لحاظ کلامی و تصویری روبروست و این دو در پیش برد داستان مکمل یکدیگرند. تصاویر داستان رنگی و کارتونی است و باعث افزودن جزئیات بیشتری به توصیفهای متن از شخصیتها و فضاسازیها میشود.
تنها نکته قابل ذکر فونت ریز متنهاست. اگر مجله صفحات بیشتری را به این نوع داستان اختصاص دهد مشکل ریز بودن متن و تصویر که مناسب سن مخاطب خردسال نیست، برطرف میشود.
شعر
عنوان: کی بود؟
شاعر: مریم هاشمپور
موسیقی: مهرناز شاهمحمدی
تصویرگر: آمنه اربابیون
شعر «کی بود» یکی از مطالب برتر نشریات کودکان آبان ماه از دید گروه بررسی نشریات اعلام شده است. شاعر این شعر شناختی از رنگها و میوههای فصل پاییز به مخاطب میدهد. شعر با یک سؤال از کودک آغاز میشود و همراه کودک خصوصیات این فصل را بازگو میکند. شعر آهنگین و در وزن چهارپاره متناسب با گروه سنی مخاطب سروده شده است. فضای شعر پر از احساس و رنگ است. تصویر حرکت را نشان میدهد، تداعیکننده باد پاییزی است و هماهنگ با شعر، زردی و قرمزی را که از مشخصات پاییز است بهخوبی نشان میدهد. نتهای موسیقی مناسب کودکان آشنا با نت خوانی و نواختن موسیقی است.
عنوان: زمین من
شاعر: زهرا موسوی
تصویرگر: نیلوفر ایرانمش
شاعر با استفاده از ترانههای فولکلور و تکرار پیدرپی عبارت «چی گفت؟» به مسئله حفظ محیط زیست و گونههای حیوانات در حال انقراض اشاره دارد. تصویر احساس ناراحتی کودک را به خاطر از بین رفتن گونههای جانوران در حال انقراض نشان میدهد و این حس را به کودک منتقل میکند.
عنوان: بابایم را دوست دارم
شاعر: افسانه شعبان نژاد
تصویرگر: مهدیه صفایی نیا
شاعر، احساس لطیف گذراندن اوقات یک کودک را با پدرش به تصویر کشیده است. کودکی در کنار پدر، خوشحال از بازی کردن و انجام کار با او. حضور پدر در همراهی با کودک حس اعتمادبهنفس را در او تقویت کرده و امنیت و آرامش را برایش به همراه دارد. شاعر با آشناییزدایی (درست کردن کیک بهوسیله پدر) بین آنها رابطه عاطفیتر ایجاد کرده است. توصیف لحظاتی که کودک در کنار پدر سپری میکند، فضای امنی به شعر بخشیده که مخاطب تا پایان، شعر را دنبال میکند.
سرکلیشه: خالهبازی
عنوان: سوار یه کیسه /باران چسب زخم
نویسنده: فریبا کلهر
تصویرگر: سارا عضدی
نویسنده با طرح سؤالهایی غیرمعمول و طنزآمیز کودک را به تعجب و فکر وامیدارد و خلاقیت او پرورش مییابد، مانند «دوست داری سوار یه قطار پیر بشی یا یه کیسه سیر؟». استفاده از آشناییزدایی، ایجاز، آهنگین بودن و در معرض پاسخگویی قرار دادن مخاطب، همراه با رنگهای شاد فضای دلچسبی را ایجاد کرده است که باعث جذب مخاطب میشود.
از سوی دیگر این بخش قابلیت بازی با واژهها را دارد بهطوری که موجب سرگرمی و تفریح کودک میشود. استفاده از واژگانی همقافیه و همآوا به دایره واژگانی کودک میافزاید و سبب رشد کلامیاش میشود. بازی کلامی وقتی جذابتر میشود که کودک حق انتخاب در پاسخدهی را دارد. چنین بازیهایی میتوانند بهطور گروهی و خلاقانه توسط مربی یا والدین اجرا شوند.
خوب است بدانیم:
طرح پرسشهای بدون پاسخ، کودک را به فکر وامیدارد و یکی از روشهای پرورش خلاقیت است. (راه خلاقیت، عبدالرضا کردی، انتشارات موسسه کورش چاپ، ۱۳۸۶.)
