به نظر عجیب می آمد، ولی من وارد مدرسه ای شده بودم که در طبقه هم کف و یا شاید طبقه اول آن، کتابخانه ای وجود داشت با فضای کافی برای مطالعه دانش آموزان، معلمان و احتمالاً سایر مراجعه کنندگان، پنجره هایی که نور طبیعی را به محوطه داخلی منعکس می کرد. قفسه های کوتاه و بلند با علایم و نشانه های راهنما، تعدادی پوستر و تصویر نصب شده به در و دیوار کتابخانه که ضمن زیبایی و جذابیت، اهمیت کتاب و کتابخوانی را یادآور می شد و جمله های خطاطی شده (و شاید هم چاپی و یا رایانه ای) به نقل از بزرگان علم و معرفت و برگرفته از اسوه های دینی و مذهبی که همگی در باب «تکاپو برای معنا» رقم خورده بودند. توجهم را به خود می کرد. میز امانت و خدمات مرجع به هم متصل بودند و چند قفسه، به منابع مرجعی اختصاص داشت که برخی برای معلمان و مربیان مناسب بود و تعدادی هم قابلیت استفاده برای دانش آموزان داشت. مجله ها و یکی ـ دو عنوان روزنامه هم در گوشه ای که نزدیک در ورودی بود، در قفسه مخصوص خود جای گرفته بودند.
روی یکی از قفسه های کوتاه، نوشته ای داخل یک قاب پایه دار، شبیه قاب عکس وجود داشت که من را به سوی خود کشاند. عنوان این نوشته، «پژوهش من» بود و در زیر آن جدولی فهرست مانند شامل عنوان، نام دانش آموز، مقطع تحصیلی (کلاس) و نام معلم راهنما به چشم می خورد.
شماره ردیف | عنوان | نام دانش آموز | مقطع تحصیلی (کلاس) | نام معلم راهنما |
۱ | زیستگاه ایران | نجفی | دوم راهنمایی | محجوبی |
۲ | نوروز |
داخل ستون های این جدول، تعدادی اسم و مشخصات نوشته شده بود. ضمناً بین در ورودی کتابخانه و میز امانت، یک تابلوی اعلانات با زمینه سبز به دیوار نصب شده بود که کاغذهای متعدد به طور منظم روی آن قرار داشت. وقتی به نزدیک آن رفتم، متوجه شدم که برنامه کلاس های درس مدرسه، و یک جدول زمان بندی با عنوان «کتابخانه و کلاس درس» ، مجموعه کاغذهای نصب شده در تابلو اعلانات را تشکیل می دهند. لحظه به لحظه دایرة سؤالاتم گسترده تر می شد و دلم می خواست زودتر به نتیجه می رسیدم. از نکته های جالب در این کتابخانه، آن بود که هم برگه دان وجود داشت و هم رایانه، دقیقاً تعدادشان به خاطرم، نیست ولی بیش از یک دستگاه رایانه به چشم می خورد. چند نفر هم دور کتابدار مدرسه حلقه زده بودند و او پیوسته در حال توضیح دادن بود و گاهی هم کتابی را که در دست داشت، باز و بسته می کرد.
بعد از مدتی، دانش آموزان و کتابدار به سمت رایانه ها و قفسه ها رفتند و من از جایی که ایستاده بودم، می دیدم که کتابدار چقدر با حوصله و متانت با بچه ها سخن می گوید و به نظرم آن ها را برای انجام کاری و یا به سمت موضوعی مشخص هدایت می کرد. بالاخره دیدم که کتابدار به تنهایی در پشت میز قرار گرفت و مشغول جمع و جور کردن کتاب ها شد که احتمالاّ کتاب های برگشتی بودند. شتابان به نزدش رفتم و سلامی و خداقوتی گفتم. با لبخند و با تعجب از من پرسید، فرمایشی دارید؟ شما مربوط به این مدرسه هستید؟ به جای آن که به پرسش های کاملاً منطقی او پاسخ بدهم، با شتاب خاصی گفتم که من از شما چند سؤال دارم و بلافاصله صحبت قفسه هایی را که دیده و نوشته هایی را که خوانده بودم، پیش کشیدم و از او خواستم به من بگوید همه این هایی که دیده و خوانده بودم یعنی چه؟
شنیدم که گفت عجیب است! بعد از این همه مدت، فقط یک نفر را می بینم که متوجه این نکته ها شده و می خواهد در این خصوص توضیحاتی بدهم. همه از من می خواهند که فقط آمار بدهم. چه تعداد کتاب داریم؟ سال گذشته چند تا کتاب خریدیم؟ برای سال بعد می خواهیم چند تا بخریم؟ چند تا کتاب گم شده؟ چند تا پاره شده؟ چند تا نمایشگاه برای مراسم مدرسه برگزار کرده ایم و یا باید برپا کنیم؟ و بعد اضافه کرد همه این چیزهایی را که دیده اید، خودم با سلیقه خودم انجام داده ام. البته کتاب هایی را هم خوانده و با چند نفر هم مشورت کرده ام اما هیچ وقت کسی نپرسید و نگفت که این برای چیست و اصلاً چه فایده ای دارد؟ شاید هم فکر کرده اند من خودم را سرگرم می کنم، چون به نظر بعضی ها ما کار خاصی نمی کنیم. بیشتر وقت ها از من با حالت شوخی و یا تمسخر می پرسند: کتاب چیدن هم کاری دارد؟ می دانید، در این مواقع یک جوری دلم می گیرد و فکر می کنم پس همین است که کتابداران تحصیل کرده، کم تر حاضر می شوند به مدارس بیایند. در مدارس غیرانتفاعی (پولی) هم که کلی تبلیغ و سر و صدا دارند، برای داشتن کتابخانه ای مبتنی بر اصول علمی و با کتابدار متخصص، اهمیتی قائل نیستند . . . .
