زنان و دختران سهم کمتری در میان قهرمانان کتاب های کودکان دارند. این نتیجه یک پژوهش تازه در دانشگاه فلوریدای آمریکا است که به تازگی منتشر و مطرح شده است.
در این پژوهش، نزدیک به ۶ هزار کتاب کودک و نوجوان که بین سال های ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۰ منتشر شده اند، بررسی شده اند. نتیجه این بود که در ۵۷ درصد کتاب های کودکان که هر سال منتشر شده اند، نقش های اصلی به مردان و پسران داده شده و تنها در ۳۱ درصد از کتاب ها، زنان و دختران نقش محوری داشته اند.
به باور این پژوهشگران، این پیامی به کودکان می رساند که زنان و دختران، کمتر از مردان در جامعه نقش و اهمیت دارند. بر اساس نتایج این پژوهش، در هر سال، شخصیت های جانوری مرد، در ۲۳ درصد از کتاب ها، نقش محوری داشته اند، در حالی که نقش محوری شخصیت های جانوری زن، تنها ۷/۵ درصد در سال بوده است.
کتاب های برگزیده جایزه کارنگی، کتاب های فهرست معروف کتاب های کوچک طلایی آمریکا و بسیاری از فهرست های معتبر دیگر ادبیات کودکان، در میان کتاب های بررسی شده در این پژوهش هستند. به گفته دست اندرکاران این پژوهش، در قرن بیستم، کتاب هایی با شخصیت های جانوری مرد، بیشتر از دو و نیم برابر کتاب هایی با شخصیت جانوری زن در دسترس و معمول بوده اند.
پژوهشگران اشاره کرده اند که در سال های پس از ۱۹۹۰، با رواج شخصیت های انسانی در کتاب های کودکان، تبعیض جنسی در شخصیت های داستان ها بسیار کمرنگ شده است. ملوین برگس، نویسنده کتاب های کودکان و برنده جایزه کارنگی درباره این موضوع به گاردین می گوید: "به نظر من مشکل در نوشتن کتاب هایی با شخصیت های محوری زن به شکلی که برای پسران جذاب باشد است. این یک حقیقت تلخ است که کتاب هایی که برای پسران نوشته می شود، به سرعت به دام کلیشه ها می افتند و شخصیت های پرماجرا و قهرمان های آن ها معمولا مرد خواهند بود."
اما، آن فاین، نویسنده انگلیسی ادبیات کودک، بر این باور است که مشکل فراتر از نبودن شخصیت های زن در داستان هاست. او می گوید: "چگونه نشان دادن شخصیت های زن هم خودش مشکل بزرگی است. معمولا شخصیت های زن و مرد نقش های کلیشه ای دارند و زن ها همان نقش های آشپزی و برطرف کردن نیاز های کودکان را دارند. نویسندگان باید کمی به این مسئله دقت کنند و دایره نقش پذیری را گسترش بدهند. یک مرد هم می تواند آشپزی کند و زنان هم می توانند شغل هایی داشته باشند که در عرف، مردان انجام می دهند."
به باور فاین، درفهرست هایی که اخیرا برای پسران پیشنهاد می شود، بیشتر کتاب هایی با محتوای فانتزی و پر از خشونت به چشم می خورند و تعداد بسیار کمی کتاب های خانوادگی و طنزآمیز در میان آن ها وجود دارد. به این ترتیب، پسران به این نتیجه می رسند که درگیر شدن در عواطف خانوادگی و احساست مسئله آن ها نیست.
نتیجه این پژوهش در مقاله ای با نام جنسیت در کتاب های کودکان قرن بیستم، در ماه آوریل (ماه فروردین/اردیبهشت) نشریه جنسیت و جامعه چاپ شده است.
افزودن دیدگاه جدید