پروین دوست کودکان، زمین و صلح بود. این نکته را از همان هنگام که شعرهای او را می خواندم دریافتم.
زمانی بعد این شانس را پیدا کردم که از نزدیک با او آشنا شوم. آشنایی و دوستی من با پروین به پیش از آغاز کار پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان برمی گردد.
پروین دوست کودکان، زمین و صلح بود. این نکته را از همان هنگام که شعرهای او را می خواندم دریافتم. زمانی بعد این شانس را پیدا کردم که از نزدیک با او آشنا شوم. آشنایی و دوستی من با پروین به پیش از آغاز کار پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان برمی گردد.
در آن زمان او را شاعری گرانقدر می دانستم که بسیار برای بهروزی کودکان کوشیده بود. شعر را می شناخت و بسیار زیبا شعر می گفت. اما در مدرسه تاریخ او را همچون ده ها انسان تاثیر گذار دیگر در تاریخ ادبیات کودکان کشف کردیم. کار تاریخ سبب شد تا با او بیشتر در آمیزیم.
آن زمان که به دیدنش می رفتیم تا برایمان از چیستی و پیدایی شعر کودک سخن گوید، دریافتیم که تارو پود او چگونه با شعر، کلام موزون و موسیقی در هم تنیده شده است. کلامش موزون بود و واژه های زیبا و سحر انگیز چه آسان و چه به جا بر لبش جاری می شدند. بسیار روزها به دیدنش رفتیم تا از کودکی، نوجوانی و جوانی اش بگوید.
دریافتیم که او در خانواده از چشمه جوشان محبت سیراب شده بود و به همین سبب شعرش بوی دوستی و عشق می داد. او برای مان گفت: شبانههای قصه زیباترین، رنگینترین و جذابترین خاطرههایی هستند كه من از كودكیام به یاد دارم. زندگی خانوادگی ما با عاطفه و دوستی و محبت بین همه بچهها گره خورده بود.
دریافتیم که او از کودکی با موسیقی آشنا شد و به همین سبب کلام موزونش موسیقیایی بود و پر آهنگ .
دریافتیم که از روزگار جوانی دغدغه کودکان محروم آرام و قرار را از او ربود و به پاسداری از جان و روح آنان شتافت، آغوش خود را به روی کودکان یتیم گشود، برای شان لالایی سرود و با سرریز عشق و محبت خود بر وجودشان، بذر دوستی و مهر را در جان شان بارور ساخت. آن گونه که خود گفته است: شاید انگیزه اصلی من كه از آغاز جوانی با كار در پرورشگاه، پربارترین دورههای هستیام را در اختیار بچهها گذاشتم، از همین افسانهها و قصههارنگ و مایه گرفته باشد. هنگامی كه برای نخستین بار به پرورشگاه رفتم، فكر كردم بچههایی كه در آنجا زندگی میكنند، از محبت خانواده بیبهرهاند و من كه خودم از بیشترین مهربانی خانوادهام سرشار بودم، باید آنها را تا جایی كه میتوانم شاد كنم. در آن زمان برای بچهها لالایی و قصه میساختم، در آغوششان میگرفتم و میكوشیدم سخن گفتن را به آنها بیاموزم، چون همزبانی نداشتند كه با او حرف بزنند و اصلا بسیاری از واژهها و اصطلاحها را بلد نبودند.
هم سخنی و هم زیستی با آنان، او را ساکن همیشگی دنیای کودکی کرد و لطافت و زلالی را در روح او و سخن او جاودان ساخت. تجربه ورود به جهان كودكان در پختگی شعرهای دولتآبادی تأثیر فراوانی داشته است. او خود را وامدار كودكان میداند: اگر در وجودم چیزی زلال و ناب هست، از تبادلی است كه با محیط های زندگی بچهها داشتهام.
در آغاز دهه ۴۰ در شعر کودک ایران درختی بارآور شد كه میوه آن دستاورد اندوختهها، فراز و نشیبها و تنگناهای شعر در چند دهه گذشته بود. رستاخیزی در شعر كودك ایران پدیدآمد و دیوارهای بلند اندرز و ارشاد كه در درازنای چند دهه گذشته بر پیكر شعر كودك سنگینی میكرد، فرو ریخت. شعر كودك از بند سنتهای دست و پاگیر رها شد و به روند شعر به عنوان هنر ناب پیوست.
در دورهای كه نشانههای شعر اندرزی مشروطه هنوز به چشم میخورد، با رویدادی مهم، یعنی انتشار مجله پیك شعرهایی از پروین دولت آبادی منتشر شد كه دارای پختگی بایسته و بسنده بودند. ارزش و احترام به هویت كودك و سرودن شعرهایی همساز با سرشت او، در آثار پروین دولتآبادی بازتاب یافته است. پروین همواره كودكان را به مهرورزی فرا میخواند :
من دو تا دست دارم و تو دو تا،
با دو دستت بگیر دست مرا
دستهامان كه سرد بود دگر
گرم شد با دو دست یكدیگر
دست تو مهربان و پرهنر است،
دست من دوستدار دستانت
دستها، دستها به گرمی و مهر
خبر آرند از دل و جانت
آن دست هایی که روزگاری بر سر قارچ زده کودکان یتیم نوانخانه امین آباد مرهم می گذاشت، جادوی مهر ورزیدن را از آن کودکان بی پناه آموخت و در کلام خود جاری کرد و پیشکش همه کودکان این سرزمین کرد. هنر ناب او تنها در زیبا سرودن شعر برای کودکان نبود، او آینده ای برای آن ها ترسیم می کرد که جامعه را بر تحقق آن اندیشناک می ساخت. توانمندی او در آمیختن زبان کودکی با مفهوم دنیای کودکی است. او مفاهیمی را در پشت شعر خود پنهان می کند که این مفاهیم راهگشای جهان کودکی است.
بی سبب نیست که می گویم پروین فصلی تازه در شعر کودک را آغاز کرد و این فصل همچنان به پایان نرسیده است، هر چند عمر او به پایان رسید. شاعران پس از او، آن ها که در سه دهه گذشته برای کودکان شعر سروده اند، تنها هنگامی می توانند مدعی پیمودن پلکانی بالاتر از او باشند که در هنر خود راهی تازه در زیبا تر کردن دنیای کودکی یافته باشند و در بهتر کردن جایگاه کودکی در جامعه گامی دیگر برداشته باشند. و صد افسوس که تا رسیدن به پله پروین هنوز باید کوشش بسیار کنند. پس بیایید دوباره چهره خود را با آب زلال دوستی شستشو دهیم و باردیگر شعر های او را با صدای بلند بخوانیم و با گوش دل بشنویم که:
گل خورشید شكفت
گل زرین امید
خبر آورد تو را
خبر از صبح سپید
چشم بگشا و ببین
روز آورده نوید:
كار كن، شادی كن
افزودن دیدگاه جدید