واقعیت اجتماعی کودک ایرانی

پنج‌شنبه ۱۹ تیرماه میزگرد کودک رسمی و کودک واقعی با حضور شماری از اعضای انجمن و پدیدآورندگان ادبیات کودک و نوجوان در انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برگزار شد. در این میزگرد که حسین بکایی، شکوه حاج‌نصراله، مهدی طهوری و فریبا نباتی به عنوان کارشناس مجری شرکت داشتند، تفاوت های میان کودک رسمی و کودک واقعی مورد بحث قرار گرفت.

در آغاز مهدی طهوری که میزگرد را اداره می‌کرد، با طرح موضوع میزگرد گفت: «این نظریه وجود دارد که اگر کودک واقعی بخواهد شکل بگیرد، نهادهای رسمی اجازه نمی‌دهند، زیرا به تعبیر آن‌ها کودک باید از رشته‌ای ضوابط و معیارهای تربیتی و اخلاقی پیروی کند.»

 سپس طهوری این پرسش را با اعضای میز‌گرد در میان گذاشت: « فاصله‌ی میان کودک رسمی و کودک واقعی چه پیامدهایی برای کودک ایرانی دارد و چگونه می‌توان با آسیب‌های آن مقابله کرد؟»

شکوه حاج‌نصراله، از کارشناسان ادبیات کودک گفت: «مفهوم کودکی در طول تاریخ دگرگونی‌های زیادی داشته و این مفهوم هر از گاهی به‌ وسیله‌ی یکی از صاحب‌نظران به چالش کشیده شده است. نظریه‌های کودک شرور، کودک لوح سپید، کودک طبیعی و... که در دیدگاه کسانی چون جان لاک و روسو و دیگران مطرح شده، حاکی از آن است که تلقی واحدی از مفهوم کودکی وجود نداشته است.

 حاج‌نصراله افزود: «هر کدام از این مفاهیم به دنبال خود پیامدهایی در نظام تربیتی و اخلاقی داشته است. در دوران معاصر نیز، در جامعه‌ی ما مفهوم کودکی همچنان دستخوش اختلاف‌نظر جریان‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی بوده است، اما آن‌ چه در حال حاضر بیش از همه به چشم می‌خورد، رویکردی است که به دنبال تعیین تکلیف برای کودک است.»

این کارشناس و مدرس ادبیات کودک با اشاره به روان‌شناسی رفتارگرا گفت: «رویکردی که به دنبال تعیین تکلیف برای رفتار کودک است، پیش از انقلاب هم بود و بعد از انقلاب در نهادهای رسمی آموزشی تداوم پیدا کرد. به همین خاطر می‌توان گفت نه تنها نسل حاضر، بلکه نسل‌های گذشته هم تحت‌تاثیر این رویکرد، کودکی‌شان فنا شده است.»

شکوه حاج‌نصراله با جمع‌بندی دیدگاهش افزود: «اگر نویسندگان ادبیات کودک نمی‌توانند آثار تألیفی درخوری برای مخاطبان کودک تدارک ببینند، به این دلیل است که خود متأثر از همان رویکردی هستند که دائم در اندیشه‌ی تعیین تکلیف برای کودک بوده و برای ویژگی‌های خاص دوران کودکی موجودیت قائل نبوده است.»

در ادامه‌ی میزگرد، حسین بکایی، نویسنده و منتقد ادبیات کودک، با تأیید دیدگاه‌های شکوه حاج‌نصراله گفت: «من تصور می‌کنم کسانی که به گمان خود در اندیشه‌ی تعیین تکلیف برای کودکان هستند، خودشان نیز دچار اغتشاش فکری‌اند؛ زیرا با به هم ریختن مرزهای میان حوزه‌های علم، دین و سیاست ملغمه‌هایی را به نام انگاره‌های تربیتی و اخلاقی به خورد کودک داده‌اند؛ به گونه‌ای که کودک نمی‌داند کدام بخش از این تعالیم به معنای واقعی کلمه دینی و اخلاقی است و کدام بخش مصلحت‌بینی‌های سیاسی است»

بکایی افزود: «محل استخراج تعریف کودک رسمی، کتاب‌های آموزش و پرورش است، اما برای آن‌که به تعریفی دقیق از کودک رسمی برسیم، نیازمند روش هستیم. به عبارتی دیگر با چه روشی می‌توانیم کودک رسمی را تعریف کنیم؟ چه نقدهایی بر این تعریف وارد است؟ با چه معیاری می‌توانیم رفتار درست و نادرست را برای کودک تعریف کنیم؟ و با چه ملاکی می‌توانیم به کودک بگوییم کدام لباس، کدام آرایش و کدام ظاهر دینی و اخلاقی است؟»

نویسنده‌ی کتاب «شاه‌ها و تاج‌ها» با برشمردن دشواری‌هایی که پیش روی دستگاه‌های رسمی قرار دارد، گفت: «آیا کتاب‌های آموزش و پرورش می‌توانند ادعا کنند کودک را به سمت معیارهای درست اخلاقی و تربیتی و دینی هدایت کرده‌اند؟ درحالی‌ که می‌بینیم گاهی سهل‌انگارانه و گاهی سختگیرانه به مباحث اعتقادی و ایمانی نگاه کرده‌اند و مرزبندی ملاحظات سیاسی و معیارهای دینی را نادیده گرفته‌اند.»

