قرار است به زودی و تا پایان سال ۱۳۹۸ دو کتاب دیگر مهدی آذر یزدی، نویسندهٔ نام آشنای کودکان سرزمینمان که خود طعم کودکی را نچشید، امّا یکی از معماران فرهنگ کودکی این سرزمین بود، پس از سال‌ها که از انتشار آن‌ها می‌گذشت و نایاب شده بود، دوباره بازچاپ شود. انتشار این کتاب‌ها البته قرار بود که در سال ۱۳۸۶ با مقدمه تازه‌ای که مهدی آذر یزدی بر آن‌ها نوشته بود، با پیگیری و کوشش‌های فرزندم، زنده یاد نیما مسرت و همسرش زنده یاد وحیدهٔ مهرافزا که کارهای حروف چینی و نمونه خوانی آن را زیر نظر استاد آذر یزدی انجام داده بودند، منتشر شود. امّا افسوس که اکنون نه آذر هست و نه عزیزان من که حاصل کارشان را ببینند.
نام این دو کتاب «گربه تنبل» و «گربه ناقلا» است و ناشر آن انتشارات اندیشمندان یزد خواهد بود. حیف که عمر استاد اجازه نداد داستان دیگر را که نامش «گربهٔ بازیگوش» است، به پایان ببرد. قرار بود به پیشنهاد استاد این مجموعه به نام «سه گربه» چاپ شود. به عنوان کسی که در سال‌های آخر همراه و مشاور استاد در زمینه کارهای فرهنگی بودم، اکنون از سرنوشت این کتاب ناتمام خبری ندارم و فرض‌ام بر این است که دست نوشتهٔ آن در اختیار خانوادهٔ مرحوم محمّد صبوری باشد.
این دو کتاب در ادامهٔ انتشار سه اثر دیگر از استاد آذر یزدی به نام‌های «قصّه‌های ساده»، «مثنوی بچهٔ خوب» و «شعر قند و عسل» است که در سال ۱۳۸۹ با پشتیبانی مالی بنیاد آذر یزدی و از سوی انتشارات اندیشمندان یزد روانهٔ بازار کتاب شد.
پیش‌تر، این کتاب‌ها در قطع‌های گوناگون و با حروف چینی ساده از سوی ناشران گوناگون چاپ شده بود. تا اینکه در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ با نظارت زنده یاد آذریزدی و ویرایش این جانب و برنشان دار کردن (اعراب گذاری) تمام حروف به چاپ جدید رسید. «قصّه‌های ساده» در بردارندهٔ پنج داستان تقریبأ راستین از زندگی خود آذر با همان نثر زلال اوست که نخستین بار در سال ۱۳۵۴ چاپ شده بود.
«مثنوی بچهٔ خوب» سروده‌ای از سر «اخلاص» از آذر یزدی و راهنمای بچه‌های خوب است که حاوی ۱۹ مثنوی زیبا از اوست و در پایان کتاب، کتابشناسی آثار آذر، گردآوری آقای پیام شمس‌الدّینی آمده است.
شعر «قند وعسل» هر چند زبانی کودکانه دارد. امّا حاوی دیدگاه‌های فلسفی و اجتماعی آذر است که مورد توجّه استاد جمال‌زاده هم بود. در پایان این کتاب اشاره‌ای به دو نمایشنامه شده که بر اساس این کتاب در یزد و در حضور آذر اجرا شده است.
یاد پسر جوانم زنده یاد نیما به خیر که با شوق و ذوق در پی چاپ این آثار بود و از چاپ آن‌ها خوشحال و خود در این سال‌ها درکار پخش آن بود.
افزودن دیدگاه جدید