کتاب «تارا و مرغ دریایی اش» در بارهٔ تارا، پسرک ده سالهٔ بیسرپرستی است که در دهکدهای ساحلی در کنارهٔ دریای خزر زندگی میکند.
تارا یک روز به همراه پدرش برای ماهیگیری به دریا میرود و بدو ن او به ساحل برمیگردد. او از آن پس از رفتن به دریا وحشت دارد، دیگر قادر به حرف زدن نیست و تنها همدمش یک مرغ دریایی است.
بابامیرجان، بزرگ دهکده، میخواهد تارا را برای جشن ماهیگیری به همراه عمو مندل و بچههای دهکده به دریا بفرستد، ولی عمو مندل از این کار تن میزند و بدون تارا به دریا میرود.
تارا سرانجام بر ترسش از دریا چیره میشود و همراه مرغ دریایی با قایق کهنهٔ پدرش به آب میزند. ناگهان باد و باران به جان دریا میافتد و تارا به ساحل برمیگردد، اما از عمو مندل و بچهها خبری نیست.
شب هنگام بابامیرجان و مردم دهکده تمام تلاششان را برای نجات گمشدههای دریا به کار میبندند، اما سرانجام این تاراست که با آتش زدن کلبهاش، و راهنماییهای مرغ دریایی، راه ساحل را به عمومندل و کودکان همراهش نشان میدهد.
چارهجویی برای یاری رساندن به دیگران، چیرگی بر ترس، و جایگاه کودکان با تواناییهای ویژه، درونمایههای اصلی این کتاب به شمار میرود.
تصویرهای خطی کتاب «تارا و مرغ دریایی اش»، از فرهاد جمشیدی است. تصویرهایی که با مهارت طراحی شده و خواننده را با فضای رویدادهای داستان آشنا میکند.
کتاب «تارا و مرغ دریایی اش»، کتاب برگزیدهٔ دانش آموزان در جشنوارهٔ «دانایی - توانایی» آموزش و پرورش کشور در سال ۱۳۹۷ است.