«آناهیتا» ایزدبانوی آبها
فلات ایران از دیرباز تاکنون یکی از مهمترین تمدّنهای جهان بوده است. این سرزمین همواره با چالشی بزرگ دستوپنجه نرم کرده است... کم آبی و خشکسالی!
این وضعیت ویژهی جغرافیایی و اقلیمی ایران به گذشتههای دور بازمیگردد: دسترسی به آب و در نتیجه ادامهی حیات، بنابر موقعیّت ویژه، به سبب خشکی و گرمای هوا، طبیعت ویژه بیابانی، کوهستانی و ... با رنجها و دشواریهای بسیار همراه بوده است. همین ویژگی از کهنترین دورهها به مردمان این سرزمین آموخت که ارزش و بهای این نعمت بیهمتای زندگیبخش را، بیشتر از دیگران بدانند. و در ستایش، تقدس و نگهداری آن با جانودل و به روشهای گوناگون، آنهمه نغمهها و سرودهای دلآویز را در قالبهای گوناگون بسرایند.
اسطورههای آب
«اسطوره» روایت یا نمودی نمادین دربارهی ایزدان، فرشتگان، موجودات فوق طبیعی و بهطور کلی، جهانشناختی که یک قوم برای تفسیر خود از هستی ارائه میکند، گفته میشود.
میتوان گفت باورهای دینی انسان ابتدایی از اسطورهها آغاز میشود و سپس در دورههای متأخر به گونهی ادیان شکل میگیرد. به بیان دیگر، اسطوره، دین و دانش بشر ابتدایی و داشتههای معنوی اوست. دانشی که بیشتر جنبه شهودی و نمادین دارد، و از قانونهای علمی کشف شده در دورههای بعد بهدور است.
آناهیتا، ایزدبانوی آبها، زایندگی و رویش
به جرأت میتوان گفت در کمتر سرزمینی به اندازهی تمدن ایران و در نزد کمتر قوم یا ملتی در حد ساکنان بومی و نیز ایرانی این سرزمین، آب چنین ارزش و اهمیّت فوقالعادهای دارد.
آناهیتا، «آناهید» یا «ناهید»، یکی از ایزدبانوهای بزرگ سرزمین ایران باستان بوده است. او را ایزدبانوی عشق و جنگ نیز بهشمار آوردهاند.
در بابِل، چنین ایزدبانویی با نام «عیشتر» یا «ایشتار» معروف بوده است. در یونان، ناهید را با «آفرودیت» - ایزدبانوی عشق و زیبایی - یکی دانستهاند. این ایزدبانو، دوشیزهای زیبا بوده است که بر آب فرمانروایی میکرد.
آناهیتا ایزدبانوی زیبا که بر آبها فرمانروایی میکرد، الهامبخش نهایی حاصلخیزی خاک و آفرینندگی جهان بود. در جای دیگر آمده است که ناهید فرشتهای است که نگهبانی آب با اوست. چنان که «تِشتَر» یا «تیر»، فرشته باران و «میترا» یا «مهر» ایزدبانوی روشنایی است. در آیین مَزدِیَسنا، همهی آفریدههای «اهورا» - هرآنچه سفید و نیک است - فرشته و «امشاسپند»ی دارند. هرگز تعجب ندارد که مهمترین آفریده، یعنی آب، فرشتهای دارد که جایگاهی بلندمرتبه و ارجمند است. واژه «آناهیت» از دو جز ساخته شده است: «آ» که از نشانههای نفی است و «آهیت» که به معنای «چرکین»، «پلید» و «ناپاک» است و در «فرگرد» ۱۶ «وندیداد»، فقره ۱۶ به همین معنا آمده است.
در سنگنبشتههای بازمانده از دورهی هخامنشی - در نوشتههای کوروش کبیر، داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اوّل - نام ناهید و مِهر دیده نمیشود. اما برای نخستینبار در سنگنبشتهای از اردشیر دوم هخامنشی که در «شوش» بهدست آمده است، چنین میخوانیم:
«اردشیرشاه میگوید: به خواست اهورامزدا، این مکان کافی (است) که من در زندگانی خود (چون) آسایشگاهی بنا کردهام، آناهیتا، و میترا مرا و آنچه بهوسیله من کرده شده، از همه بلاها بپایند.»
بهطور کلّی از بررسی منابع تاریخی، میتوان دریافت که در همه سدههای اقتدار ایرانیان کهن از دوره هخامنشی تا چیرگی عربهای مسلمان بر ایران، در همهی معابد، ناهید بوده است.
نمونه دیگر حضور ایزدبانوی آب (آناهیتا) را در دورهی دیگر پادشاهان ساسانی، در دورهی کوتاه سلطنت «نرسی» (یا «نرسه»، نوه یزدگرد سوم) میتوان دید. در نقشبرجسته «نقش رستم» فارس، نرسی در حالی که تاج یا حلقهی اقتدار را از دست آناهیتا میگیرد، نمایان میشود.
