هرچه دانشآموزان در تصویر کردن عناصر داستان تواناتر شوند، درک آنها از داستان افزایش مییابد. این مقاله به این موضوع میپردازد که چگونه آموزگاران میتوانند با استفاده از رمانهای گرافیکی به افزایش درک دانشآموزان از عناصر ادبی کمک کنند.
برای پاسخ به این پرسش، پژوهشی با سه دانشآموز در یک مرکز خواندن انجام شد. دانشآموزان باید هفتهای یک جلسه و پس از ساعت مدرسه در این پژوهش شرکت میکردند. برای ارزیابی پیشرفت آنها در درک اصطلاحات ادبی با استفاده از رمانهای گرافیکی، به هر دانشآموز متنهای چاپی و تصویری و پرسشنامههایی دربارهی درک آنها از این اصطلاحات و عناصر ادبی داده شد.
در این پرسشنامه از دانشآموزان خواسته شد که سه اصطلاح ادبی را که در پژوهش به کار رفته بود، توصیف کنند. این سه اصطلاح، شخصیتپردازی، موقعیت، و لحن داستان بودند. موقعیت به معنای مکان و زمان، شخصیتپردازی، دربردارندهی کارها، افکار و ویژگیها بود، و لحن و حالت، بیان احساسات با واژه، رنگ، طرح و خط بود. پاسخهای دانشآموزان معیار ارزیابی پیشرفت آنها در درک این عناصر بود. دانشآموزان باید در فضای خالی جلوی هر اصطلاح تعریف خود را مینوشتند. در آغاز کار، هر یک باید با استفاده از دانش و پیشزمینهی ذهنیشان، به تنهایی روی تعریف خود کار میکردند و پس از کامل کردن کار، تعریفهایشان را به اشتراک میگذاشتند. همچنان که آنها دربارهی تعریفهایشان با یکدیگر بحث میکردند، پژوهشگر به آنها گوش میداد تا بداند دانشآموزان واژههای کلیدی هر اصطلاح را در تعریفهایشان به کار میبرند یا خیر. برای موقعیت، واژههایی مانند روز و دورهی زمانی یا ویژگیهای مکانی مانند شهرها مهم بودند. هنگام توصیف لحن، جملههایی دربارهی احساسات، نوع و انتخاب واژه، فضا و رنگ اهمیت داشتند و در توصیف شخصیتپردازی، باید افکار، ویژگیها و کارها، در پاسخ دانشآموزان شنیده میشد. پس از آنکه دانشآموزان نظراتشان را با یکدیگر به اشتراک گذاشتند، پژوهشگر با مطرح کردن پرسشهای بیشتر دربارهیبخش های دیگر تعریفها، دانشآموزان را متوجه اینبخش ها کرد. برای نمونه، از آنها نظرشان را دربارهی رویدادها یا شخصیتهای داستان میپرسید.
اگر دانشآموزان نمیتوانستند واژههای کلیدی هر اصطلاح ادبی را پیدا کنند، پژوهشگر اطلاعاتی به آنها میداد. برای نمونه، هنگام تعریف موقعیت، با بیان اینکه موقعیت به زمان، روز، سال یا دورهی زمانی که داستان در آن اتفاق میافتد، اشاره دارد، مفهوم گستردهتری از زمان به آنها یاد میداد. یا در توصیف لحن به آنها گفته شد رنگ، خط و فضای به کار رفته در داستان در مفهوم لحن داستان جای میگیرند. هنگام بحث دربارهی شخصیتپردازی، واژههایی که دربردارندهی افکار، کارها و احساسات شخصیتهای داستان بود به آنها نشان داده میشد و آنها را از ظاهر شخصیت به ویژگیهای درونی آن توجه میداد.
با افزودن مفاهیم تازه به تعریفهای دانشآموزان، به تعریف مشترکی برای هریک از اصطلاحات رسیدند تا در پژوهش به کار ببرند. دانشآموزان این تعریف مشترک را در کنار تعریفهای پیشین نوشتند. پس از آن متنی به آنها داده شد تا لحن آن را تشخیص دهند، اما آنها تنها با استفاده از واژههایی که معنای آنها را میدانستند، لحن داستان را توصیف کردند. پس از آن شعری بالاتر از سطح کلاس به آنها داده شد تا بخوانند و لحن آن را تشخیص دهند، اما از آنجایی که واژههای شعر برایشان سنگین بود، بر پایهی واژههای آشنا، لحن شعر را تعریف کردند. تحلیل دانشآموزان بر انتخاب کلمه متمرکز بود و به سبب سطح بالای شعر دانشآموزان درک درستی از لحن آن نداشتند. دربارهی موقعیت و شخصیتپردازی نیز تحلیل دانشآموزان در پیوند با واژههای به کار رفته در متن بود.
