خواهران غریب

لوته و لوییزه، دوقلوهایی هستندکه از وجود هم بی‌خبرند و در دو دنیای متفاوت زندگی می‌کنند. لوییزه همراه پدرش که رهبر ارکستر و آهنگسازی مشهور است در دنیای پرهیاهو و مجلل هنرمندان در وین به سر می‌برد و لوته با مادرش که سردبیر عکاسی یک مجله است، در مونیخ زندگی ساده‌ای دارد.

پس از برخورد غیرمنتظرهی خواهران در اردوی تابستانی آن‌ها تصمیم می‌گیرند جای‌شان را با هم عوض کنند. لوته، که در کنار مادرش زندگی می‌کرد، نزد پدرش و لوییزه نزد مادرش باز می‌گردد. این جایگزینی باورنکردنی موقعیتهایی خنده‌دار و البته دشواری برای این دوخواهر به وجود می‌آورد. این بازی چند ماهی ادامه پیدا می‌کند تا این‌که پدر تصمیم می‌گیرد ازدواج کند.  لوته از شوک این خبر بیمار می‌شود. هم‌زمان مادر از جابه‌جایی دختران‌اش آگاه می‌شود و همراه لوییزه به وین می‌آید. در نهایت حقه‌ی کودکانه‌ی دخترها کارساز می‌شود و آن‌ها موفق می‌شوند بار دیگر پدر و مادرشان را کنار هم بیاورند و زندگی خانوادگی شادی داشته باشند.

این رمان را سه مترجم و سه ناشر در ایران ترجمه و منتشر کرده‌اند:

  • خواهران غریب، ترجمه علی پاک‌بین، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ۱۲۷ صفحه (رقعی)، چاپ نخست ۱۳۵۳.
  • خواهران غریب، ترجمه سپیده خلیلی، تهران، کتاب‌های مهتاب، محراب قلم، ۱۶۰ صفحه (رقعی)، چاپ نخست ۱۳۹۶.
  • لوته و همتایش، ترجمه سروش حبیبی، تهران، نشر ماهی، ۱۶۰ صفحه (رقعی)، چاپ نخست ۱۳۹۵.

در سال  فیلم۱۳۷۴ فیلم سینمایی خواهران غریب با کارگردانی کیومرث پوراحمد بر اساس رمان اریش کستنر ساخته شد.

اریش کستنر در تاریخ ۲۳ فوریه ۱۸۹۹ در شهر درسدن به‌دنیا آمد و در تاریخ ۲۹ ژوئن ۱۹۷۴ در مونیخ دیده از جهان فرو بست. کستنر به علت فعالیت‌های سیاسی مجبور بود که نوشته‌هایش را با اسم مستعار منتشر کند، اسامی مستعاری که وی استفاده می‌کرد، عبارت بودند از: ملشیور کورتس، روبرت نوینر و غیره.

اریش کستنر در نگارش رمان، شعر، داستان‌های کودکان، درام‌نویسی و فیلم‌نامه‌نویسی آثار با ارزشی از خود به یادگار گذاشته است. داستان‌هایی که او برای کودکان و نوجوانان نوشته است به زبان‌های بسیاری،‌ از جمله زبان فارسی، ترجمه شده‌اند. «امیل و کارآگاهان»،‌«سفرهای گالیور» و «مردم شیلدا چه‌جوری خنگ شدند؟» تعدادی از آثار او هستند که در ایران منتشر شده‌اند.


معرفی کتاب و فیلم خواهران غریب

عنوان لاتین
Das doppelte Lottchen
گزیده‌هایی از کتاب

در شبانه ‌روزی لوته با شتاب کمد لباس‌اش را زیر و رو می‌کند و از زیر لباس‌ها عکسی بیرون می‌آورد و مقابل لوییزه که از هیجان می‌لرزد می‌گیرد. لوییزه با خجالت و ترس عکس را نگاه می‌کند و ناگهان در چهره‌اش آثار رضایت و محبت ظاهر می‌شود. نگاهش با اشتیاق خاصی به صورت زنی که در عکس دیده می‌شود دوخته شده است. لوته به او خیره شده است. دست لوییزه که از شدت هیجان دیگر قدرتی ندارد پایین می‌افتد، ولی در صورت لوییزه نور خوشبختی دیده می‌شود. او عکس را به سینه‌اش می‌فشارد و زیر لب می‌گوید:«مادرم»

برگردان
علی پاک‌بین
سال نشر
چاپ دوم ۱۳۹۴
نویسنده
Emil Erich Kästner, امیل اِریش کِستنِر
نگارنده معرفی کتاب
Submitted by skyfa on