کتابِ «آقا کوچولو خوشبختی را پیدا می‌کند» در جست‌وجوی خوشبختی و پاسخ به آن است، با یک داستان ساده و شیرین اما عمیق! کتاب با به چالش کشیدن یک باور سنتی یا بهتر است بگویم، یک باور خرافی، می‌خواهد نشان دهد، خوشبختی، چیزی نیست که در جست‌وجوی‌اش باشیم یا با یافتن یک شبدرچهاربرگ گمان کنیم پیدای‌اش کرده‌ایم. خوشبختی پاسخ به خود زندگی است. زیستنِ زندگی است، خود زندگی است!
داستان، یک روز آفتابی را در جنگل و دشت نشان می‌دهد که در آن آقاکوچولو شاد است. آسمان آبی است و زنبورها وزوز می‌کنند. همه چیز آرام است که ناگهان در میان شبدرها، آقا کوچولو یک برگ شبدر چهار پر پیدا می‌کند و با خوش‌حالی آن را می‌چیند و می‌رقصد و با خوش‌حالی فریاد می‌زند که خوشبختی را یافته! قورباغه از راه می‌رسد و دلیل این همه شادی آقا کوچولو را می‌پرسد و او می‌گوید: «نگاه کن، من خوشبختی را پیدا کرده‌ام» و قورباغه با تعجب می‌گوید که این فقط یک برگ شبدر است! و آقا کوچولو باز هم اصرار می‌کند که او خوشبختی را یافته. او حتی دیگر نام برگ را هم نمی‌گوید و فقط تکرار می‌کند که او خوشبختی را پیدا کرده است! اما برای قورباغه شبدر سه پر و چهار پر، فرقی با هم ندارند. اردک و خرگوش و ملخ هم آقا کوچولو را می‌بینند و ملخ تکه‌ای از برگ را هم می‌خورد! اتفاق‌های بدی برای آقا کوچولو می‌افتد، زمین می‌خورد، توی آب می‌افتد، یک میوه‌ی بلوط نزدیک است روی سرش بیفتد و هر بار آقا کوچولو با خودش می‌گوید اگر شبدر چهار پر را نداشت، پای‌اش می‌شکست، غرق می‌شد و یا له و لورده! شب که می‌رسد، شبدر چهارپر پژمرده می‌شود. آقا کوچولو گریه‌اش می‌گیرد اما با خودش فکر می‌کند چه‌قدر خوش‌شانس بوده که یک روز را با شبدر چهار پر گذرانده و این جمله پایانی: «آقا کوچولو با خوش‌حالی به خواب رفت و دنیایی پر از خوشبختی را در خواب دید.»
دنیای آقا کوچولو را در تصویر ببینید! تصویرهای ساده این کتاب در پیوند با واژه‌های‌اش بسیار زیبا و بامعنا هستند.
خوشبختی یک پرسش است یا یک پاسخ؟ وقتی چنین پرسشی را از خودمان می‌پرسیم، درگیر چه مسئله‌ای شده‌ایم؟ ما درگیر زندگی شده‌ایم. از خودمان می‌پرسیم آیا زندگی ما خوب است؟ اگر خوب است آیا خوش‌بخت هستیم؟ زندگی و خوشبختی در ذهن‌مان به‌هم پیوند دارند، چون زندگی و لذت به‌هم پیوند خورده چون همه‌ی ما در ذهن‌مان چیزهای خوب را با لذت می‌سنجیم. می‌پرسیم خوش‌بخت هستیم؟ چون ممکن است زندگی ما را خسته یا کسل کرده باشد، برای‌مان یک‌نواخت شده باشد، یا از زندگی دل‌زده یا حتی خیلی شاد باشیم و بخواهیم بدانیم این شادی ما خوشبختی است یا در خواب‌ایم!
کتاب «آقا کوچولو خوشبختی را پیدا می‌کند» یک کتاب خوب برای گفت‌وگو و بحث با کودکان درباره این موضوع است. کتاب را با آن‌ها و برای آن‌ها بخوانید و دیدگاه‌شان را درباره‌ی خوشبختی بپرسید.