سپس یک رمان گرافیکی به آنها داده شد تا با استفاده از تکنیکها و تعریفهایی که آموختند، آن را بررسی کنند. پس از خواندن داستان، پژوهشگر از دانشآموزان پرسید با خواندن آن چه احساسی دارند و از آنها خواست با توجه به رنگها، خطها و فضای داستان، به این پرسش پاسخ دهند. دانشآموزان با توجه به رنگهای به کار رفته در داستان نتیجهگیری میکردند که داستان غمانگیز یا شاد است. هنگامی که از آنها دربارهی موقعیت داستان پرسیده شد، با نگاه به تصویرها و با توجه به تعریفهایی که پیشتر به آنها یاد داده شده بود به آسانی دورهی زمانی رویدادهای داستان و مکان آنها را تشخیص دادند. در توصیف شخصیتپردازی داستان، از دانشآموزان خواسته شد تا با نگاهی به عنوان کتاب و مرور آن شخصیت اصلی داستان را توصیف کنند. دانشآموزان با استفاده از آموختههایشان در کلاس و اطلاعاتی که در واژههای کتاب و تصویرهای آن بود، توانستند تعریف خوبی از شخصیت داستان ارائه دهند.
بر پایهی یافتههای این پژوهش، میتوان گفت آموزگاران باید از هر دو نوع رمان استفاده کنند تا مطمئن شوند نیاز دانشآموزان به متنهای دیداری برطرف میشود. دانشآموزان با استفاده از رمانهای گرافیکی از آموزش اصطلاحات ادبی بیشتر لذت میبرند. اگرچه مشکلاتی نیز در این زمینه وجود داشت. در دیدگاههای جدید سوادآموزی و سواد رسانهای، استفاده از متنهای دیگر به جز کارهای چاپی سنتی در یادگیری بسیار اهمیت دارد. یک رمان گرافیکی ممکن است رمانی همراه با نوشته باشد که تصویرها را با واژهها آمیخته است یا رمان گرافیکی بدون کلام باشد که در آن تنها از تصویر برای روایت داستان استفاده شده است. بسیاری از دانشآموزان از رمان گرافیکی به عنوان ابزاری برای یادگیری، چه در یادگیری زبان، چه افزایش درک متنها یا انجام پروژههایی که علاقهای به انجامشان ندارند، استفاده میکنند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد آموزگاران میتوانند از رمانهای گرافیکی برای افزایش درک اصطلاحات و عناصر ادبی استفاده کنند. همچنین نشان میدهد دانشآموزان معمولاً از کار با متنهای گرافیکی لذت میبرند.
پس استفاده از رمانهای گرافیکی، نه تنها یادگیری دانشآموزان از اصطلاحات ادبی را بیشتر میکند، بلکه پرسشنامهها و رفتار آنها نشان داد که دانشآموزان به استفادهی دوباره از این رمانها در کلاس یا بیرون از آن تمایل دارند. گرچه این پژوهش در اصل روی رمانهای گرافیکی تمرکز دارد، اما به سبب ماهیت مشابه این رمانها با کتابهای مصور و استفاده از آنها در کلاسهای درس، نتایج به دست آمده از آن را میتوان دربارهی کتابهای مصور نیز درست دانست.
البته این پژوهش با محدودیتهایی نیز روبهرو بود. یکی از این محدودیتها کمبود زمان بود. اگر زمان بیشتری برای پژوهش وجود داشت، به جای بررسی یک رمان، روی رمانهای بیشتر و گوناگونی کار میشد. یا یک گروه با متنهای چاپی کلاسیک کار میکردند و گروهی دیگر روی رمانهای گرافیکی و نتایج به دست آمده از دو گروه با یکدیگر مقایسه میشد.
اما با همهی این محدودیتها، این پژوهش، روشهایی را برای آموزگاران در آموزش ادبیات و افزایش دادن درک دانشآموزان با استفاده از رمانهای گرافیکی ارائه داد. اکنون این نکته را میدانیم که درک دانشآموزان میتواند با استفاده از رمانهای گرافیکی افزایش یابد. هنگامی که از رمانهای گرافیکی به عنوان متن اصلی برای تدریس استفاده میشود، باید دقت کرد که از کدام متنهای گرافیکی در کلاسهای درس استفاده میشود و این کتابها بر پایهی چه معیاری انتخاب میشوند.
گرچه رمانهای گرافیکی کم و بیش منابع تازهای به شمار میآیند و به تازگی راه خود را برای ورود به مدرسهها و کلاسهای درس هموار کردهاند، اما آموزگاران نباید توانایی همکاری و آموزش دانشآموزان را با این رمانها نادیده بگیرند. ماهیت تصویری کتابهای گرافیکی به فراگیران کمک میکند تا نیازهای دیداریشان را برآورده کنند. رمانهای گرافیکی فقط داستانی را روایت نمیکنند، بلکه سبب ترویج کتابخوانی در میان دانشآموزان میشوند و درهایی را رو به جهانی تازه و موفقیت به روی آنان باز میکنند.
کتابک رمانهای گرافیکی را به شما معرفی میکند:
معرفی مجموعه کتاب سفرنامههای مصور/ خرید مجموعه کتاب سفرنامههای مصور
معرفی کتاب خود دوستداشتنی من/ خرید کتاب خود دوستداشتنی من
معرفی کتاب مدرسهی حشرات باحال/ خرید کتاب مدرسهی حشرات باحال
معرفی کتاب مجموعهی قورتش بده/ خرید کتاب مجموعهی قورتش بده
معرفی کتاب مجموعهی آدم بدها/ خرید کتاب مجموعهی آدم بدها
معرفی کتاب مجموعهی مزرعه ی مادپادل/ خرید کتاب مجموعهی مزرعه ی مادپادل
[1] Jacelyn Kit Liberto
افزودن دیدگاه جدید