در ادامه‌ی این برنامه فریبا نباتی، نویسنده و منتقد ادبیات کودک، گفت: «کودک رسمی، کودکی است که آموزش و پرورش در تلاش برای تعریف هویت آن است. درحالی‌که کودک واقعی، در ارتباط با جامعه و خانواده شکل می‌گیرد و از هنجارهایشان متأثر می‌شود.»

فریبا نباتی افزود: «به نظر می‌رسد مسیری که تاکنون متولیان رسمی آموزش و پرورش در ایران پیموده‌اند، با واقعیت اجتماعی کودک ایرانی در تضاد است و به همین دلیل کودک را دچار دوگانگی رفتاری کرده است. درحالی‌که باید اجازه دهیم کودک، دیدگاه‌های واقعی‌اش را ارائه دهد و هویتی متناسب با شرایط خاص کودکی پیدا کند.»

در ادامه شکوه حاج‌نصراله با تأکید بر کالبدشکافی ساختار کنونی نظام آموزشی و پرهیز از جزئی‌نگری گفت: «وقتی به آسیب‌ها اشاره می‌کنیم، این پرسش به وجود می‌آید که چه راه‌حلی برای پر کردن شکاف میان کودک رسمی و کودک واقعی وجود دارد؟»

حاج‌نصراله افزود: «به نظر می‌رسد نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان می‌توانند این شکاف را پر کنند. به عبارت دیگر می‌توان با درنظر گرفتن جهان اختصاصی کودکان، به خلق آثاری همت گماشت که بدون تعیین تکلیف برای آن‌ها شناختشان را از مناسبات اجتماعی بالا ببرد.»

در پایان این میزگرد حاضران پرسش‌ها و نقدهای خود را با اعضای میزگرد و حاضران در میان گذاشتند و معصومه انصاریان، دبیر انجمن نیز بیانیه‌ی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان را به مناسبت روز ملی ادبیات کودک و نوجوان خواند.
 

Submitted by editor3 on

پنج‌شنبه ۱۹ تیرماه میزگرد کودک رسمی و کودک واقعی با حضور شماری از اعضای انجمن و پدیدآورندگان ادبیات کودک و نوجوان در انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برگزار شد. در این میزگرد که حسین بکایی، شکوه حاج‌نصراله، مهدی طهوری و فریبا نباتی به عنوان کارشناس مجری شرکت داشتند، تفاوت های میان کودک رسمی و کودک واقعی مورد بحث قرار گرفت.

در آغاز مهدی طهوری که میزگرد را اداره می‌کرد، با طرح موضوع میزگرد گفت: «این نظریه وجود دارد که اگر کودک واقعی بخواهد شکل بگیرد، نهادهای رسمی اجازه نمی‌دهند، زیرا به تعبیر آن‌ها کودک باید از رشته‌ای ضوابط و معیارهای تربیتی و اخلاقی پیروی کند.»

 سپس طهوری این پرسش را با اعضای میز‌گرد در میان گذاشت: « فاصله‌ی میان کودک رسمی و کودک واقعی چه پیامدهایی برای کودک ایرانی دارد و چگونه می‌توان با آسیب‌های آن مقابله کرد؟»

شکوه حاج‌نصراله، از کارشناسان ادبیات کودک گفت: «مفهوم کودکی در طول تاریخ دگرگونی‌های زیادی داشته و این مفهوم هر از گاهی به‌ وسیله‌ی یکی از صاحب‌نظران به چالش کشیده شده است. نظریه‌های کودک شرور، کودک لوح سپید، کودک طبیعی و... که در دیدگاه کسانی چون جان لاک و روسو و دیگران مطرح شده، حاکی از آن است که تلقی واحدی از مفهوم کودکی وجود نداشته است.

 حاج‌نصراله افزود: «هر کدام از این مفاهیم به دنبال خود پیامدهایی در نظام تربیتی و اخلاقی داشته است. در دوران معاصر نیز، در جامعه‌ی ما مفهوم کودکی همچنان دستخوش اختلاف‌نظر جریان‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی بوده است، اما آن‌ چه در حال حاضر بیش از همه به چشم می‌خورد، رویکردی است که به دنبال تعیین تکلیف برای کودک است.»

