نشست نقد و بررسی نمایشگاه یادیار مهربان با حضور سیدمجید حسینی، محمد طوسی، عبدالعظیم فریدون، سیدعلی کاشفی خوانساری، مسلم قاسمی و جمعی از ناشران و نویسندگان یکشنبه ٢٠ اردیبهشت در سرای اهلقلم کودک و نوجوان در بیست وهشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
سیدمجید حسینی، مدیرعامل نشر شهر در این نشست به برگزاری نمایشگاههایی مانند نمایشگاه کتاب و نمایشگاه یاد یار مهربان اشاره کرد و گفت: باید تلاش کنیم برگزاری این نمایشگاهها اثر کششی در بازار ایجاد کند. زمانی که نمایشگاهی نتواند میزان کشش و جذب تقاضا در بین مخاطبان و مدارس داشته باشد برگزاری آن بهجز اتلاف سرمایه هیچ سودی دربرنخواهد داشت.
وی ادامه داد: تا به حال ٣۵٠ میلیارد تومان صرف خرید کتاب برای مدارس از ناشران کردهایم اما متاسفانه نتوانستهایم کشش و گرایشی نسبت به مطالعه و کتابخوانی و ایجاد تقاضا در بازار نسبت به کتاب ایجاد کنیم.
وی با بیان اینکه تعداد ناشران در ایران بسیار بیشتر از میزان مخاطبان و تعداد فروشگاههای عرضه کتاب کودک است گفت: بر اساس آمار جمعا در ایران ١٠ هزار مجوز نشر صادر کردهایم. یعنی تعداد ناشران ما با تعداد ناشران آمریکایی برابر است اما اغلب این ناشران ناشران حرفهای نیستند و هرکدام دو، سه و یا چهار عنوان کتاب در طول سال به صورت دیجیتالی منتشر میکنند. به ازای هر فروشگاه کتاب در کشور سه ناشر وجود دارد و این مسأله نشاندهنده این است که میزان تولید بر عرضه کتاب فزونی دارد.
رئیس نمایشگاه یاد یار مهربان در ادامه با اشاره به اوضاع نامطلوب عرضه کتاب در سطح کشور گفت: اگر خوب نگاه کنیم میبینیم که حتی فروشگاههای قدیمی کتاب در سطح کشور هم روزبهروز رو به کاهشاند و کتابفروشی جدید هم به ندرت تاسیس میشود. در حال حاضر مناطقی در تهران وجود دارد که با وجود بیش از یکمیلیون نفر جمعیت کتابفروشی برای عرضه کتاب در آنجا وجود ندارد.
حسینی اضافه کرد: البته این مشکلات فقط مربوط به حوزه توزیع و عرضه کتاب نمیشود. در بخش تبلیغات هم مشکل داریم. در سطح کشور بیش از ٩۵ درصد از قیمت کتابها بر اساس هزینه تولید کتاب است و فقط پنج درصد هزینههای جانبی مانند تبلیغ در آن لحاظ میشود در حالی که در سایر کشورهای مانند کشورهای آمریکایی و اروپایی ٨۵ درصد قیمت کتابها شامل هزینه تبلیغات و ۱۵ درصد مربوط به هزینه تولید کتاب است. متاسفانه در کشورما هیچ تبلیغاتی برای کتابها ومعرفی آنها به مخاطبان صورت نمیگیرد و دلیل عمده آن این است که ناشران اغلب سنتی هستند و اعتقادی به تبلیغات در حوزه کتاب ندارند در حالی که کتاب از جمله کالاهای پرکشش نیست و اگر تبلیغاتی برای آن صورت نگیرد نمیتوان توقع داشت فروش چشمگیری هم داشته باشد. متاسفانه در کشور نه توزیع مناسب داریم نه تبلیغات لازم برای کتاب و نه سیاست مصرف و فقط به تولید کتاب فکر میکنیم.