ناگهان با صدای زنگ ساعت، برای نماز صبح، از خواب بیدار شدم. خواب عجیبی بود، وجود یک کتابخانه اصولی در یک مدرسه با یک کتابدار متخصص و علاقه مند!
آن روز را «چالش با خویشتن» نام نهادم و مدام با خودم می گفتم هرچند که نکات مذکور برخاسته از یک رؤیای شیرین بود، قطعاً می تواند به واقعیت درآید و مصداق یابد. به مرور مطالعات و مشاهدات خود در باب کتابخانه های مدارس کشورمان پرداختم و ضمن آن، مقایسه هم می کردم با آن چه در دنیا دیده و شنیده و خوانده ام. با کشورهای پیشرفته با جاهایی که کتابدار از منزلت شغلی برخوردار است و حتی با گذشته ایرانی ها، آن زمانی که ابن سینا و مسعود سعد سلمان، به کتابدار بودن شان افتخار می کردند.
باید جست وجو می کردم که اشکال کار در کجاست و چرا کتابخانه های مدارس ما، در کشوری که همواره از زیر ساخت های شعور و معرفت برخوردار بوده و سرزمینی که به نور وحی در قالب کلام قرآنی و معجزه ای به نام کتاب مزین شده است، این چنین مهجور و وامانده مطرح می شود و کتابدار مدرسه که می تواند مضر علم و فن، در آزمایشگاه یادگیری ـ یعنی کتابخانه ـ باشد در لایه های خاکستری ارزشگذاری قرار می گیرد؟
در جست و جوی خود به بیانیه سال ۲۰۰۰ ایفلا و یونسکو، درباره کتابخانه های مدارس۱ مراجعه کردم. در این بیانیه آمده است:
«کتابخانه های مدارس، اطلاعات و افکاری را ارائه می دهند که برای عملکرد موفقیت آمیز در جامعه اطلاعات مدار و دانش محور کنونی ضروری است. این کتابخانه ها، دانش آموزان را به مهارت های یادگیری مادام العمر مجهز می کنند و با پرورش قوة تخیل، آنان را برای ادامه زندگی به عنوان شهروندانی مسئول، آماده می سازند.»
در همین بیانیه، به رسالت کتابخانه های مدارس در باب عرضه خدمات کتابداری توأم با خدمات آموزشی تأکید می شود. از این منظر که این خدمات می بایست جامعه مخاطب کتابخانه های مدارس را «به اندیشه ورزانی نکته سنج و کاربرانی ورزیده برای استفاده از اطلاعات، در تمامی شکل ها و رسانه ها تبدیل کند.»
بیانیه مذکور «کتابخانه مدرسه را جزء جدایی ناپذیر فرایند آموزش» اعلام می کند و از این رو، ایجاد توسعه و بهینه سازی خدمات آن را عامل مهم و ضروری برای «گسترش سوادآموزی، سواد اطلاعاتی، آموزش و پرورش، یادگیری» و به طور کلی توسعه فرهنگی جوامع بشری در دنیا، به ویژه یک جامعه رو به رشد می داند. جالب است بدانیم در بند پایانی این بیانیه، تأکید شده است که دولت ها از طریق وزراتخانه های مسئول آموزش و پرورش، ملزم به تهیه راهبردها، خط مشی ها و طرح هایی هستند تا کتابخانه مدرسه، در برنامه های آموزش و پرورش کشورشان نهادینه شود.
به طور کلی، کتابخانه های مدارس که از انواع کتابخانه های آموزشی هستند با حفظ هدف های مدرسه براساس نظام آموزشی کشور متبوع خود به منظور ارائه خدمت به جامعه مخاطب خود یعنی معلم و شاگرد به وجود آمده اند و برای گردآوری و سازمان دهی مجموعه ای جامع و فراگیر، متناسب با میزان توانایی ها و نیاز استفاده کنندگان خاص خود، تلاش می کنند.
در این مقال، جای دارد به عوامل ایجاد و توسعه یک کتابخانه مدرسه کارآمد بنابر رهنمودهای ایفلا،۲ شامل منابع مالی و بودجه، جا و مکان مناسب، منابع و مجموعه، سازمان و مدیریت، نیروی انسانی، میزان بهره گیری از کتابخانه و ترویج خدمات، اشاره ای کنم:
- کتابخانه مدرسه باید از بودجه مستمر و مناسب برای تأمین نیروی انسانی، منابع فناوری و تسهیلات برخوردار بوده و استفاده از خدمات آن رایگان باشد.
