بزرگ سالی که برای کودکان کتاب میخواند، موقعیت و مسؤلیتی را برای سهیم شدن در یک تجربهی عالی با کودکان میپذیرد.
«لئو لیونی» نویسنده و تصویرگر، نقش کتابهای کودکان در زندگی آنها را بسیار خوب توضیح میدهد: «وقتی کودک چهار یا پنج ساله است، او ۴ یا ۵ سال را در محیط بینظم و در هم بر هم کلامی زندگی کرده است. کتابهای تصویری، نخستین ساختار کلامی است که با آن روبهرو میشوند.
اگر چنین کتابی، کتاب خوبی باشد، باید یک آغاز، یک میانه و یک پایان داشته باشد. این نخستین بار است که کودک پس از پایان یافتن کتاب میگوید «باز هم بخوان». او به این نکته پی میبرد که پایان و آغاز چیست ـ فکر کنید که این چه نکتهی پیچیدهای است. این بدان معناست که او به آن چه در میانه نیز وجود داشته، توجه کرده است، بنابراین حسی دربارهی تمامیت داستان به دست آورده است. او به این حس آگاه نیست، اما برای نخستین بار با یک ساختار روبهروست. من فکر میکنم این یکی از دلایل بسیار قانع کننده دربارهی اهمیت کتابهای تصویری است.»
کتابهای «لئو لیونی» در سایت کتاب هدهد موجود است:
بهترین راه علاقهمند ساختن کودکان به دنیای کتاب، خواندن کتاب برای آنهاست. «والمسلی» و «والپ» در سال ۱۹۸۹ مطالعهای را هدایت کردند و در آن به این نتیجه رسیدند که بلندخوانی بهترین روشی است که آموزگاران در درگیرکردن دانشآموزان با ادبیات میتوانند استفاده کنند.
کودکان با گوش دادن به کتابی که بلند برایشان خوانده میشود، در مییابند که ادبیات نیز مایهی لذت است. بدون کمک والدین، کتابداران، یا دیگر بزرگسالان، بچههای کوچک نمیتوانند ترانههای کودکانه یا داستانهایی همچون «خرگوش پیتر» اثر «بئاتریکس پاتر» را تجربه کنند و کودکان سالهای اول دبستان از شعرها و داستانهای شگفتی همچون داستانهای «آ. آ. میلنه» لذت ببرند و یا به دنیای شادی آفرین داستانهای «دکتر زئوس» گام بگذارند.
برای کودکانی که در مرحلهی یادگیری خواندن هستند، ممکن است کتاب سرچشمه شادی نباشد. در واقع کتابها در بسیاری از کودکان حسهای منفی ایجاد میکنند. اگر به کودکانی که تازه آموزش خواندن را آغاز کردهاند، در خواندن کتاب کمک شود بیشتر میتوانند از ادبیات لذت ببرند.
لذت ناشی از گوش دادن به یک داستان، کودکان را برمیانگیزد تا بخواهند دوباره به آن داستان گوش کنند و یا خودشان آن کتاب را بخوانند.
بچههای کوچک ممکن است از بزرگسالان بخواهند که بارها کتابی را برایشان بخوانند تا آنها داستان را از حفظ شوند و از آن که خود بتوانند داستان را بازگو کنند یا «بخوانند» احساس غرور کنند.
وقتی آموزگاری چند کتاب لذت بخش ویژه را برای کودکان کلاسهای اول برمیگزیند، کودکان مایل میشوند که دوباره همهی آن کتابها را در کتابخانه، کلاس یا مدرسه پیدا کنند و بخوانند. «مایکل تونل» و «جیمز جاکوبز» (۱۹۸۹) در یک بررسی پژوهشی از برنامههای ادبی، گزارش میدهد که «برنامهی روزانهی بلندخوانی کتابهای لذتبخش بازاری، راه حل بسیار مناسبی برای بالا بردن رشد سواد» در بسیاری از کودکان است.
«ارزش دیگر برنامهی بلندخوانی، ایجاد پیشرفت و بهبود در حوزههایی همچون توانا شدن در خواندن، رشد و پیشرفت زبانی و گسترش دامنهی واژگانی است.