معرفی کتاب
کتاب آبی کوچولو و زرد کوچولو، یکی از کتابهای باکیفیت، به روشی مناسب معرفی شده است. مخاطب همراه با مشخصات کامل کتاب با بخش کوتاهی از متن کتاب آشنا میشود. زبان طنز پندونهها مخاطب را جذب و تشویق به تهیه کتاب میکند.
-
قلک شماره ۴۰
شعر
عنوان: گلدان کفشی
شاعر: هدیه موسوی
تصویرگر: عاطفه فتوحی
این شعر از دیگر مطالب برتر منتشرشده در نشریات کودکان آبان ماه است. شاعر با استفاده از عنصر روایت، شعر را به سمت داستانوارگی پیش میبرد. افتادن یک لنگه کفش در جوی آب، ایجاد تعلیق کرده است. سپس با گرهگشایی، لنگه دیگر کفش تبدیل به گلدانی در باغچه میشود. تصویر یک لنگه کفش و تبدیل آن به گلدان به کودک استفاده از وسایل بازیافتی را بهطور غیرمستقیم آموزش میدهد. شعر در وزن چهار پاره سروده شده است.
-
رشد کودک شماره ۲
داستان
عنوان: خانم اجازه!
نویسنده: محمدرضا شمس
تصویرگر: مریم یکتافر
بچهها سر کلاس هستند که ناگهان چشمشان به یک بچه غول به نام «ترس» میافتد. همگی میترسند. خانم معلم از بچه غول میپرسد:«اینجا چهکار میکنی؟» بچه غول میگوید: آمدهام مدرسه. خانم معلم به او میگوید اینجا مدرسه بچه آدمهاست و تو باید بروی مدرسه بچه غولها که توی قصههاست و بچه غول میرود.
داستان دارای زبانی ساده، شیرین و کودکانه است. تعلیق شروع داستان در مخاطب ایجاد هول و ولا میکند تا وارد داستان شود. انتخاب نام «ترس» برای شخصیت بچه غول بسیار هوشمندانه و هدفمند است و نشانه ترس بچهها از غول است. نویسنده بهطور غیرمستقیم به مخاطب خردسال میگوید که غولها فقط در قصهها هستند و دنیای خود را دارند.
عنوان: بهبه غذا
طراح: لاله ضیایی
مامان قورباغه با قابلمه غذا وارد اتاق میشود. بابا قورباغه و بچهها دور قابلمه برای خوردن غذا جمع میشوند. وقتی درش را باز میکند. فکر میکنید چی توی قابلمه است؟ کلی حشرههای خوشمزه از توی قابلمه بیرون میآیند و همه شروع به خوردن آن میکنند. خوب غذای قورباغهها همینه دیگه!
داستان تصویری بدون کلام «بهبه غذا» داستانی کوتاه، با تصاویری ساده و گویا همراه با طنز و شگفتی پایان داستان مخاطب خردسال را جذب کرده و علاوه بر آن در قالب داستان به او آموزش میدهد که غذای قورباغهها چیست و آنها چگونه غذا میخورند.
خوب است بدانیم:
داستانهای تصویری بدون کلام مهارتهای مشاهدهای را در کودکان تقویت میکنند و آنها را به کاربرد واژهها و توصیف و خلق داستانهایی با توالی منطقی تشویق میکنند. داستانهای تصویری بدون کلام برای کودکان گیرا و اثربخشاند. کودکان به داستانهایی که به شکل دیداری ارائه میشوند به همان میزان که به شکل شفاهی بازگو میشوند واکنش نشان میدهند. (شناخت ادبیات کودکان: گونهها و کاربردها از روزن چشم کودک، ص ۱۸۶)
شعر
عنوان: سه تا چتر
شاعر: افسانه شعبان نژاد
تصویرگر: مهناز سلیمان نژاد
شعر با تکرار یک فعل آغازشده است. سپس شاعر حالات درونی سه چتر را نسبت به صدای رعدوبرق روایت میکند. بیان احساساتی مانند ترس، نگرانی و شادی به احساسات کودک خردسال نزدیک است.