- کتابخانه مدرسه باید محیطی باز، جذاب، دلپذیر و شوق انگیز برای کاربران، در هر سن و سالی که باشند فراهم سازد.
- کتابخانه های مدارس خدمات آموزشی، کتاب و منابعی را عرضه می کنند که از تنوع لازم (کتاب، نشریات ادواری، نقشه، رسانه های دیاری ـ شنیداری و رایانه ای) با سطح کیفی بالا برخوردار باشند.
- کتابدار مدرسه باید بتواند از عهده برنامه ریزی و اداره کتابخانه مدرسه برآید و ضمن حضور کمک کتابدار به تعداد کافی، بتواند با تمام اعضای جامعه مدرسه همکاری داشته و با کتابخانه های عمومی و سایر کتابخانه ها در ارتباط باشد.
- لازم است کتابخانه مدرسه، خدمات گسترده ای برای تحقق بخشیدن به برنامه ها و هدف های آموزشی سازمان مادر (مدرسه) ، به کاربران و جامعه مدرسه ارائه دهد.
- ترویج و تبلیغ مطالعه، خدمات و منابع کتابخانه مدرسه برای تمام اعضای جامعه مدرسه و فراسوی آن، از جمله وظایف اصلی کتابخانه به شمار می رود.
گفتنی است که برابر آمار ارائه شده در سال تحصیلی ۸۴ ـ ۱۳۸۳ ۳ ، تعداد ۱۳۵۴۸۵ آموزشگاه شامل مقاطع تحصیلی آمادگی، دبستان، راهنمایی، دبیرستان عمومی، فنی و حرفه ای و مراکز تربیت معلم و دانشسراهای روستایی در ایران وجود دارد که به طور دقیق تر، عبارتند از: ۱۷۲۹۱ مدرسه با کلاس آمادگی، ۶۳۳۱۳ دبستان دولتی، ۲۸۹۳ دبستان غیر دولتی، ۲۸۷۵۸ مدرسه راهنمایی دولتی، ۲۷۷۲ مدرسه راهنمایی غیردولتی، ۱۳۰۹۴ دبیرستان عمومی دولتی، ۲۵۶۴ دبیرستان عمومی غیر دولتی، ۴۷۳۰ دبیرستان فنی و حرفه ای (شامل: آموزش های کشاورزی، خدمات، حرفه ای و هنرستان فنی) و ۷۰ مرکز تربیت معلم و دانشسرای روستایی.
با استناد به مطالب پیش گفته و با توجه به آمار مذکور، شاید بتوان وضعیت کتابخانه های مدارس کشورمان را در فرایند بررسی قرار داد:
۱ ـ ساختمان و تجهیزات
بررسی های تاریخی نشان می دهد که طرح و ساختمان کتابخانه ها، از دوران باستان، همواره مهم و مورد توجه بوده است. در جهان امروز هم به عنوان یک اصل مهم و پایه به تعریف درآمده و توسط انجمن ها و مؤسسات تخصصی کتابداری دنیا، در قالب معیارها و استانداردهای مختلف تهیه، تنظیم، تدوین و عرضه شده است.
در کشور ما به ندرت پیش آمده است که بخشی از ساختمان یک مدرسه، برای کتابخانه طراحی و بنا شود. معمولاً پس از اتمام کار، ضمن تقسیم فضاها و مکان ها برای کلاس ها و کارهای مختلف، جایی را به کتابخانه اختصاص می دهند، بدون آن که از قبل به این نکته توجهی داشته باشند.
گاه ساختمان های ساخته شده برای مدارس، به ویژه مدارس غیردولتی، از طریق اجاره و یا خرید، به استفاده موقت و یا دائم درمی آید. بدون شک این نوع ساختمان ها که از سازه معمولی و متداول همیشگی برخوردار است، هیچ گونه انگاره ای در خصوص مکان خاص کتابخانه ای ندارد. البته اخیراً در بناسازی های مدارس تا حدی به این مقوله، یعنی اختصاص دادن قسمتی از فضای بنای در دست ساختمان به کتابخانه، توجهی صورت می گیرد ولی متأسفانه چون در معماری کلی ساختمان و نقشه کشی آن از همفکری کتابدار متخصص استفاده نمی شود، لذا با تصور بسیار ساده ای که از کتابخانه در ذهن طراح ساختمان جای می گیرد، کار مزبور نهایی می شود. در حالی که باید تسهیلات استفاده از خدمات کتابخانه، برای کلیه مراجعان ، در اسرع وقت و با حفظ نکته ها و شعارها، استفاده از گیاهان سبز، گیاهان خشک و گیاهان مصنوعی مناسب، تمهید زدودن صداهای ناشی از رفت و آمدها با بهره گیری از انواع کف پوش های مناسب برای محیط کتابخانه و پله ها، از موارد مهمی است که می بایست در تخصیص جا و مکان برای کتابخانه مدرسه رعایت شود. از دیگر نکته های مهم مربوط به ساختمان کتابخانه های مدارس در کشور ما، این است که تاکنون نسبت به وضعیت رفت و آمد دانش آموزان معلول و ناتوانان جسمی به کتابخانه، توجهی صورت نگرفته است. به علت استقرار کتابخانه در طبقات بالای ساختمان و یا زیرزمین، نداشتن آسانسور و . . . . عملاً امکان مراجعه به کتابخانه و استفاده از آن، برای این گروه از جامعه مدرسه میسر نخواهد بود.