«فایتلسون»، «کیتا»، و «گلد اشتاین» در مطالعهای به این نتیجه رسیدهاند که کودکان کلاس اولی که روزانه ۲۰ دقیقه کتاب برایشان خوانده میشود، در مقایسه با کودکان همسان، در رمز گشایی، درک مطلب خوانده شده و استفادهی فعال از زبان، جلو هستند.
آنها موفقیت این پژوهش خود را در پربار ساختن پایهی اطلاعاتی کودکان، آشنا کردن آنها با زبانی ناآشنا، افزایش دانش کودکان، پیرامون ساختارهای گوناگون داستان، روبهرو کردن کودکان با شگردهای ادبی همچون استعاره و گسترش دورههای توجه کودکان به کتاب میدانند. بنابراین، بلندخوانی برای والدین، آموزگاران، کتابداران و دیگر بزرگسالانی که با کودکان ارتباط دو سویه برقرار میکنند، اهمیت دارد.
گزینش کتاب برای بلند خوانی
مناسب بودن یک کتاب برای بلندخوانی، به سن کودک، علائق آنها، نیاز برقراری توازن میان گونههای ادبی ارائه شده، شمار کودکانی که در جلسهی کتابخوانی حاضر میشوند و کیفیت ادبی آن کتاب، بستگی دارد.
کتابی که برای بلندخوانی خوانده میشود باید ارزش وقتی که برای خواندن و شنیدن آن گذاشته میشود را داشته باشد. هیچگاه نباید تنها به دلیل پر کردن وقت، کتابی را با عجله برگزید.
به هنگام گزینش کتاب برای بلندخوانی باید هم به زبان و سبک داستان و هم تصویرهای کتاب باید توجه کرد. کودکان از تصویرهایی که با متن آمیختهاند، لذت میبرند. برای نمونه، تصویرهای «موریس سنداک" در "سفر به سرزمین وحشی ها" کودکان را با ماجرایی استثنایی از زندگی ماکس آشنا میکند. در کتابهایی همچون «خوابت نمی برد، خرس کوچولو؟» اثر مارتین وادل لحظههای گرم و شادی را میتوان با کودکان سهیم شد.
در گزینش کتاب برای بلندخوانی کودکان ،سن آن ها ، دورههای توجه و توانایی خواندن اهمیت دارد. کتابهای گزینش شده باید کودکان را به تلاش برای بالا بردن مهارتهای خود در خواندن و افزایش حس تحسین آنها از ادبیات برجسته، تشویق کند. در کتاب «می خوایم یه خرس شکار کنیم !» با استفاده از زبان تکرار، کودکان به شرکت در خواندن کتاب، تشویق میشوند.
وقتی کودکان وارد مهدکودک میشوند و سپس به کلاس اول میروند، آنها کمکم از کتابهای تصویری با داستانهای بلندتر و پیرنگهای پر شاخ و برگتر، لذت میبرند. "خرسی به نام یک شنبه" نوشته آکسل هکه، "موش مترو" باربار رید "گل های ختمی بر دیوار" مارتین وادل، "یک چیز دیگر" نوشته کاترین کیو" کتابهای مختلف "دکتر زئوس" برای کودکان سالهای اول دبستان بسیار مناسب است. "دکتر دوسوته" ویلیام اشتایگ، "شازده غوک شاخدار" جکی میم هاپکینز، "وسلی آباد" پل فلش من دارای پیرنگ گیرایی برای کودکان کلاس دوم است.
کمکم که کودکان به کلاس سوم میرسند، آمادگی مییابند که در نشستی به یک فصل از کتاب گوش فرا دهند. (در نشست کتابخوانی نباید در میانهی فصل، خواندن را متوقف کرد.) کلاس سومیها معمولاً از "قوی شیپورزن"، "کارتنک شارلوت"، و "استوارت لیتل" اثر "ای. بی. وایت" لذت میبرند. کلاس چهارمیها و کلاس پنجمیها بیشتر وقتها به کتابهایی همچون "چین دان زمان" مادلین ل انگل و "شیر، ساحره و کمد لباس" اثر "سی. اس. لویس"، واکنش نشان میدهند. کتاب "به این میگویند شجاعت" اثر آرمسترانگ اسپری برای بسیاری از دانشآموزان کلاسهای ششم و هفتم گیراست.
