اوقات فراغت زمانی است که کودک باید آزادانه به انجام فعالیتهای مورد علاقه خود بپردازد. تنظیم زمان و فراهم کردن اوقات فراغت برای کودکان بهعهده بزرگسالان است.
برخورداری از اوقات فراغت، یکی از حقوق اساسی کودکان است، در ماده ۳۱ پیماننامه حقوق کودک براین اساس تأکید شده است: (دولتهای عضو، حق کودک را برای داشتن اوقات فراغت، آرامش، پرداختن به بازی و فعالیتهای تفریحی مناسب با سن کودک و مشارکت آزادانه در زندگی فرهنگی و هنری احترام میگذارند و آن را اشاعه میدهند و فراهم ساختن فرصتهای برابر فعالیتهای فرهنگی و هنری و تفریحی را تشویق میکنند).
بهره مندی از اوقات فراغت برای همه انسانها به ویژه کودکان به دلایل زیر اهمیت اساسی دارد
- کودکان برای رشد خود به تحرک و بازی نیاز دارند. تحرک رمز سلامت کودکان است. بازیهای پرتحرک سبب تخلیه هیجانی و در نتیجه آرامش کودکان میشود.
- بررسیهای انجام شده نشان میدهند، کودکانی که در خانه و مهدکودک از تحرک کافی در قالب بازیهای مناسب برخوردارند آرامش و تمرکز بیشتری دارند بازی سبب شادی و نشاط کودکان میشود و آنان را با جهان پیرامون خود همراه و با شوق و شور کودکانه آشنا میسازد، بهترین برنامه برای اوقات فراغت کودکان تشویق آنها به بازیهای مناسب مورد علاقه آنان است.
ادبیات و فعالیتهای مربوط به آن: کتاب و قصهخوانی، تصویرخوانی و ... در کنار هنرهایی مانند نقاشی، کاردستی، موسیقی، نمایش و... از جمله نیازهای اصلی و زمینههای مناسب برای اوقات فراغت کودکان است که پرداختن به آنها میتواند اوقات فراغت دلپذیر، شاد و آموزندهای را برای آنها فراهم کند.
جستجوگری، تجربه کردن، بودن در طبیعت و مشاهده پدیدههای آن، کشف دنیای پیرامون خود به صورت آزاد و خلاق از جمله فعالیتهائی است اگر کودکان به صورت آزاد و دلخواه و نه به شکل اجباری و تحمیلی به آنها بپردازند اوقات فراغت خود را به صورت سازنده گذراندهاند.
کودکی، سالهای رشد و بالندگی است و در شکلگیری رفتار کودکان، دورانی حساس و تأثیرگذار است، اگر در این سالهای طلائی بتوانیم زندگی آنها را با فعالیتهای مناسب و مورد علاقه آنها همراه سازیم رشد و سلامت آنها را تأمین کردهایم.
توجه به علایق کودکان در شکوفائی توانمندی آنها تأثیر زیادی دارد. اوقات فراغت کودکان را نباید با تحمیل فعالیتهای مورد علاقه خودمان هدر دهیم. در نظر گرفتن علایق کودکان، انگیزههای آنها را تقویت میکند. حق انتخاب را از کودکی به آنها میآموزد، توانائی تصمیم گیری را در آنها افزایش میدهد و احساس ارزشمندی را در آنها ایجاد میکند.
همه این موارد سلامت شخصیت آنها را سبب میشود. با توجه به این ضرورتها برنامهریزی اواقات فراعت کودکان در خانه و مراکز آموزشی یکی از اولویتهای رشد کودکان است. در این زمینه مشکلاتی نیز وجود دارد که به مهمترین آنها همراه با ارائه راه کارهائی مناسب اشاره میشود.
مفهوم اوقات فراغت هنوز برای بسیاری از والدین و مربیان روشن نیست و به جای در نظر گرفتن علایق کودکان خواستهای خود را در نظر میگیرند و حتی گاه والدین آرزوهای تحقق نیافته دوران کودکی خود را بهعنوان فعالیتهای مناسب به آنها پیشنهاد و بلکه تحمیل میکنند و این امر کاملاً برخلاف مفهوم اوقات فراغت است که به انجام فعالیتهای مورد علاقه کودکان تأکید دارد.