تجهیزات مناسب کتابخانه های مدارس شامل: میز، صندلی، قفسه، برگه دان، کتاب بر، میز امانت، رایانه، ابزار و وسایل مربوط به آن . . . . تأثیر به سزایی در ارائه خدمات و جذب دانش آموزان و سایر اعضای جامعه مدرسه، به استفاده مستمر از کتابخانه دارد: زیرا وسایل کتابخانه برای تأمین دو نیاز «آرایش و آسایش»۴ مورد استفاده قرار می گیرد. از این رو، در هنگام انتخاب و خرید تجهیزات، ابزار و وسایل کتابخانه های مدارس باید به معیارهای دوام و استحکام، قابلیت تطبیق و تغییر پذیری، راحتی و زیبایی، مقاومت در برابر آتش سوزی، میزان کاهش صدا و قیمت آن ها توجه کرد.
به استناد آمار موجود (به شرح گذشته)، کم تر از ۵۰ درصد آموزشگاه های کل کشور (حدود ۱۴ هزار باب) دارای کتابخانه هستند که شاید ۵ ـ ۱۰ درصد از آن ها تا حدی با برخی از معیارها و استانداردهای ایفلا هماهنگی و همخوانی داشته باشند.
۲ ـ مجموعه
مجموعه یک کتابخانه، شامل کتاب ها و مواد خواندنی، اعم از چاپی و غیر چاپی (کتاب، نشریات ادواری، اسناد و مدارک [جزوه]، نقشه، رسانه های دیداری ـ شنیداری و الکترونیکی) است که برای استفاده مراجعان جمع آوری، سازمان دهی، نگهداری و بازیابی می شود. مجموعه کتابخانه مدرسه نیز با توجه به ترکیب فوق شکل می گیرد و به استناد رهنمودهای ایفلا، می بایست کتابخانه مدرسه امکان دستیابی دانش آموزان و سایر کاربران خود را به مجموعه ای گسترده و غنی در زمینه های درسی و آموزشی، اطلاعات عمومی و خودسازی فراهم آورد. این مجموعه باید به صورت مستمر و بر اساس سیاست های مدون کتابخانه، رشد و گسترش یابد تا کاربران همواره بتوانند به منابع تازه دسترسی داشته باشند.۵
سرشت کتابخانه های آموزشگاهی (مدرسه)، چنین است که باید با نوآوری های آموزشی سازگار باشد.۶ علاوه بر منابع آموزشی، انواع ادبیات کودکان و نوجوانان، شامل داستان ها، کتاب های علمی، هنری و سرگرمی . . . . . برای پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان و ایجاد عادت به مطالعه در آن ها مورد نیاز است که باید در تهیه مجموعه کتابخانه مدرسه در نظر گرفته شوند.۷
بنا بر رهنمودهای ایفلا، کتابخانه مدرسه باید به ازای هر دانش آموز، حداقل ۱۰ عنوان کتاب داشته باشد که می بایست با هدف تأمین نیازهای آموزشی و نیازهای فردی دانش آموزان و حتی اولیا و مربیان تهیه شوند و در فرایند سازمان دهی اصولی براساس نظام های معتبر کتابداری قرار گیرند.۸
از این «بایدها» که بگذریم، واقعاً دانش آموزان ما به عنوان مهمترین اعضای جامعه مدرسه «چه چیزهایی باید بخوانند؟»۹ آیا هر نوع کتاب و نشریه ای که در کتابخانه های مدارس جای می گیرد، برای خواندن دانش آموزان مناسب است؟ ظاهراً کتابداران مدارس ما که اغلب فاقد تحصیلات کتابداری هستند، از طریق نمایشگاه های مختلف کتاب در سراسر کشور، اقدام به خرید کتاب می کنند و معمولاً بدون توجه به اهمیت ایجاد تعادل و توازن در مجموعه کتابخانه، دست به خرید منابعی می زنند که تقریباً با محتوای آن بیگانه اند و انتخاب آن ها به لحاظ عنوان روی جلد و یا نام پدید آورندگانی که از طریق رسانه های جمعی شهرت کسب کرده اند، صورت می گیرد. برخی از کتابخانه های مدارس هم از همفکری و همکاری تعدادی از معلمان آن مدرسه استفاده می کنند. اما متأسفانه فهرست های تهیه شده حاکی از بی اطلاعی معلمان و مربیان مزبور، در خصوص انواع کتاب ها و خواندنی های مناسب و متناسب با میزان رشد جسمی و ذهنی دانش آموزان است.
