کودکانی که رابطه ی خوبی با آموزگارشان دارند کمتر پرخاشگری می کنند و کمتر هدف پرخاشگری قرار می گیرند.
در این پژوهش که از سوی پژوهشگران چند دانشگاه کانادا انجام گرفته است، رابطه ی بین پرخاشگری و رابطه دانش آموز و آموزگار مورد بررسی قرار گرفته است. سرپرست این پژوهش درباره ی این پژوهش می گوید رفتارهای پرخاشگرانه در دوران میانی کودکی اگر چه بخشی به فاکتورهای ژنتیکی مربوط می شود اما عوامل ژنتیکی موثر بر رفتار معمولا مستقل از عوامل محیطی عمل نمی کنند.
پژوهشگران در این پژوهش روی ٢١٧ دوقلوی همسان و ناهمسان هفت ساله مطالعه و تاثیر متقابل طبیعت و تربیت را در پرخاشگری کودکان بررسی کرده اند. همکلاسی های این دوقلوها که در کلاس های متفاوتی درس می خواندند و همکلاسی و آموزگاران متفاوتی داشتند میزان پرخاشگری آن ها و این که چه میزان از سوی همسالان هدف پرخاشگری بوده اند رتبه بندی کردند. آموزگاران دو قلوها هم کیفیت رابطه شان با دو قلوها را ارزیابی کردند.
این پژوهش نشان داد که کودکانی که به طور ژنتیکی قابلیت پرخاشگری دارند بیشتر از دیگران احتمال دارد که قربانی پرخاشگری از سوی همکلاسی های خود شوند. این کودکان در صورتی که رابطه ی خوب یعنی رابطه ای گرم و صمیمی با آموزگارشان داشتند از پرخاشگری و هدف پرخاشگری قرار گرفتن محافظت شدند.
رابطه کودکان با آموزگاران و همسالانشان در مدرسه نقش بسیار مهمی در شکل دهی رشد رفتارهای اجتماعی دارد. یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه ی خوب دانش آموز با آموزگار می تواند، کودکانی را که به طور ژنتیکی تمایل به پرخاشگری دارند، در امان نگه دارد و نیز این کودکان از سوی کودکان دیگر هدف خشونت قرار نگیرند.
از این یافته ها می توان در مداخله در پرخاشگری کودکان و هم در آموزش آموزگاران مورد استفاده قرار گیرد.
افزودن دیدگاه جدید