گزارش
طاهره خردور
عکاس: اعظم لاریجانی
نویسنده به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی به معرفی باغ کتاب پرداخته است. گزارش دارای لحن صمیمی است، مخاطب را با قسمتهای مختلف باغ کتاب آشنا و او را تشویق به دیدن از آنجا میکند. گزارش همراه با نشانی باغ کتاب و عکسهای مستند از آنجاست.
علمی
عنوان: آب و روغن
عکاس: فرهاد سلیمانی
تصویرگر: لاله ضیایی
آزمایش انجامشده آب و روغن با در دست داشتن وسایل ساده و در دسترس، کودک را به انجام و مشاهده آزمایشهای علمی تشویق میکند. انجام آزمایش، مطالب علمی را در ذهن کودکان ماندگار میکند.
ارتباطی – سرگرمی
سرکلیشه: آثار بچهها
با هم کاری مرکز بررسی آثار
در این بخش مجله با گردآوری نقاشیهای مخاطبین با موضوع باغوحش توانسته فضای شادی را برای کودک به وجود بیاورد. در این فضا جایی برای سهیم شدن کودک نیز در نظر گرفته شده است تا او بتواند نقاشی خود را در کنار سایر آثار جای دهد. ذکر نام ارسالکنندگان به آنان اعتمادبهنفس میبخشد.
روزشمار مجله
عنوان: چند روز از این ماه
تصویرگر: مرتضی رخصت پناه
مجله در این بخش از ایده جالبی استفاده کرده و مناسبتهای ماه را با بهرهگیری از طرح قطار، به تصویر کشانده است. توجه به کتابخانه کودک در تصویر با مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی در این ماه همخوانی دارد و کودکان را تشویق به کتابخوانی میکند.
-
سنجاقک شماره ۱۵۲
داستان
عنوان: خُرخُری
نویسنده: فریبرز لرستانی
تصویرگر: سارا دستمالچیان
داستان خرخری عنوان دیگری از مطالب برتر نشریات کودکان آبان ماه است. کودک برای گربه عروسکیاش به نام خُرخُری شعر میخواند. خُرخُری روی پاهای کودک با شنیدن شعر چشمه به خواب میرود و در خواب با دیدن ماهیهای قرمز در چشمه لبخند میزند.
نویسنده با زبان ادبی، آشناییزدایی و تحریک احساس مخاطب به خلق داستانک تخیلبرانگیز پرداخته است. صدای قلقل چشمه، نرمی گربه و دیدن ماهیها استفاده از حسهای مختلف کودک است که در واقع از کارکردهای ادبیات کودک بشمار میآید. در داستان تصویر به کمک متن آمده و آن را تکمیل میکند.
(تحلیل بیشتر در بخش «انتخاب ماه» انتهای گزارش آورده میشود.)
- در نشریه سروش خردسالان و شاهد کودک مطالبی که با معیارهای برتر گروه همخوانی داشته باشند دیده نشده است.
-
«انتخاب ماه»
(نویسنده یاشار هدایی)
زین پس سعی میکنیم هر ماه یک یا چند مطلب از مطالب نشریات مورد بررسی را با عنوان «انتخاب ماه» بهصورت نقد، بررسی و تحلیل در قسمت پایانی گزارش امان اضافه کنیم. مخاطب این بخش پدیدآورندگان و علاقهمندان به ادبیات کودک هستند. هدف از این کار بررسی عمیقتر مطالب نشریات است.
-
تحلیل و بررسی داستان «یخمک نارنجی» در مجله نبات کوچولو شماره ۷۲
نویسنده: ناصر کشاورز
تصویرگر: سولماز جوشقانی
تحلیل یکی از برترین کطالب نشریات کودکان آبان ماه:
«یخمک نارنجی» داستان فانتزی کوتاهی است که با درونمایه «اجتماعی- روانشناختی» موضوع «جامعهپذیری و اجتماعی شدن کودکان و ویژگیهای روحی روانی آنان در این روند نظیر ترس و استرس» را مطرح میکند.
نویسنده بهعنوان دانای کل و در نقش راوی است. او به ویژگیهای درونی شخصیت داستانی واقف است. تصویر با متن مرتبط است، اما فاقد آن انسجامی است که در متن وجود دارد.