خواندن با کودکان، نباید با تمام شدن دوره دبستان پایان یابد. بسیاری از کودکان چنانچه از تجربهی لذتبخش شرکت در جلسههای کتابخوانی برخوردار نباشند، به دلیل نداشتن سواد خواندن شانس بهرهمندی از ادبیات ناب را از دست دادهاند.
آمادگی برای بلندخوانی
بسیاری از بزرگسالان به اشتباه بر این باورند که داستانهای کودکان به قدری ساده هستند که نیازی نیست پیش از جلسه بلندخوانی، آنها را مطالعه و گزینش کرد.
"رامون ار. روس" (۱۹۸۰) دیدگاه خود را در مخالفت با این نظر چنین مطرح میکند:
"اگر قرار باشد که من برای شما یک قانون غیر قابل نقض بگذارم، آن قانون این است که هرگز هرگز هرگز پیش از آن که داستانی را برای خود بلند خوانده باشید در جمع، بلند نخوانید".
وقتی برای نخستین بار، به منظور درک مطلب، شناسایی زنجیرهی رخدادها، شناخت حال و هوای داستان و شناسایی واژهها و مفاهیم دشوار، کتاب را آهسته بخوانید و سپس به منظور تمرین تلفظ، مکثها و صدای شخصیتها برای خود بلند بخوانید، میتوانید از پیش آمدن بسیاری از وضعیتهای نامطلوب به هنگام بلندخوانی از جمله تلفظ نادرست برخی واژهها یا گزینش نامناسب خود کتاب، پیشگیری کنید.
بزرگسالانی که تجربهی چندانی از جلسههای کتابخوانی با کودکان ندارند، میتوانند صدای خود را به هنگام خواندن کتاب ضبط کنند و به آن گوش کنند.
شما باید همچنین تصمیم بگیرید که چگونه میخواهید داستانی را معرفی کنید و پس از خواندن میخواهید چه بحث یا فعالیت دیگری داشته باشید.
چه چیزی جلسههای کتابخوانی را به یک نشست افسونگر و مهم تبدیل میکند؟
"لیندا لام" در سال ۱۹۷۶ با انجام تحقیقی به این نتیجه رسید که افزون بر این که قصه خوان باید مشتاق و با حرارت و در گزینش داستان دقیق باشد، عوامل زیر نیز کیفیت اجرای کتابخوانی را بهبود میبخشد:
- درگیر کردن کودکان. برای درگیر کردن کودکان با کتاب میتوان بخشهایی از کتاب را کودکان بخوانند و از آنها بخواهید آنچه رخ خواهد داد را پیش بینی کنند و یا واژههای جا افتاده را پر کنند، این کارها در بهتر شدن کتابخوانی، موثر است.
- تماس چشم. تماس چشم میان خواننده و شنونده، ضروری است.
- بیان احساس. بزرگسالانی که کتاب را با احساس و شور میخوانند بیش از کسانی که با صدای یکنواخت داستانی را بیان میکنند در مخاطب تاثیر میگذارند. قصه خوانان خوب تلاش میکنند که صدای خود را تغییر دهند، اما نباید صدایشان بیش از اندازه بالا یا پایین برود و یا بیش از اندازه بلند یا آهسته باشد.
- اشاره. قصه خوانانی که در حال کتاب خواندن به واژههای پرمعنا یا برخی تصویرهای کتاب اشاره میکنند، بهتر از قصه گویانی هستند که تنها داستان را میخوانند و یا تصویرها را نشان میدهند.
- شناخت داستان. بزرگسالانی که داستان را میشناسند و نیازی به خواندن واژه به واژهی متن ندارند، میتوانند اجرای بهتری داشته باشند.
- کتابهای بزرگ و گیرا. قصه خوانانی که از کتابهای تصویری بزرگی استفاده میکنند که تصویرهای آن به دلیل بزرگی برای کودکان جالب و گیراست و یا کودکان را به اظهار نظر تشویق میکنند، بیشترین کارایی را دارند.
- گروهبندی. گروهبندی کودکان به گونهای که همه بتوانند تصویرها را ببینند و صدای قصهگو را بشنوند، بسیار مهم است.
