داستانهای کودکان کارکردهای متفاوتی دارند. گاهی داستان در ظاهر برای سرگرمی کودک است، اما به توان زبان گفتاری کودک کمک میکند. به همین دلیل باید گفت که داستانهای کودکان به ویژه وقتی که تصویری هستند، کارکردهای چندگانهای دارند.
داستان «گوش بال بال گوش» یکی از این داستانها است. یکی از کارکردهای محوری این داستان، کارکرد روان شناختی یا کمک به حل نیازهای کودک در برخورد با دنیای واقعی است. داستان «گوش بال بال گوش»، داستانی نمادین از درگیر شدن اصل لذت و اصل واقعیت در میان کودکان خردسال است. برپایه یکی از دیدگاههای روان شناسی، کودکان در نخستین سالهای زندگی تفکر خودمحور دارند. همه چیز را برای خودشان میخواهند. جهان را در لذتهای آنی میبینند. اما واقعیت سرد و سخت زندگی کم کم به آنها میآموزد، جهان برای زیستن قوانین خودش را دارد. «فیلک» شخصیت اصلی این داستان، بچه فیلی است که مانند هر کودکی آن چه را که دوست دارد میخواهد به دست بیاورد، حتا اگر رسیدن به آن پدیده یا وضعیت شدنی نباشد.
فیلک دل اش میخواهد که به جای گوشهای بزرگی که روی کلهاش سبز شده دو بال میداشت و مانند پرندگان با آن پرواز میکرد. او برای رسیدن به این خواست یا آرزو پیش جانورانی مانند زرافه میرود. بریدن و دوختن کار زرافه نیست. به فیلک نشانی میمون خیاط را میدهد. میمون خیاط کارش بریدن و دوختن است. گوشِ فیلک را میبرد و روی کمرش میدوزد تا او بتواند پرواز کند. اما از این پس فیلک هر بار که میپرد با مشکلی روبه رو میشود. برای پرنده بودن باید سبک بال بود و او سبک نیست. تا سرانجام به جایی میرسد که میفهمد آن گونه که هست، بهترین است و باید با وضعیتی که در طبیعت دارد، کنار بیاید. میمون خیاط دوباره بال های او را میبرد و سرجای اش میدوزد. برای همین یک بار گوش بال میشود و بار دیگر بال گوش. کودکان خردسال با شنیدن و خواندن این داستان پی میبرند که رسیدن به هر آرزو یا لذتی شدنی نیست. آنها میفهمند آرزو داشتن خوب است، اما به آرزو رسیدن گاهی شدنی نیست.
داستان گوش بال بال گوش، از گونه فانتزیهای جانوری است که با نیم نگاهی به افسانههای کهن آفریده شده است. تصویرگری این داستان کاری ویژه با اجرای سولماز جوشقانی است. در تکنیکی که برای تصویرگری این داستان به کار رفته، تصویرگر با مقوا و به شکل پدیدههای حجمی جانوران و فضا را در کنار هم آفریده است تا کودکان به گونهای حس دارتر ، روایت داستانی را دنبال کنند و از آن لذت ببرند.