پیرنگ داستان کاملا منطقی و باورپذیر است. بهعنوان مثال دلیل خوشحالی «یخمک نارنجی» از خورده شدن توسط مورچهها، اینچنین مطرح شده است:
(مورچهها آمدند و ملچملچ آب یخمکی را لیس زدند. آب یخمکی قلقلکش شد. خندید. خوشحال شد و گفت: نوش جانتان! آب یخمک بخورید.)
زبان داستان بهرغم آنکه زبانی ساده و معیار است، درعینحال زبانی ادبی است. نویسنده با رعایت «اصل همنشینی» توانسته است از زبان معیار برای برقراری ارتباط و انتقال پیام بهره ببرد و با تقویت عناصر زیباشناسانه، امکان ارتباط عاطفی مخاطب کودک را با داستان برقرار کند.
بهعنوانمثال: (یخمک خیلی غصه خورد و از غصه آب شد.)
یا (... مورچهها آمدند و ملچ و ملچ آب یخمکی را لیس زدند.)
نویسنده از شگرد آشناییزدایی بهره برده است. استفاده از یک بیجان با کنشهای انسانی، دستمایه این شگرد است که با ویژگی کودکان در این سنین یعنی جاندارپنداری و تفکر فیزیونومیک آنان متناسب است و باعث جذب مخاطب کودک میشود.
یعنی یخمک نارنجی نه تنها سخن میگوید، بلکه دارای کنشهای درونی نظیر ترس، دلتنگی، خوشحالی و ... است.
بهعنوان مثال: (... میترسید آب شود، برده شود، خورده شود...)
یا (یخمک خسته شد. دلش تنگ شد.)
یا (یخمک خیلی غصه خورد.)
همچنین طرح داستانی دارای «بسامد» مناسب برای مخاطب کودک است:
بهعنوان مثال: (... آب شود. برده شود. خورده شود.)
یا (یک روز دو روز صد روز گذشت)
طرح داستانی منسجم است، زیرا تمامی عناصر داستانی در این طرح از پیرنگ گرفته تا شخصیتپردازی و از کنشها گرفته تا نشانهها و ... همگی در خدمت درونمایه و موضوع داستان هستند.
از نکات قوت این داستان، وجود آموزش غیرمستقیم است. مخاطب در لابهلای رخدادهای منطقی داستان و پیرنگ، نحوه دقت در تاریخ مصرف مواد غذایی را میآموزد. این آموزش کاملاً غیرمستقیم و بهعنوان یک کنش شخصیتی که در خدمت طرح و پیرنگ داستان است ارائه میشود.
(بچه هه روی کاغذ یخمک را نگاهی کرد و گفت: تاریخ مصرفش گذشته)
این کنش، در حد واسط دو سکانس یا پاره داستانی رخ میدهد و موجب انتقال از موقعیت اول به دوم میشود. به عبارتی شخصیت داستانی، در دو موقعیت متقارن یا موازی قرار میگیرد. نخست موقعیت «فریزر» و دوم موقعیت «سطل آشغال».
اگر در موقعیت نخست «یخمک نارنجی» دارای کنشهای درونی نظیر ترس، خستگی و دلتنگی میشود در موقعیت موازی دوم نیز «خیلی غصه میخورد»، اما ماحصل این دو موقعیت موازی نهایتا به پایان خوش داستان منتهی میشود که برای مخاطب کودک مناسب است.
اتمام داستان در همان موقعیت نخست، طرح داستانی را با حداقل گرهافکنی مواجه میکرد و از جذابیت داستان میکاست، اما خلق موقعیت موازی دوم به تعلیق و ایجاد هول و ولا در نزد مخاطب کودک منجر شده و درنتیجه به جذابیت داستان افزوده است.
مخاطب کودک زمانی دچار تعلیق و هول و ولا میشود که میخواند: (یخمک خیلی غصه خورد. از غصه آب شد. آب یخمکی شد.)
اما این تعلیق بر اساس ویژگی مخاطب کودک، کوتاهمدت است و خیلی سریع بدل به خوشحالی یخمک نارنجی میشود و پایان خوش داستان شکل میگیرد: (آب یخمکی قلقلکش شد. خندید. خوشحال شد و گفت: نوش جانتان! آب یخمک بخورید!)