وقتی معلم و یا شخصی که به عنوان کتابدار در کتابخانه مدرسه حضور دارد، با تعریف معیارهای ادبیات کودکان، نوجوانان و جوانان آشنایی ندارد و انواع آن را با توجه به گروه های سنی مختلف دانش آموزان، از مقطع آمادگی تا پیش دانشگاهی نمی شناسد، چگونه می تواند نقش مؤثری در مجموعه سازی کتابخانه مدرسه که آزمایشگاه یادگیری است، داشته باشد؟ وقتی با کتاب های مرجع مناسب برای گروه های سنی مذکور آشنا نیست و تفاوت محتوایی و ساختاری دایره المعارف ها با واژه نامه ها را نمی داند، چگونه می تواند در انتخاب و تهیه آن ها برای کتابخانه مدرسه مؤثر باشد؟ البته در یک نگاه صوری، کتابخانه های مدارس کشورمان، به هر تعداد و ساختاری که هستند، مجموعه نسبتاً فراوانی دارند؛ چون یا به صورت اهدایی دریافت و یا خریداری شده اند. اما از نظر محتوایی دشواری هایی دارد که ساده ترین برآیند آن، عدم استفاده از بسیاری عناوین موجود در مجموعه کتابخانه است، یعنی اعضای کتابخانه (دانش آموزان مدرسه)، رغبتی به مطالعه آن ها نشان نمی دهند.
۳ ـ کتابدار
در دوران گذشته واژه های «دانشمند»، «کتاب شناس» و «کتابدار» مترادف یکدیگر به کار می رفتند و افرادی که در این زمینه فعالیت داشتند، از احترام خاصی برخوردار بودند.
به تدریج نقش کتابدار، به سبب نیاز علمی جامعه دچار تحول شد و تغییر یافت. درواقع، پلی بین سنت ها و جامعه جدید گردید. به استناد رهنمودهای ایفلا،۱۰ کیفیت و غنای خدمات کتابخانه های مدارس، بستگی مستقیم به کتابداران و کمک کتابداران دارد. ویژگی های کتابدار مدرسه، به لحاظ رابطه کتابدار با خود خویشتن، کتابدار با کتابخانه و کتابدار با جامعه ای که به آن تعلق دارد، قابل بررسی و تعمق است. کتابدار مدرسه اگر خود به یادگیری مستمر معتقد نباشد مسلماً نمی تواند کتابخانه مدرسه را در قالب «آزمایشگاه یادگیری» ببیند. اگر معلومات و اطلاعات کافی در حوزه سازمان دهی و خدمات کتابخانه نداشته باشد، در ایجاد مهارت های لازم برای جست وجو و تحقیق در دانش آموزان موفق نخواهد بود. اگر کتابخانه ای را که در آن کار می کند، به خوبی نشناسد، قطعاً نمی تواند در راستای شناساندن کتابخانه به جامعه مدرسه، نقش مؤثری داشته باشد. هم چنین، اگر با پدیده های مختلف اجتماع خود آشنا نباشد، بدیهی است که قادر به همکاری در توانمندسازی و یا بهسازی روحیات اجتماعی دانش آموزان نخواهد بود.
به طور کلی کتابدار مدرسه باید:
- راهنمای معلمان و دانش آموزان باشد
- خدمات خود را در قالب کتابدار ـ معلم ارائه دهد
- از برنامه های درسی مدرسه آگاهی کامل داشته باشد و فعالیت کتابخانه را بر اساس آن هماهنگ سازد
- دوست دانش آموزان و معلمان باشد و به آن ها یاری برساند
- به دانش آموزان اعتماد کند و برای نظرشان ارزش قائل باشد.
- به منظور ایجاد جاذبه هرچه بیشتر، نوآوری در خدمات کتابخانه را مورد توجه قرار دهد
- کارهای آماده سازی کتاب و نشریات را با استفاده از یک روش آموزشی ساده به دانش آموزان ارشد بسپارد و خود به سایر فعالیت های کتابخانه بپردازد
- با ارتقای سطح آگاهی ها و کارآیی های خود در زمینه دانش کتابداری و اطلاع رسانی، همگام با مدیران و معلمان، در برنامه ریزی آموزشی مدرسه و اجرای آن شرکت کند.
با کسب مهارت در کاربرد انواع صنایع چاپی و الکترونیکی، در برنامه های ترویج کتابخوانی نقشی فعال داشته باشد.۱۱
از نکات قابل ذکر، تأکید ایفلا بر رعایت استانداردهای سطح بالای دانش و اخلاق کتابداران، هنگام تعامل با مراجعان و اعضای کتابخانه است.۱۲ که در دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی نیز به آن توجه شده است. البته «معیارهای اخلاقی» و به طور کلی مقوله «اخلاق» ، مبحثی نیست که با تأکیدات ایفلا و برخی مقالات چاپ شده در این باب لازم الرعایه شود، زیرا جامعه ایرانی های مسلمان و پیروان سایر ادیان توحیدی، آراسته به زیور «اخلاق» هستند. با وجود این، توصیه ها و رهنمودهای مذکور که صرفاً به مسایل کتابداری و رفتار کتابداران می پردازد، لازم است تبیین شود.
