در افغانستان، بیش از نیمی از مردم، نمی توانند بخوانند. دهه ها جنگ و نا امنی سامانه آموزش و پرورش این کشور را ویران کرده است.
بسیاری از کودکان افغان، ناچارند برای گذران زندگی کار کنند. آن ها نمی توانند به مدرسه بروند و برای خرید دفتر و مداد پولی بپردازند. چه برسد به این که کتاب داستان بخرند و بخوانند. اما، با وجود نبودن مدرسه و کتاب درس، این مردم رنج دیده از فرهنگ و ادبیات دور نشده اند. سنت قصه گویی، نسل های بسیاری از این مردم را دور هم جمع کرده و به دنیای داستان های کهن کشانده است.
در چنین شرایطی، هدیه گرفتن یک کتاب خوب می تواند یک گنج به شمار برود. این گنج را اکنون گروهی از فعالان کودکان در افغانستان به کودکان این سرزمین اهدا می کنند. مجموعه ای از قصه ها و افسانه های قومی افغانستان، در قالب کتاب به طور گسترده در مدرسه ها و مراکز نگهداری کودکان توزیع می شود تا کودکان را با لذت خواندن داستان هایی که مانند آن ها را همیشه از قصه گوها یا پدربزرگ و مادربزرگ شنیده اند، تجربه کنند.
این کتاب ها بازنویسی افسانه ها و قصه های قومی افغانستان است و تاکنون یک میلیون نسخه از آن ها در شهرها و روستاهای مناطق مختلف کشور توزیع شده است. دو میلیون نسخه دیگر هم به زودی در مدرسه ها توزیع می شود. اما این کتاب ها نیز خود داستان مفصلی دارند. داستانی از سفری چهل ساله و در گذر از سه قاره، تا به دست کودکان افغان برسند. ادریس شاه، نویسنده و پژوهشگری اهل افغانستان و ساکن لندن بود. او میراث فرهنگی افغانستان را گردآوری کرده و کتاب های بسیاری در این باره منتشر کرده بود. در میان این میراث گردآوری شده، صدها قصه عامیانه از افغانستان هم وجود داشت. سالی مالان، یک زن اهل بریتانیا، در سال ۱۹۶۳ با این نویسنده آشنا شد و به این قصه ها علاقه بسیار پیدا کرد. نویسنده، این داستان ها را در زمان حیات خود منتشر نکرد.
در سال ۱۹۹۸ و پس از مرگ ادریس شاه، نهادی که مالان در آن کار می کرد، چهار قصه از بازنویسی های ادریس شاه را در آمریکا منتشر کرد. هنرمندان آمریکایی برای این کتاب ها بر اساس فرهنگ و طرز لباس پوشیدن مردم افغانستان، تصویرسازی کردند. سال ها بعد، مالون تصمیم گرفت که این داستان ها را به کودکان خواستگاه اصلی شان افغانستان تقدیم کند.
کتاب ها به دو زبان اصلی افغانستان، دری و پشتو، ترجمه شدند و با همکاری وزارت آموزش افغانستان و یک نهاد خیریه افغان در مدرسه ها و مراکز کودکان بی سرپرست این کشور توزیع شدند. پس از آن سفارت بریتانیا در افغانستان به این پروژه علاقه مند شد و ۴ و نیم میلیون دلار به این کار کمک مالی کرد. کمکی که سبب شد توزیع کتاب ها در مناطق بسیار وسیع تری انجام شود.
برنامه ها و کارگاه های آموزشی گوناگونی هم برای پدر و مادرها و آموزگاران برگزار شده تا به آن ها بیاموزد چگونه این کتاب ها را برای بچه ها بخوانند و فعالیت های جانبی گوناگونی را برای اجرا به آن ها پیشنهاد شده است. مالان و دیگر دست اندرکاران این طرح امیدوارند که این کتاب ها بتواند به کودکان در آموختن خواندن کمک کند و هم چنین آن ها را با طرز زندگی مردم سرزمین شان در روزگاری که هنوز سایه فقر و جنگ و بیماری بر کشور پنجه نیانداخته بود، آشنا شوند.
افزودن دیدگاه جدید