مدیرعامل نشر شهر با تاکید بر اینکه افزایش مصرف سبب بالا رفتن آمار تولید میشود، گفت: این که در شهرداری هزینهای را صرف خرید تعدادی کتاب از ناشران کنیم در حالی که فرهنگ کتاب خواندن و مصرف کتاب در کشور ما وجود ندارد راه به جایی نبردهایم. اگر این پول را برای افزایش مصرف کتاب، تبلیغ کتابخوانی در بین بچهها، آموزش معلمان و مربیانی که با کودکان سروکار دارند، ترویج علاقه به مطالعه در میان معلمان و مربیان و ... به کار ببریم میتوانیم بازخورد بهتری به دست آوریم.
حسینی با تاکید بر اینکه امروزه تولید کتاب به خاطر نبود مصرف ضربه میخورد گفت: تولید بیش از اندازه کتاب و عرضه آن در بین مردم در شرایطی که زیرساخت لازم برای کتابخوانی و ترویج خرید کتاب در جامعه وجود ندارد و تقاضایی در بازار نیست سبب میشود که فقط بازار کتاب اشباع شود و سبب پس زدن کتاب میشود.
وی ادامه داد: متاسفانه ما سیاستها را برعکس اجرا میکنیم، در کشور ما تولید در درجه اول اهمیت، عرضه درجه دوم و مصرف در درجه آخر اهمیت قرار دارد، در حالی که این ترتیب باید برعکس باشد و به جای تقویت تولید و خرید تعدادی کتاب از ناشران باید مصرف و میزان تقاضا را تقویت کنیم.
حسینی در ادامه به قیمت کتاب اشاره کرد و گفت: به عقیده من عدم گرایش نسبت به کتاب بهدلیل گرانی کتاب نیست زیرا سرانه مصرف سیگار در کشور ما ۵ میلیارد نخ است. همچنین فروش ١٠٠ میلیارد تومانی یک مارک لوازم آرایش مانند کرم ضدآفتاب در کشور ما نشان دهنده این است که مشکل نخریدن کتاب، گرانی آن نیست. بنابراین نمیتوانیم بگوییم کتاب گران است. واقعیت این است که مردمنیازی به کتاب احساس نمیکنند.
وی گفت: سرمایهگذاری دولت در افزایش تولید به ضرر مصرف است. باید بر روی افزایش مصرف در جامعه کار کنیم نه اینکه تدابیری بیندیشیم تا روز به روز تولید را افزایش دهیم در حالی که تقاضایی در بازار وجود ندارد. اگر سیاستهایمان را در بخش تولید عوض نکنیم قطعا با مشکل مواجه میشویم.
وی ادامه داد: مسأله اساسی کشور توسعه است و تنها با توسعه فرهنگی است که کشور میتواند ارتقا یابد. بنیان توسعه نیز انسان است. انسان درست و حسابی هم از آموزش فرهنگ حاصل میشود. اگر بتوانیم چنین انسانی تولید کنیم قطعا میتوانیم از جمله کشورهای توسعهیافته باشیم. مسأله ما این است که باید در بخش فرهنگ دغدغه داشته باشیم تا بتوانیم سطح انسانی افراد را ارتقا دهیم. ما باید این موضوع را قبول کنیم که کتابخوانی ما روز به روز در حال کاهش است. واقعیت این است که سطح کتابخوانی ما از سطح کتابخوانی در کشور دبی هم پایینتر است.
حسینی در پایان گفت: صنعت نشر درحال از بین رفتن است. ما برای برگزاری نمایشگاه یادیار مهربان سه میلیارد تومان کتاب میخریم و یکمیلیارد هم هزینه برگزاری نمایشگاه میشود اما باید ببینیم که این میزان هزینه چه تاثیری در افزایش کتابخوانی در جامعه داشته است.