در این جا بد نیست به وضعیت کتابداران کتابخانه های مدارس ایران، در آینه آمار و مقررات مصوب نگاهی بیندازیم. در سال تحصیلی ۸۴ ـ ۱۳۸۳ (برابر آخرین آمار موجود)،۱۳ در برابر بیش از ۱۵ میلیون جمعیت دانش آموزی و حدود ۱۴ هزار آموزشگاه (به معنای اعم آن) در سراسر ایران، فقط ۴۳۲۵ نفر کتابدار اعم از مرد و زن، دولتی و اعزامی به غیرانتفاعی، رسمی و پیمانی در مناطق شهری و روستایی مربوط به مقاطع مختلف تحصیلی، شامل آمادگی، ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و پیش دانشگاهی و مراکز تربیت معلم مشغول به کار بوده اند که البته این آمار، در برابر مناطق روستایی عدد «۰» را نشان می دهد. قابل تعمق است که از این میان ۱۶۲۲ نفر با مدرک دیپلم، ۱۳۵۶ نفر با مدرک کاردانی، ۱۲۹۷ نفر با مدرک کارشناسی، ۵۰ نفر با مدرک کارشناسی ارشد، بدون توجه مستقیم به رشته کتابداری به صورت رسمی و پیمانی، حق التدریسی و یا قراردادی، به عنوان کتابدار انجام وظیفه می کنند.
از سوی دیگر، شرح وظایف کتابدار، طی بخشنامه ای مصوب به سال ۱۳۸۳، به مدارس ابلاغ شد که مفاد آن مبین انجام یک سلسله کار مکانیکی و تکراری، توسط روبوتی به نام «کتابدار مدرسه» است شامل:
- دقت و مراقبت لازم به منظور تهیه پیش نویس های امور کتابخانه
- تهیه آمار
- تهیه و تدوین فیش های کتابخانه
- تحویل کتب مورد درخواست کارکنان و دانش آموزان
- نگهداری نشریات وارده در کتابخانه و تهیه فهرست
- شماره گذاری کتاب ها و تهیه فهرست های آن ها
- تنظیم و طبقه بندی کتاب ها
- راهنمایی دانش آموزان و کارکنان برای کتاب های مورد نیاز
- تهیه فهرست های لازم
- تحویل گرفتن مجدد کتاب ها
- تهیه فهرست کتاب های امانتی مسترد نشده
- ثبت کتب در دفتر کتابخانه
- گذراندن دوره
- عنداللزوم انجام سایر امور مربوطه
هم چنین در سال ۱۳۸۴، تبصره ای بر بخشنامه مربوط به «سازمان دهی نیروهای انسانی در مدارس راهنمایی و متوسطه» تصویب و با این مضمون ابلاغ شد که «برای مدارس دولتی مزبور، به شرط داشتن کتابخانه مستقل، به ازای حداقل ۳۰۰۰ جلد کتاب با عناوین و موضوعات متناسب با گروه های سنی مربوط حداکثر یک کتابدار قابل تخصیص است و دوره ابتدایی، تخصیص کتابدار موضوعیت ندارد.»
این بخشنامه در زمانی صادر شده که کلاً پست سازمانی کتابدار، در وزارت آموزش و پرورش وجود نداشته و مفاد پیشین آن نیز حاکی از «یک کتابدار به ازای هر ۲۵۰۰ نفر دانش آموز» بوده است. هرچند در حال حاضر، در یکی از مدارس پسرانه پر جمعیت تهران، با حدود ۱۶ هزار جلد کتاب، فقط یک کتابدار لیسانسیه انجام وظیفه می کند.
واقعاً می توان از کتابدار مدرسه، در پرتو توجهات مذکور، انتظار داشت که هم دانشمند باشد و آگاه و هم با اخلاق باشد و کارا؟! تا آن جا که می دانم، همواره «حق و تکلیف» ملازم یکدیگر بوده و هستند و بدون هیچ انگاره ای نمی توان حقی از کسی مطالبه کرد و تکلیفی به عهده وی گذاشت، چنان چه در ساحت حضرت حق جلاله، همین گونه تأیید و تأکید شده است: «لا تکلف نفساً الا وسعها». پس چگونه می بایست کتابخانه های مدارس، به عنوان «آزمایشگاه یادگیری» جزء جدایی ناپذیر در برنامه ریزی آموزشی کشور منظور شود؟ از دیگر نکات تأسف انگیز، بی توجهی مسئولان ذی ربط، به ضرورت نقش سازنده و مؤثر کتابدار مقطع آمادگی و دبستان است و مشخصاً چرا مفاد این بخشنامه ها توسط کسانی به رشته تحریر در آمده است که با روان شناسی کودک، یادگیری، تعلیم و تربیت، اصول علمی کتابداری و اهمیت نقش کتابخانه در ارتقای فکری ـ ذهنی و خلاقیت کودک رو به رشد بیگانه اند؟
۴ ـ جامعه کتابخانه
هدف های آموزش و پرورش، به دو دسته آرمانی و آموزشی تقسیم می شوند.۱۴ ولی در کل، اندیشمند ساختن انسان ها و گسترش دادن افق ذهنی آن هاست تا به بینش، فرزانگی، و کمال نفس دست یابند.۱۵
بدون تردید یکی از هدف های عمده آن «آموزش چگونه آموختن» است، به مفهومی که فرد یاد بگیرد چگونه آموخته های خود را برای رفع مشکلات به کار برد. برای دستیابی به این مرحله، باید برنامه و شیوه ای تنظیم و ارائه شود تا توان تفکر علمی و تحلیل گرای انسان، از همان سال های کودکی در فرایند رشد و شکل پذیری منطقی قرار گیرد.