شخصیتپردازی یخمک نارنجی که با یک کنش فیزیکی (قایم شدن) آغاز میشود و به کنشهای درونی چون ترس، دلتنگی، گرفتن تصمیم و نهایتا خوشحالی منتهی میشود، باعث همذاتپنداری مخاطب کودک با این شخصیت میشود. این همذاتپنداری از آن رو دارای اهمیت است که شخصیت یخمک نارنجی در داستان، شخصیت پویا و تحولپذیر است و حالات و کنشهای درونی او از بدو تا ختم داستان دچار تحول و رشد میشود (از ترس تا خوشحالی)
علاوه بر این، همذاتپنداری با شخصیت یخمک نارنجی در خدمت کارکرد داستان است؛ زیرا کودکان در سنین ۳ تا ۷ سالگی در معرض اجتماعی شدن قرار دارند. طرح داستان و پیرنگ منطبق با حالاتی است که کودکان میتوانند درروند اجتماعی شدن و یا جامعهپذیری خود، آنها را تجربه کنند. ازاینرو شناختشناسی نویسنده از کودک، در خدمت خلق این طرح داستانی قرار گرفته است. گذار کودک از تنهایی و ورود به اجتماع و در خدمت دیگران قرار گرفتن، یکی از موضوعات مهم در روانشناسی رشد است که به نظر میرسد مورد توجه نویسنده در خلق این طرح داستانی بوده است.
ارجاعات و منابع:
۱- اگر راوی خود یکی از شخصیتهای داستان باشد، محدودیتهای زیادی در بیان حالتهای درونی شخصیتهای دیگر دارد. برعکس اگر از زاویه سوم شخص و بهعنوان ناظر یا دانای کل، داستان را روایت کند، بهطور گستردهای میتواند بر درون و برون شخصیتهایش اشراف داشته باشد.
(روششناسی نقد ادبیات کودکان، محمدهادی محمدی، تهران: مولف، ۱۳۷۸، صفحه ۲۵۵.)
۲- «اصل همنشینی» در ساختارهای داستانی در دو سطح نحوی و ادبی انجام میگیرد. برای اینکه پیام نویسنده معنا داشته باشد، ناگزیر است حداقل معیارهای ارتباط کلامی را رعایت کند و این ممکن نمیشود مگر با پیروی از اصل همنشینی. در پیروی از این اصل، نویسنده در تلاش است زبان معیار، چون رابطه فعل، فاعل و مفعول و متمم و غیره را تا آن درجه بکار گیرد که در ارتباط کلامی با خواننده دچار مشکل نشود. در مورد سطح ادبی نیز توالی کنشها و نشانهها به ترتیبی است که عواطف مخاطب را برانگیزد. (همان منبع، صفحه ۹۴)
۳- «اصل بسامد» در مناسبات ساختاری متن تعیین میکند که هر گزاره از کنشها یا نشانهها چند بار، چگونه و در کدام بخشهای ساختار آمده و یا تکرار شده است...در داستانهای کودکان درجه بسامد گزارههای داستانی، بالاتر از داستانهای بزرگسالان است.(همان منبع، صفحه ۹۶)
۴- در طرحریزی ساختار داستانی، تقارن و توازن نقش مهمی ایفا میکنند. موقعیتهای متقارن در طرح داستان، موقعیتهایی هستند که منعکسکننده یکدیگرند. موقعیتهای تقارن با هم دیگر در تضاد نیستند، بلکه تکرار در زمان و مکان و یا بهطورکلی در موقعیت متفاوت هستند و تقارن به طرح داستان حالت میدانی میدهد. در این میدان، دو موقعیت، برابر هم یا در توازی با هم قرار میگیرند. (همان منبع، صفحه ۱۱۸)
۵- همنشینی حالات درونی نظیر ترس، غصه و ... و نهایتا خوشحالی در این داستان نظیر همان حالاتی است که کودک در مواجهه با موقعیتهای جدید، نظیر رفتن به مهدکودک، کودکستان و دبستان تجربه میکند: «اگر کودک از رفتن به کودکستان خودداری میکند، ولی وقتی آنجاست خشنود به نظر میرسد» (روانشناسی رشد جلد اول، لورا ای. برک، مترجم یحیی سیدمحمدی، تهران: ارسباران، ۱۳۸۵، صفحه ۳۵۶.)
