گفت‌وگوی فلسفی درباره کتاب این گوزن مال من است

پسری به نام ویلفرد، گوزنی پیدا می‌کند و فکر می‌کند که او دیگر حیوان دست‌آموزش است و ادعا می‌کند که مالک اوست. آن‌ها همراه هم ماجراهای زیادی را پشت سر می‌گذارند. در خلال این ماجراها او می‌فهمد که افراد دیگری هم هستند که فکر می‌کنند مالک گوزن هستند. ویلفرد با این پرسش روبه‌رو می‌شود که آیا او واقعاَ هیچ‌گاه از ابتدا صاحب گوزن بوده است؟

گفت‌وگوی فلسفی درباره کتاب این گوزن مال من است

خرید کتاب این گوزن مال من است

دستورالعملی برای آغاز یک گفت‌وگوی فلسفی درباره کتاب این گوزن مال من است

 این کتاب به موضوع فلسفه‌ی مالکیت می‌پردازد. جامعه بشری جامعه‌ای است که مسئله مالکیت در آن نقش مهمی را ایفا می‌کند. دانش‌آموزان ممکن است در مورد چیزهایی فکر کنند که متعلق به خودشان است و احتمال دارد به داشتن آن چیزها که خود را صاحب واقعی آن می‌دانند، ببالند. این مسئله باعث به‌وجود آمدن این گفت‌وگو می‌شود که «چطور یک چیز متعلق به آن‌ها می‌شود؟» در آغاز، این پرسش مطرح می‌شود که چطور از ابتدا آن چیز به آن‌ها تعلق گرفته است، شاید آن‌ها آن را پیدا کرده‌اند یا شاید کسی آن را به آن‌ها داده است.

در این داستان می‌توان این پرسش را مطرح کرد که چرا ویلفرد از ابتدا فکر می‌کرد که گوزن مال اوست؟ ویلفرد ادعا می‌کرد که گوزن خودش یک روز پیش او آمده است. این نکته ما را به این نتیجه می‌رساند که ادعای مالکیت او از این حقیقت آمده است که او خودش گوزن را پیدا کرده است.

 مالک چیزی بودن این مفهموم را می‌رساند که شما حقوق و مسئولیت‌های معینی در مورد آن چیز دارید. مالک یک چیز بودن، می‌تواند آن را تبدیل به یک کالا کند، چیزی که ممکن است ما برای رسیدن به خواسته‌هایمان از آن استفاده کنیم. وقتی که ما ادعا می‌کنیم مالک چیزی هستیم، این بدان معناست که از آن  درهر جا که مناسب باشد، استفاده می‌کنیم. همچنین این حق را داریم که آن را به شخص دیگری ببخشیم.

اما چیزی را داشتن این معنا را هم می‌دهد که ما می‌توانیم مسئول آن‌چه، آن چیز انجام می‌دهد یا باعث‌اش می‌شود نیز باشیم. در داستان ما چیزی را که ادعای مالکیت‌اش را دارند، یک موجود زنده است. این مسئله ما را متوجه تفاوت اساسی میان مالکیت به‌طور سنتی و مالکیت یک حیوان می‌کند. به نظر عجیب می‌رسد که بگوییم می‌توانیم هر کاری که دل‌مان می‌خواهد با یک موجود زنده انجام دهیم.

اگر تنها از حیوان برای رسیدن به اهداف خودمان استفاده کنیم، باعث به‌وجود آمدن مشکلاتی می‌شود. چه چیزی در مورد یک حیوان وجود دارد که آن را از دیگر اشیاء با در نظر گرفتن حق مالکیت، متفاوت می‌کند؟ به‌نظر می‌رسد که یک حیوان هم هدف خودش را دارد و نیازمند احترامی است که در مورد یک شیء این مسئله وجود ندارد. مالک یک حیوان بودن همچنین ایجاب می‌کند که مسئولیت بیشتری نسبت به زمانی که تنها مالک یک شیء هستیم به خرج دهیم.

بنابراین آیا ویلفرد با گوزن طوری رفتار کرد که او شایسته‌اش بود؟ ویلفرد تنها گوزن را این طرف و آن طرف دنبال می‌کرد و به او اجازه می‌داد هر کاری که می‌خواست در زیستگاه طبیعی‌اش انجام دهد. در حقیقت مشخص نبود که آیا گوزن اصلاً تحت کنترل ویلفرد است یا نه؟ در این صورت شاید عملکرد ویلفرد در واقع احترام به نوعی درخواست اخلاقی برای مالکیت گوزن بوده است.

خوب است که این مسئله را به بحث بگذارید. شاید برای‌مان این سؤال پیش آید که آیا اصلاَ کسی می‌تواند مالک یک گوزن یا هر حیوان وحشی دیگری باشد؟ آیا رفتار ویلفرد مشکل‌سازتر نمی‌شد اگر او گوزن را از ابتدا مانند سگ یا گربه در خانه خودش بزرگ کرده بود؟ به‌نظر می‌رسد این کار مشکل‌آفرین‌تر می‌شد زیرا که پرورش گوزن در جایی غیر از محیط طبیعی خودش برای رفاه حال او مناسب نبود. این تضادها ما را به این نتیجه می‌رساند که ممکن است تنها بعضی از حیوانات برای این‌که مالک‌شان باشیم مناسب باشند.