- برجسته کردن. بزرگسالانی که واژهها و زبان داستان را برجسته میکنند، چه به شکل تکیه بر قافیهها، بحث پیرامون واژههای غیرهمیشگی و یا تکیه بر تکرارها، قصهگویان بهتری هستند.
شما باید به هنگام آماده شدن برای قصه گویی شفاهی یا خواندن از روی کتاب برای شنوندگان کودک، این عوامل را درنظر داشته باشید. چنانچه از آمادگی خوبی برخوردار باشید، بهتر میتوانید در این سفر ادبی، کودکان را همراهی کنید.
«باربارا بوروش»، کارشناس رشد کودک، در سال ۱۹۸۰ اظهار داشت که بزرگسالان میتوانند با استفاده از کتابهای تصویری داستانی، رشد زبانی، شناخت، اخلاق و رشد اجتماعی را در کودکان تسریع کنند، همچنان که سبب علاقهمند کردن کودکان به کتابهای دیگر نیز میشوند.
برای نمونه، «رابرت مک کلوسکی» در کتاب «دوران شگفتی» تجربهی خانوادهای را در جزیرهای در ماین شرح میدهد. فضاسازیهای طبیعی داستان، کودکان را تشویق میکند تا دامنهی واژگانی خود را گسترش دهند و بتوانند مفاهیمی همچون گراز دریایی، مرغ نوروزی، ابریشم دریایی، خلیج کوچک، جزیره و driftwood را درک کنند.
زبان زنده و پرشور مک کلوسکی و شخصیتهای دارای گفتار در کتاب، میتوانند کودکان را با راههای نو در تجربه کردن و شرح دادن آنچه در پیرامون خود میبینند و میشنوند، آشنا کنند: خشخش برگها، سکوت سنگین، کوبش باران، باد ملایم، به نرمی لالایی. هنگامی که موجهای متلاطم و ناآرام خبر از رسیدن طوفان میدهند، مک کلوسکی به کودکان فرصت میدهد که تضادهای شدید را در طبیعت نظاره گر باشند. این کتاب به کودکان نشان میدهد که چگونه میتوانند قدرت مشاهدهی خود را در زندگی روزانه به کار گیرند.
اعضای خانواده در "دوران شگفتی" خود را برای فرا رسیدن یک تند باد آماده میکنند و با همدیگر رنج و سختی را تحمل میکنند.
بحث پیرامون شباهتها و تفاوتهای جزیره پیش و پس از طوفان، میان جزیرهها در بخشهای گوناگون جهان، و میان جزیرهای که در کتاب آمده است و محیطی که خود کودکان در آن زندگی میکنند ،به رشد شناختی کودکان یاری میرساند. کودکان را تشویق کنید که توفانهای پیرامون خود را مشاهده کنند و تغییراتی که پس از آن در محیط به وجود میآیند را شرح دهند، از واژههایی استفاده کنند که به بهترین شکل، رنگ، صدا، اندازه و زمان چنین تجربهای را بیان کند.
همچنین از کودکان بخواهید که مسؤلیتها و احساسهای احتمالی هر خانواده را ارزیابی کنند و ملاحظه کنند که آنها و خانوادهشان ممکن است چه احساسی داشته باشند و تحت شرایط همسان چه باید بکنند.
یکی از باارزشترین چیزها دربارهی کتابهای تصویری همچون "دوران شگفتی" قدرتی است که کودکان را برآن میدارد تا کتابهای دیگر را نیز تجربه کنند. در این مورد، کودکان ممکن است بخواهند کتابهای داستانی یا اطلاعاتی دیگری را دربارهی ساحل دریای ماین، توفانها، هوا، مناطق ساحلی، سرگرمیها با آب، گنجینههای به دست آمده از دریا، آب، پرندگان و حیاتوحش، مطالعه کنند.
توضیح: برخی مثال ها در اصل مقاله کتاب هایی بودند که به فارسی ترجمه نشده اند و شماری کتاب های همسان ترجمه شده جایگزین آن ها شده اند.
سایت کتابک خواندن دو مقاله زیر را به شما توصیه میکند:
افزودن دیدگاه جدید