حسینی با بیان اینکه امروزه در مدارس به ازای هر دانشآموز پنج کتاب وجود دارد اما هیچکدام از آن کتابها خوانده نمیشو، ادامه داد: اگر بالادستان من بپذیرند من ترجیح میدهم این پول را به جای خرید کتاب، صرف ترویج کتابخوانی در بین بچهها، آموزش معلمان و مربیان برای ترویج کتابخوانی و انجام کارهای زیربنایی برای انجام کشش و تقاضا برای کتاب کنم. احساس میکنم انجام دادن این کار و مصرف هزینه در این راه بسیار سودمندتر از دادن این پول برای خرید کتاب به ناشران باشد. اگر قرار است شهرداری به ارتقای فرهنگ مطالعه کمک کند میتواند معلمان را جمع کند و آنها را آموزش دهد و معلمانی را که تلاش بیشتری برای ترویج کتابخوانی در بین کودکان میکنند را تشویق کند و به آنها اضافهحقوق بدهد. متاسفانه اشکال کار اینجاست که در اینصورت ما نمیتوانیم گزارش کار بدهیم که چند تا کودک را کتابخوان کردهایم.
عبدالعظیم فریدون نیز در این نشست با بیان اینکه مسئولان باید بستر کتابخوانی را آماده کنند و سپس از ناشران انتظار تولید داشته باشند، گفت: زمانی که ما در کشوری زندگی میکنیم که در یک دوره کوتاهمدت مسوولانش انتخاب میشوند. نمیشود انتظار داشت که این مسوولان کار خاصی را در توسعه فرهنگی کشور انجام دهند.
وی ادامه داد: دولت باید سیاستگذاری کند و زیرساخت لازم برای افزایش فرهنگ مطالعه ایجاد کند. نباید از ناشران انتظار داشت که این مسأله را حل کنند.
فریدون در ادامه با بیان اینکه دولت دغدغه کتابخوانی ندارد فقط شعار کتابخوانی میدهد، گفت: وقتی در مدرسهای معلمان و مربیان خودشان کتابخوان نیستند و علاقهای به خواندن کتاب ندارند نمیتوان توقع داشت که دانشآموزان و کودکان کتابخوانی را پرورش دهند.
هادی خورشاهیان نیز در این نشست گفت: در دهههای ۵٠ و ۶۰ هرکدام از خانوادهها پنج تا ده بچه داشتند. در آن سالها کسی نگران کتاب خواندن بچهها نبود. امروزه هر خانوادهای یک یا دو بچهدارد و همه نگران کتابخواندن بچهها هستند.
وی ادامه داد: همه از دولت و مدرسه و آموزش و پرورش انتظار دارند و میگویند این ارگانها باید بچهها را کتابخوان کنند و اگر تقاضا و کششی در جامعه نسبت به کتاب وجود ندارد به دلیل ضعف و کمکاری دولت و آموزش و پرورش است. همه انتظار دارند که دولت چون پول و سرمایه دارد باید برنامهریزی کند و معلمان، باید بچهها را کتابخوان کنند در صورتی که واقعیت این است که معلمان و دولت و آموزش و پرورش نمیتوانند نقش صد درصدی در این زمینه داشته باشند.
این نویسنده گفت: در حال حاضر دوازدههزار ناشر داریم اما بسیاری از آنها اصلا حرفهای نیستند و دغدغه مالی ندارند. اگر قرار است کسی برای کتابخوانی بچهها کاری انجام دهد قطعا فقط معلمان و آموزش و پرورش نیستند. بسیاری از ناشران توقع دارند که ارشاد از آنها کتاب بخرد. در صورتی که ناشران برای مردم کتاب چاپ میکنند و باید تدابیری بیندیشند و برنامهریزیهایی انجام دهند تا این نیاز کشش و تقاضا را در بازار و در بین مخاطبانشان ایجاد کند. نباید توقع داشته باشیم که همه کارها را دولت انجام دهد.
خورشاهیان گفت: واقعیت این است که ما همهچیز را رها کردهایم و فقط نگران فرهنگ و افزایش آمار مطالعه هستیم در صورتی که اگر میخواهیم کاری برای افزایش فرهنگ مطالعه انجام دهیم باید اول مشکلات دیگری را که به عنوان دغدغه در میان خانوادهها وجود دارد را حل کنیم تا آنها ذهنشان آزاد شود و به کتاب خواندن فکر کنند.
افزودن دیدگاه جدید