دین آگاهی بخش اسلام نیز به تعلیم و تربیت عنایت بسیار دارد و آیات بسیاری در قرآن کریم، مؤید همین مطلب است.۱۶ اسلام تعلیم و تعلم را عبادت می داند و بر پایه اصلی آن یعنی تفکر، تأکید دارد از منظر اسلامی، هدف از تعلیم، پرورش نیروی فکری یادگیرنده است تا رشد تلاش عقلانی و استقلال فکری در وی حاصل شود. ۱۷
طبیعی است آموزشی که بر حفظ و یادگیری چند کتاب محدود درسی مبتنی و متکی باشد نمی تواند بهبود کیفیت را در انسان رو به رشد و در فرایند تعالی متبلور سازد و او را به عنوان یک عامل مؤثر و مفید در توسعه اقتصادی، صنعتی، علمی، فرهنگی و . . . . جامعه مربوط به خود تربیت کند. او برای آن که اثر گذار باشد و بدون نگرش انفعالی در مسیر تحول و پیشرفت قرار گیرد، باید بیشتر بخواند تا بیشتر بداند. از این دیدگاه کیفی است که کتابداری، به کمک آموزش و پرورش شتافته است و «کتابخانه ها در بهبود کیفیت آن نیز نقش حیاتی دارند.»۱۸
کتابخانه مدرسه، به عنوان بخشی از نظام آموزش کشور، می تواند امکان دستیابی به علم و دانش امروزی را مهیا سازد و انگیزه حیات بخش خودآموزی و فراگیری آزاد را در مخاطب خود (و دانش آموز) پرورش دهد۱۹
صاحب نظران حوزه آموزش معتقدند که کتابخانه و مدرسه مکمل یکدیگرند و خود فراگیری در مدرسه، بدون کتابخانه کار دشواری است در حالی که خودآموزی، شاگرد را روشن بین بار می آورد و شک علمی را که پایه همه پیشرفت هاست، در وی پدیدار می کند. این نوع کتابخانه با بهره مندی از پشتیبانی کتابدار مسئول، پویا و آگاه می تواند دانش آموزان را از وضعیتی که فقط حافظ یک سلسله محفوظات می شوند به تدریج خارج کند و در فرایند پرورش هدف گرا و جست و جو گر قرار دهد.۲۰
در جایگاه تعریف، لازم است به مخاطب اصلی، یعنی دانش آموزی که در مقاطع مختلف سنی کودکی، نوجوانی و جوانی در مدرسه حضور دارد و از کتابخانه باید بهره مند شود، هم آوا با استاد توران میرهادی توجه کنیم:
«او انسانی است خالص و مستعد برای یادگیری، کسی که باید در میان مردم با یک جسم و یک روح و با نیازهای جسمی و روحی اش زندگی کند، با احساساتی که بتواند دنیای اطرافش را حس و تجربه کند با فکری که دنیا را کشف کند و روابط میان اشیا و انسان را در محیطش درک کند، با قلبی که عشق بورزد و مورد علاقه واقع شود با احساس آرمان گرایانه انسانی و با توانایی های ذاتی، خوب و بد را از هم تمیز دهد و بتواند شرافتمندانه و سخت کوش ، رشد و پیشرفت کند».
بدون تردید دانش آموز عضوی از پیکره جامعه و مبنای تشکیل اجتماعات پیشرفته آن است. برای شکل بخشیدن به تفکر مطلوب برخاسته از گفتار فوق، باید به کار تعلیم و تربیت از راه نفوذ در ذهن و مغز نسل رو به رشد و بالنده پرداخت که یکی از ساسی ترین ابزار نیل به مقصود وجود کتابخانه های مجهز و منطبق بر اصول کتابداری علمی است. با پیوند میان دانش آموز و کتابخانه مدرسه، براساس شیوه های متنوع خدمات عمومی کتابخانه زمینه مساعدی برای شخصیت سازی وشکل پذیری گروه های سنی مزبور مهیا می شود. زیرا برخی عادت ها و ویژگی های رفتاری انسان، در خردسالی ایجاد شده و با قرار گرفتن در یک بستر مناسب و همواره، در قالب صفات برجسته و سازنده در انسان تجلی یافته است، نظیر عادت به مطالعه و کتابخوانی، مشارکت در انجام کارهای گروهی برخورداری از تحرک و مهارت های لازم در فعالیت های مختلف خلاقیت فکری، اعتماد به نفس، توانایی برنامه ریزی و مدیریت.