۶- طرح در ادبیات کودکان، فقط محدود به چارچوب داستان نیست و حوزههای فراتری را دربرمی گیرد. شناختشناسی کودک، همیشه بهعنوان عاملی بیرونی به طرحریزی در ادبیات کودکان تأثیرگذار بوده است. نویسنده کودک و نوجوان برای طرحریزی هر داستان، همواره با این پرسش روبروست که مخاطب او در داستان مورد نظر، کدام گروه سنی را شامل میشود. پاسخ این پرسش همان تأثیر عامل شناختشناسی، بر طرح داستان است.
(روششناسی نقد ادبیات کودکان، محمدهادی محمدی، تهران: مولف، ۱۳۷۸، صفحه ۱۰۵.)
-
تحلیل و بررسی داستانک «خُرخُری» در مجله سنجاقک شماره ۱۵۲
نویسنده: فریبرز لرستانی
تصویرگر: سارا دستمالچیان
«خُرخُری» داستانک فانتزی-تصویری کوتاهی است که با درونمایهای «روان شناختی-اجتماعی»، موضوع «حس امنیت و آرامش» را مطرح میکند. داستانک دارای طرحی ساده و پیرنگی منطقی است:
«کودکی، عروسک گربهای به نام «خُرخُری» دارد که برایش شعر میخواند. خُرخُری روی پای او دراز میکشد و او شعری در مورد چشمه برایش میخواند. خُرخُری خوابش میبرد و در خواب با دیدن چشمه و ماهیهای قرمز درون آن، لبخند میزنند.»
زاویه دید، اولشخص است. زبان معیار و درعینحال ادبی است:
[چشمه قلقل آواز میخواند و ماهیهای قرمز روی دامن چشمه تاب میخوردند.]
یکی از ویژگیهای این داستانک تصویری، تکمیل شدن متن، توسط تصویر است. در متن خُرخُری با دیدن ماهیهای قرمز لبخند میزند، اما در تصویر، ماهیهای قرمز را در آغوش گرفته است.
اگر استفاده از اصل تضاد (بین گربه و ماهی قرمز) دستمایه خلق اثر و استحکام پیرنگ شده است، تصویر توانسته است به زیبایی از این تضاد، آشناییزدایی نماید.
این داستان همچنین به لحاظ کارکرد دارای اهمیت است. کودکان در سنین حدود ۳ تا ۶ سالگی از طریق «بازیهای وانمودی» تجربیات روزمره خود را از طریق بازی، تکرار و تمرین میکنند.(۱)
داستان خُرخُری روایتی است از یک بازی وانمودی که طی آن، شخصیت اصلی داستان یعنی کودک از طریق خواندن شعر برای عروسک گربهای خود، شخصیت واقعی والدین یا مراقبین خود را وانمود سازی کرده و تجربه قبلی خود را در بازی، بازسازی و تمرین میکند.
کودک در طی بازیهای وانمودی، تجربیات خود را متوجه اشیا (مثل عروسک) میکند. رشد تخیل، رشد زبان و قدرت کلامی، افزایش مهارتهای عاطفی؛ پذیرش نقشهای اجتماعی جدید و درک موقعیتهای تازه در حین بازی، افزایش اعتمادبهنفس و ...از ثمرات بازیهای وانمودی است.(۲)
پینوشت:
(۱)- در این نوع بازیها، کشمکشهای عاطفی کودک ظاهر میشود. مثلاً اگر مشاجره مختصری بر سر میز غذا رخ داده باشد، کودک یکی دو ساعت بعد همان صحنه را در موقع بازی با عروسکش تکرار میکند و سعی میکند که ماجرا را بهخوبی به پایان برساند... در واقع این نوع بازی در استقلال و رشد منِ کودک نقش اساسی ایفا میکند.
(روانشناسی بازی، محمدعلی احمدوند، پیام نور، ۱۳۷۸، صفحه ۶۱ و ۶۲.)
(۲)- «اهمیت بازیهای وانمودی» برگردان: مهوش کلهر، سایت کتابک.
افزودن دیدگاه جدید