ضرورت برخورداری از اوقات فراغت برای گروهی از والدین و مربیان مشخص نیست، برخی از والدین اوقات فراغت را برای کودکانی که به مدرسه میروند نوعی وقت گذرانی و مانعی برای درس خواندن به حساب میآورند و کودکان خود را بهخصوص در موقع امتحان از هر فعالیتی منع میکنند.
در حالی که خستگی ناشی از این روش، یادگیری و بازدهی آموزشی کودکان را کاهش میدهد در مهدهای کودک گاه برخی از مربیان به بهانه عقب ماندن (آموزش) کودکان، مانع پرداختن آنان به فعالیتهای آزاد خلاق میشوند و در نتیجه دلزدگی از محیطهای آموزشی را از سالهای اولیه کودکی در آنان ایجاد میکنند.
مشکلات مالی خانواده و امکانات محدود مراکز آموزشی (مهدکودک و مدرسه) شرایط نامناسبی را برای اوقات فراغت کودکان ایجاد میکند. برخی از خانوادهها بهدلیل فقر اقتصادی نمیتوانند امکانات لازم را برای گذراندن اوقات فراغت به صورت مناسب برای فرزندانشان فراهم سازند.
در مراکز آموزشی نیز کمبود امکانات و تعداد زیاد کودکان مانع بهرهمندی درست آنان از فراغت خود میشود. مسئولان نهادهای فرهنگی جامعه وظایف خود را در زمینه فراهم کردن امکانات مناسب اوقات فراغت کودکان به درستی انجام نمیدهند. در بسیاری از نقاط محروم شهر حداقل امکانات برای اوقات فراغت کودکان وجود ندارد و یا بهعلت هزینه بالای استفاده از آنها برای کودکان محروم که تعداد آنها در جامعه کم نیست، وجود ندارد. در نتیجه فقر اجتماعی در کنار فقر خانوادگی، امکان دسترسی کودکان فقیر را به فعالیتهای اوقات فراغت از بین میبرد.
برای همه ما بازی کودکان فقیر شهر در کوچهها، خیابانها به ویژه در ماههای تابستان صحنههائی آشنایی است که بارها شاهد آن بودهایم. متنوع نبودن فعالیتهای اوقات فراغت چه در خانواده و چه در مراکز آموزشی، مشکل دیگری است که وجود دارد.
براساس بررسیهای انجام شده، در جامعه ما کودکان بیشترین زمان اوقات فراغت خود را به تماشای برنامههای تلویزیون میپردازند. علاوه بر آن که محتوای بسیاری از برنامههای تلویزیونی برای کودکان مناسب نیست، اصولاً دیدن این برنامهها کمتر جنبه خلاق و فعال دارد. تنوع برنامههای اوقات فراغت با توجه به تفاوتهای کودکان، سبب بروز توانمندیهای گوناگون در آنان میشود و رشد همهجانبه آنها را موجب میگردد.
بسیاری از والدین، اسباببازیها و فعالیتهای مناسب برای گروههای سنی کودکان را نمیشناسند و این امر سبب افزایش بازیها و اسباب بازیهای خشونتآمیز، نامناسب با سن و توان کودکان، رقابتی و ... میشود که به رشد و سلامت آنان آسیب میرساند.
وجود نگرشهای تبعیضآمیز نسبت به اوقات فراغت پسران و دختران سبب محرومیت بیشتر دختران در استفاده از امکانات و فرصتهای موجود در زمینه اوقات فراغت در جامعه است. تغییر این نگرشها با آموزش و کار فرهنگی مناسب امکانپذیر است.
با توجه با امکانات محدود در ارتباط با آموزش خانوادهها، این وظیفه برعهده مراکز آموزشی، از مهد تا دبیرستان میباشد که با وجود تلاشهای انجام شده کافی به نظر نمیرسد، مگر آن که ارتباط و آموزش خانواده جزء وظایف و اولویتهای مراکز آموزشی باشد و برای آن برنامههای مناسبی تدوین گردد.
پدر و مادر و مربیان الگوهای اصلی یادگیری کودکان به شمار میروند اگر آنان در خانواده و مراکز آموزشی فعالیتهای مناسبی برای اوقاعت فراغت خود داشته باشند کودکان نیز از آنها میآموزند. الگوی شایستهای برای آنان باشیم.
افزودن دیدگاه جدید