به طور کلی کتابخانه مدرسه علاوه بر فضیلت های ویژه کتابخانه ای از منظر تعلیم و تربیت هم اهمیت بسیار دارد، زیرا به بالا بردن سطح دانش و مهارت دانش آموزان، پرورش استعدادهای آنان، تمهید مطالعه مستقل و ترویج خواندن، توسعه و فرهنگ جامعه و تأمین نیازهای فکری و ذهنی جامعه در یک نظام آموزشی کمک می کند.
با همه مطالب گفته شده، در باب «دانش آموز»، به عنوان مهمترین عضو جامعه کتابخانه مدرسه، هنوز مصداق بارزی در جامعه کنونی ما ندارد ولی می تواند به تبلور درآید، به شرط آن که رنگ خاکستری از کتابخانه های مدارس زدوده شود، نظام آموزشی کشور آن را به رسمیت بشناسد و واقعیت وجودی «کتابخانه مدرسه» را جزء جدایی ناپذیر آموزش رسمی بداند و ممنوعیت آن را در مقطع ابتدایی نیز باور کند.
در راستای ارزشمندی پیوند دانش آموزان و کتابخانه، ایفلا توصیه می کند که کتابخانه مدرسه باید به عنوان یک فضای آموزشی آزاد و جذاب، برای انجام انواع تکالیف فردی و گروهی و اطلاع یابی به روی آنان باز باشد.۲۱
چه خوب بود که رؤیای آن کتابخانه خوب و اصولی، به واقعیت در می آمد و یا اگر محقق نمی شود بتوانم دوباره خواب آن را ببینم.!
پی نوشت:
۱ ـ شیرین تعاونی (خالقی)، استانداردهای کتابخانه های مدارس (تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران) ، ۱۳۸۴، ص ۵۳ ـ ۵۷ .
۲ ـ شیرین تعاونی، ص ۳ ـ ۴۱ .
۳ ـ آمار آموزش و پرورش (تهران: وزارت آموزش و پرورش، دفتر آمار و برنامه ریزی و بودجه، خرداد۱۳۸۴)
۴ ـ شیرین تعاونی، ص ۱۴
۵ ـ همان، ص۱۸
۶ ـ نرگس نشاط و عباس حری، کتابخانه های آموزشگاهی در مدرسه کتابخانه ـ مدار (تهران: شبکه کتاب، ۱۳۸۳). ص ۷۶ .
۷ ـ حمید محسنی، مجموعه سازی و خدمات تحویل مدرک ، ویرایش ۲ (تهران: نشر کتابدار، ۱۳۸۳)، ص۶۵.
۸ ـ شیرین تعاونی، ص ۱۸ ـ ۱۹ .
۹ ـ ثریا قزل ایاغ ، ادبیات کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن (تهران: سمت،۱۳۸۳)، ص ۵۹.
۱۰ ـ شیرین تعاونی، ص ۲۵ ـ ۲۶ .
۱۱ ـ همان، ص۳۰
۱۲ ـ نرگس نشاط، «اخلاق حرفه ای» ، دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی (تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۱)، ج ۱، ص ۱۱۱ ـ ۱۱۳
۱۳ ـ آمار آموزش و پرورش
۱۴ ـ توران میرهادی، «آموزش و پرورش»، فرهنگنامه کودکان و نوجوانان (تهران: نشر فرهنگنامه ۱۳۷۱)، ج ۱، ص۱۱۹.
۱۵ ـ کتابخانه آموزشگاهی (تهران: مرکز خدمات کتابداری، ۱۳۵۵)، ص۱
۱۶ ـ مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام (تهران: الزهراء، ۱۳۶۲)، ص ۱ ـ ۱۰ .
۱۷ ـ مانند آیات سوره های بقره ۲۶۹، قصص: ۸۰ ، زمر: ۹۰، جامعه: ۲ ، علق: ۱ ـ ۵
۱۸ ـ هوشنگ ابرامی، شناختی از دانش شناسی، ویرایش ۲ (تهران: نشر کتابدار، ۱۳۷۹)، ص۷۳ ـ ۷۴.
۱۹ ـ مجید رهنما، «کتابداری در خدمت مردم»، نامه انجمن کتابداران ایران، ش۲ (تابستان۱۳۵۳): ۱۶۲.
۲۰ ـ مهری پریرخ، «نقش مدرسه در استفاده از کتابخانه های آموزشگاهی و رشد»، گلبانگ، ش۴ (۱۳۷۷):۱۱
۲۱ ـ شیرین تعاونی، ص ۴۰ .
افزودن دیدگاه جدید