در بخشهای گوناگون کتاب «اوستا»، مانند «یشت» ها، بهویژه «آبان یشت»، در ستایش «اَرِدویسور» Aredvisur (یعنی «رود نیرومند» و لقب ایزدبانوی آناهیتا) نظر هر خوانندهای را به خود جلب میکند. در این یشت، پیکر این ایزدبانو چنان هنرمندانه و با ظرافت توصیف شده که بسیاری گمان کردهاند این توصیفِ زنده و دقیق، برپایهی تندیس واقعی او انجام شده است.
اَرِدویسور آناهیتا، ایزد آب، باران، فراوانی، برکت، باروری، زناشویی، عشق، مادری، زایش و پیروزی است.
این ایزد از دورههای کهن در ایران باستان ستایش میشده است.
در کِردههای دیگری از آبان یشت، باز ناهید به شکل دختری زیبا، برومند، راست بالا و خوشاندام و آزادهنژاد تصویر شده است که کمربندی برمیان بسته، و کفشهای درخشانی به پا دارد که با بندهای زرّین بسته شده و زیورهای فراوانی دارد.
به هر حال، ناهید یا آناهیتا، در دورهی متأخر آریاییهای ایرانی، ایزدبانو یا نگهبان آب بود. همچنین ناهید (ناهیت) نام سیاره زهره است که خود به نامهای «بیدخت»، («بدوخ» و «بیدخ»)، ایشتار و عشتاروت (عشتروت) خوانده میشده است.
بررسیها آشکار میسازد که ناهید یا زهره در فرهنگ ایران باستان، در پیوند با موسیقی است، زیرا در طبیعت، ترنم آب بسیار خوشایند و آرامشبخش است.
به این سبب، ناهید یا زهره در اسطورهها، الههی خنیاگری نیز هست. این جنبه از مهارت ناهید یا زهره در شعر شاعران بزرگ مانند حافظ و نظامی بازتاب دارد:
«زهرهسازی خوش نمیسازد مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی، میگساران را چه شد!»
یا
«در زوایای طرَب خانهی جمشید فلک
ارغنون ساز کند زهره به آهنگ سماع»
و
«در آسمان نه عجب گر به گفتهی حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسیحا را».
آثار ستایش ناهید یا در حقیقت تقدس آب، بهعنوان یک عنصر ماندگار فرهنگی، هنوز نیز در آداب و رسوم کنونی ایرانیان پابرجاست.
چنان که در فرهنگ ما، آب مایه روشنی و خیر و برکت بهشمار میآید. برای نمونه هنوز در برخی نواحی ایران، در سفرهی هفتسین نوروز، آب یکی از عناصر مهم آن است. در بسیاری از روستاهای کنونی رسم است که آب هفت سین را دختران باکره از چشمه سارها بیاورند.
ایزدبانو آناهیتا، الهه آب است و به همین سبب، دوشیزگان از چشمهها که به «اَناهیت» منسوب است و این ایزد سرپرست این عنصر سازنده زندگی بشمار میآید، آب میدزدند و میآورند، کنایه از آن که سراسر سال برایشان آبسالی باشد و آب در سفره نوروزی مانند سایر عناصر آن نشانه باروری و برکت است.
منابع:
۱. پورداود، ابراهیم، «خرده اوستا»، بمبئی، ۱۳۱۰
۲. فرهوشی، بهرام، (به کوشش) «یشتها»، تهران: دانشگاه تهران، ۲۵۳۶
۳. رضی، هاشم، «دانشنامه ایران باستان (عصر اوستایی تا پایان دوره ساسانی)»، جلد اول، تهران: نشر سخن، چاپ ۱۳۸۱.
۴. شارپ، رلف نارمن، «فرمانهای شاهنشاهان هخامنشی»، شیراز: دانشگاه پهلوی، چاپ نخست ۱۳۴۶.
۵. فرهوشی، بهرام، «اَناهیت، ایرانویج»، تهران: دانشگاه تهران، چاپ نخست ۱۳۶۵.
۶. کریستین سن، آرتور، «ایران در زمان ساسانیان»، ترجمه رشید یاسمی، تهران: امیرکبیر، ۱۳۷۶.
۷. یاحقی، محمدجعفر، «فرهنگ اساطیر (اشارات داستانی در ادبیات فارسی)»، تهران: سروش، چاپ دوم ۱۳۶۹.
۸. سرخوش کرتیس، وستا، «اسطورههای ایرانی»، ترجمه عباس مخبر، تهران: مرکز، ۱۳۷۳.
ادامه دارد...
افزودن دیدگاه جدید