سؤال‌هایی برای بحث فلسفی درباره کتاب این گوزن مال من است

  • مفهوم‌های سنتی مالکیت
  • چطور می‌شود که مالک چیزها می‌شوید؟
  • آیا «هر کی پیداش کرد صاحبش می‌شود» قانون درستی است؟
  • این‌که مالک چیزی هستیم دقیقاً به چه معناست؟
  • با چیزی که مالک آن هستید چه کارهایی می‌توانید بکنید؟
  • حقوق‌ها و مسئولیت‌های مفهوم مالکیت، چه چیزهایی هستند؟
  • آیا بیشتر از یک نفر می‌تواند مالک چیزی باشد؟
  • اگر ویلفرد با آدم‌های دیگر ملاقات نکرده بود آیا هنوز فکر می‌کرد که مالک گوزن است؟
  • چرا ویلفرد فکر می‌کرد که مالک گوزن است؟ آیا ویلفرد واقعاَ مالک گوزن بود؟
  • اصول اخلاقی حاکم بر مالکیت حیوانات چیست؟
  • آیا تفاوتی بین مالکیت چیزهایی که زنده هستند و آن‌ها که زنده نیستند وجود دارد؟
  • آیا چیزی هست که نتوانید مالک آن باشید؟ آیا حیواناتی هستند که نمی‌توانید مالک آن‌ها باشید؟ آیا پدر و مادر شما مالک شما هستند؟ آیا شما مالک طبیعت هستید؟
  • آیا ما باید مراقب حیوانات باشیم؟ چرا؟
  • آیا شما حیوان خانگی دارید؟ آیا شده این حیوان از شما اطاعت نکند یا فرار کند؟
  • چه چیز باعث می‌شود که او حیوان خانگی شما باشد؟
  • شما چطور با حیوان خانگی خود رفتار می‌کنید؟
  • آیا حیوانات می‌توانند صاحب انسان‌ها باشند؟ چرا/ چرا نه؟
  • آیا گوزن می‌دانست که یک حیوان خانگی است؟ آیا این مسئله برایش اهمیت داشت؟
  • ویلفرد با گوزن چطور رفتار کرد؟ آیا رفتارش مناسب بود؟ آیا تفاوتی می‌کرد اگر او را به خانه خودش می‌آورد؟
برگردان:
آذر زابلی پور
Submitted by editor on

پسری به نام ویلفرد، گوزنی پیدا می‌کند و فکر می‌کند که او دیگر حیوان دست‌آموزش است و ادعا می‌کند که مالک اوست. آن‌ها همراه هم ماجراهای زیادی را پشت سر می‌گذارند. در خلال این ماجراها او می‌فهمد که افراد دیگری هم هستند که فکر می‌کنند مالک گوزن هستند. ویلفرد با این پرسش روبه‌رو می‌شود که آیا او واقعاَ هیچ‌گاه از ابتدا صاحب گوزن بوده است؟

گفت‌وگوی فلسفی درباره کتاب این گوزن مال من است

خرید کتاب این گوزن مال من است

دستورالعملی برای آغاز یک گفت‌وگوی فلسفی درباره کتاب این گوزن مال من است

 این کتاب به موضوع فلسفه‌ی مالکیت می‌پردازد. جامعه بشری جامعه‌ای است که مسئله مالکیت در آن نقش مهمی را ایفا می‌کند. دانش‌آموزان ممکن است در مورد چیزهایی فکر کنند که متعلق به خودشان است و احتمال دارد به داشتن آن چیزها که خود را صاحب واقعی آن می‌دانند، ببالند. این مسئله باعث به‌وجود آمدن این گفت‌وگو می‌شود که «چطور یک چیز متعلق به آن‌ها می‌شود؟» در آغاز، این پرسش مطرح می‌شود که چطور از ابتدا آن چیز به آن‌ها تعلق گرفته است، شاید آن‌ها آن را پیدا کرده‌اند یا شاید کسی آن را به آن‌ها داده است.

در این داستان می‌توان این پرسش را مطرح کرد که چرا ویلفرد از ابتدا فکر می‌کرد که گوزن مال اوست؟ ویلفرد ادعا می‌کرد که گوزن خودش یک روز پیش او آمده است. این نکته ما را به این نتیجه می‌رساند که ادعای مالکیت او از این حقیقت آمده است که او خودش گوزن را پیدا کرده است.

 مالک چیزی بودن این مفهموم را می‌رساند که شما حقوق و مسئولیت‌های معینی در مورد آن چیز دارید. مالک یک چیز بودن، می‌تواند آن را تبدیل به یک کالا کند، چیزی که ممکن است ما برای رسیدن به خواسته‌هایمان از آن استفاده کنیم. وقتی که ما ادعا می‌کنیم مالک چیزی هستیم، این بدان معناست که از آن  درهر جا که مناسب باشد، استفاده می‌کنیم. همچنین این حق را داریم که آن را به شخص دیگری ببخشیم.