این کارشناس و مدرس ادبیات کودک با اشاره به روان‌شناسی رفتارگرا گفت: «رویکردی که به دنبال تعیین تکلیف برای رفتار کودک است، پیش از انقلاب هم بود و بعد از انقلاب در نهادهای رسمی آموزشی تداوم پیدا کرد. به همین خاطر می‌توان گفت نه تنها نسل حاضر، بلکه نسل‌های گذشته هم تحت‌تاثیر این رویکرد، کودکی‌شان فنا شده است.»

شکوه حاج‌نصراله با جمع‌بندی دیدگاهش افزود: «اگر نویسندگان ادبیات کودک نمی‌توانند آثار تألیفی درخوری برای مخاطبان کودک تدارک ببینند، به این دلیل است که خود متأثر از همان رویکردی هستند که دائم در اندیشه‌ی تعیین تکلیف برای کودک بوده و برای ویژگی‌های خاص دوران کودکی موجودیت قائل نبوده است.»

در ادامه‌ی میزگرد، حسین بکایی، نویسنده و منتقد ادبیات کودک، با تأیید دیدگاه‌های شکوه حاج‌نصراله گفت: «من تصور می‌کنم کسانی که به گمان خود در اندیشه‌ی تعیین تکلیف برای کودکان هستند، خودشان نیز دچار اغتشاش فکری‌اند؛ زیرا با به هم ریختن مرزهای میان حوزه‌های علم، دین و سیاست ملغمه‌هایی را به نام انگاره‌های تربیتی و اخلاقی به خورد کودک داده‌اند؛ به گونه‌ای که کودک نمی‌داند کدام بخش از این تعالیم به معنای واقعی کلمه دینی و اخلاقی است و کدام بخش مصلحت‌بینی‌های سیاسی است»

بکایی افزود: «محل استخراج تعریف کودک رسمی، کتاب‌های آموزش و پرورش است، اما برای آن‌که به تعریفی دقیق از کودک رسمی برسیم، نیازمند روش هستیم. به عبارتی دیگر با چه روشی می‌توانیم کودک رسمی را تعریف کنیم؟ چه نقدهایی بر این تعریف وارد است؟ با چه معیاری می‌توانیم رفتار درست و نادرست را برای کودک تعریف کنیم؟ و با چه ملاکی می‌توانیم به کودک بگوییم کدام لباس، کدام آرایش و کدام ظاهر دینی و اخلاقی است؟»

نویسنده‌ی کتاب «شاه‌ها و تاج‌ها» با برشمردن دشواری‌هایی که پیش روی دستگاه‌های رسمی قرار دارد، گفت: «آیا کتاب‌های آموزش و پرورش می‌توانند ادعا کنند کودک را به سمت معیارهای درست اخلاقی و تربیتی و دینی هدایت کرده‌اند؟ درحالی‌ که می‌بینیم گاهی سهل‌انگارانه و گاهی سختگیرانه به مباحث اعتقادی و ایمانی نگاه کرده‌اند و مرزبندی ملاحظات سیاسی و معیارهای دینی را نادیده گرفته‌اند.»

در ادامه‌ی این برنامه فریبا نباتی، نویسنده و منتقد ادبیات کودک، گفت: «کودک رسمی، کودکی است که آموزش و پرورش در تلاش برای تعریف هویت آن است. درحالی‌که کودک واقعی، در ارتباط با جامعه و خانواده شکل می‌گیرد و از هنجارهایشان متأثر می‌شود.»

فریبا نباتی افزود: «به نظر می‌رسد مسیری که تاکنون متولیان رسمی آموزش و پرورش در ایران پیموده‌اند، با واقعیت اجتماعی کودک ایرانی در تضاد است و به همین دلیل کودک را دچار دوگانگی رفتاری کرده است. درحالی‌که باید اجازه دهیم کودک، دیدگاه‌های واقعی‌اش را ارائه دهد و هویتی متناسب با شرایط خاص کودکی پیدا کند.»

در ادامه شکوه حاج‌نصراله با تأکید بر کالبدشکافی ساختار کنونی نظام آموزشی و پرهیز از جزئی‌نگری گفت: «وقتی به آسیب‌ها اشاره می‌کنیم، این پرسش به وجود می‌آید که چه راه‌حلی برای پر کردن شکاف میان کودک رسمی و کودک واقعی وجود دارد؟»

حاج‌نصراله افزود: «به نظر می‌رسد نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان می‌توانند این شکاف را پر کنند. به عبارت دیگر می‌توان با درنظر گرفتن جهان اختصاصی کودکان، به خلق آثاری همت گماشت که بدون تعیین تکلیف برای آن‌ها شناختشان را از مناسبات اجتماعی بالا ببرد.»

در پایان این میزگرد حاضران پرسش‌ها و نقدهای خود را با اعضای میزگرد و حاضران در میان گذاشتند و معصومه انصاریان، دبیر انجمن نیز بیانیه‌ی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان را به مناسبت روز ملی ادبیات کودک و نوجوان خواند.
 

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

افزودن دیدگاه جدید

The comment language code.

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
نوع محتوا
خبر