اما چیزی را داشتن این معنا را هم می‌دهد که ما می‌توانیم مسئول آن‌چه، آن چیز انجام می‌دهد یا باعث‌اش می‌شود نیز باشیم. در داستان ما چیزی را که ادعای مالکیت‌اش را دارند، یک موجود زنده است. این مسئله ما را متوجه تفاوت اساسی میان مالکیت به‌طور سنتی و مالکیت یک حیوان می‌کند. به نظر عجیب می‌رسد که بگوییم می‌توانیم هر کاری که دل‌مان می‌خواهد با یک موجود زنده انجام دهیم.

اگر تنها از حیوان برای رسیدن به اهداف خودمان استفاده کنیم، باعث به‌وجود آمدن مشکلاتی می‌شود. چه چیزی در مورد یک حیوان وجود دارد که آن را از دیگر اشیاء با در نظر گرفتن حق مالکیت، متفاوت می‌کند؟ به‌نظر می‌رسد که یک حیوان هم هدف خودش را دارد و نیازمند احترامی است که در مورد یک شیء این مسئله وجود ندارد. مالک یک حیوان بودن همچنین ایجاب می‌کند که مسئولیت بیشتری نسبت به زمانی که تنها مالک یک شیء هستیم به خرج دهیم.

بنابراین آیا ویلفرد با گوزن طوری رفتار کرد که او شایسته‌اش بود؟ ویلفرد تنها گوزن را این طرف و آن طرف دنبال می‌کرد و به او اجازه می‌داد هر کاری که می‌خواست در زیستگاه طبیعی‌اش انجام دهد. در حقیقت مشخص نبود که آیا گوزن اصلاً تحت کنترل ویلفرد است یا نه؟ در این صورت شاید عملکرد ویلفرد در واقع احترام به نوعی درخواست اخلاقی برای مالکیت گوزن بوده است.

خوب است که این مسئله را به بحث بگذارید. شاید برای‌مان این سؤال پیش آید که آیا اصلاَ کسی می‌تواند مالک یک گوزن یا هر حیوان وحشی دیگری باشد؟ آیا رفتار ویلفرد مشکل‌سازتر نمی‌شد اگر او گوزن را از ابتدا مانند سگ یا گربه در خانه خودش بزرگ کرده بود؟ به‌نظر می‌رسد این کار مشکل‌آفرین‌تر می‌شد زیرا که پرورش گوزن در جایی غیر از محیط طبیعی خودش برای رفاه حال او مناسب نبود. این تضادها ما را به این نتیجه می‌رساند که ممکن است تنها بعضی از حیوانات برای این‌که مالک‌شان باشیم مناسب باشند.

سؤال‌هایی برای بحث فلسفی درباره کتاب این گوزن مال من است

  • مفهوم‌های سنتی مالکیت
  • چطور می‌شود که مالک چیزها می‌شوید؟
  • آیا «هر کی پیداش کرد صاحبش می‌شود» قانون درستی است؟
  • این‌که مالک چیزی هستیم دقیقاً به چه معناست؟
  • با چیزی که مالک آن هستید چه کارهایی می‌توانید بکنید؟
  • حقوق‌ها و مسئولیت‌های مفهوم مالکیت، چه چیزهایی هستند؟
  • آیا بیشتر از یک نفر می‌تواند مالک چیزی باشد؟
  • اگر ویلفرد با آدم‌های دیگر ملاقات نکرده بود آیا هنوز فکر می‌کرد که مالک گوزن است؟
  • چرا ویلفرد فکر می‌کرد که مالک گوزن است؟ آیا ویلفرد واقعاَ مالک گوزن بود؟
  • اصول اخلاقی حاکم بر مالکیت حیوانات چیست؟
  • آیا تفاوتی بین مالکیت چیزهایی که زنده هستند و آن‌ها که زنده نیستند وجود دارد؟
  • آیا چیزی هست که نتوانید مالک آن باشید؟ آیا حیواناتی هستند که نمی‌توانید مالک آن‌ها باشید؟ آیا پدر و مادر شما مالک شما هستند؟ آیا شما مالک طبیعت هستید؟
  • آیا ما باید مراقب حیوانات باشیم؟ چرا؟
  • آیا شما حیوان خانگی دارید؟ آیا شده این حیوان از شما اطاعت نکند یا فرار کند؟
  • چه چیز باعث می‌شود که او حیوان خانگی شما باشد؟
  • شما چطور با حیوان خانگی خود رفتار می‌کنید؟
  • آیا حیوانات می‌توانند صاحب انسان‌ها باشند؟ چرا/ چرا نه؟
  • آیا گوزن می‌دانست که یک حیوان خانگی است؟ آیا این مسئله برایش اهمیت داشت؟
  • ویلفرد با گوزن چطور رفتار کرد؟ آیا رفتارش مناسب بود؟ آیا تفاوتی می‌کرد اگر او را به خانه خودش می‌آورد؟

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

افزودن دیدگاه جدید

The comment language code.

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
نوع محتوا
مقاله