قورباغه و شهاب

کتاب «قورباغه و شهاب» یکی دیگر از  کتاب‌های مجموعه کتاب‌ «قورباغه» اثر «ماکس‌ فلت‌هاوس» نویسنده و تصویرگر برجسته‌ی هلندی است؛ داستانی دلنشین، ساده اما ژرف درباره‌ دوستی و همدلی.‏

داستان در یک شب زیبای تابستانی آغاز می‌شود که قورباغه و دوستانش به آسمان چشم دوخته‌اند تا شاید شهابی ببینند. هنگامی که سرانجام شهابی با دنباله‌ زیبای زردرنگش از آسمان می‌گذرد همه‌ می‌توانند آن را ببینند، به جز قورباغه که داشت سمت دیگری را نگاه می‌کرد. خرگوش صحرایی به همه می‌گوید که با دیدن شهاب می‌توانند آرزویی بکنند. قورباغه که تنها کسی است که موفق نشده شهاب را ببیند، از این‌که از موهبت آرزو کردن محروم شده غمگین و دل‌شکسته است. اما با شخصیت مهربانش تصمیم می‌گیرد کاری کند که دوستانش لذت برآورده شدن آرزو را بچشند. او که شناخت خوبی از علایق دوستانش دارد، تلاش می‌کند آرزوهای تک‌تک دوستانش را برآورده ‌کند و حس رضایتی که از شاد کردن آنان دارد اندکی از اندوه و حسرت او می‌کاهد. اما دوستان قورباغه، یعنی خرگوش صحرایی، اردک، خوک و موش صحرایی نیز از صمیم قلب دوست ‌دارند که قورباغه هم بتواند آرزویی بکند. پس با کمک هم بالونی می‌سازند و شب‌هنگام به آسمان پرواز می‌کنند تا با شهاب‌های کاغذی قورباغه را غافل‌گیر و خوشحال کنند. در پایان قورباغه و دوستانش با هم به ماجراجویی و بالون‌سواری در آسمان شب می‌روند و قورباغه در می‌یابد که در کنار دوستان‌اش بسیار خوشبخت است. پاداش این همدلی در صفحه‌ پایانی کتاب است، جایی که قورباغه خسته و خشنود از یک شب پرماجرا به خانه می‌رود و ناگهان شهابی آسمان تیره را می‌شکافد.

تلاش برای رسیدن به شادی و رضایت مشترک یکی از درون‌مایه‌های این کتاب است. کودکان با خواندن این کتاب به‌طور غیرمستقیم درمی‌یابند که شاد بودن هر یک از ما در گرو شاد بودن دیگری است. شادی و خوشبختی واقعی آن‌جاست که همه در کنار هم شاد باشیم و برای شادی مشترک بکوشیم. قورباغه و دوستانش به ما نشان می‌دهند که معجزه‌ دوستی، آرزوهای گاه ناممکن را محقق می‌کند. شاید دوستی همان شهابی است که همه در آسمان زندگی به آن نیاز داریم.

در مجموعه کتاب‌ «قورباغه» موضوع دوستی و ارزش‌ها و مهارت‌های زندگی اهمیت بسیار دارند. در ماجراهای قورباغه و دوستانش، فلت‌هاوس پیچیده‌ترین مفاهیم انسانی را با زبانی و تصاویری ساده اما گویا بیان کرده است. بیش‌تر داستان‌ها و ماجراهای این مجموعه پیرامون دوستی و ارتباط شکل می‌گیرند و نشان می‌دهند که چگونه یک اجتماع ‏مبتنی بر برابری، احترام متقابل و مشارکت می‌تواند با انواع رویدادهای غیرمنتظره، خنده‌دار، اسرارآمیز، ترسناک، غم‌انگیز ‏یا گیج‌کننده روبه‌رو شود. قورباغه که شخصیت اصلی مجموعه است، شخصیتی پذیرا و در عین حال پر از کنجکاوی است، هم متفکر و هم غیرمتعصب است. گرچه اشتباه می‌کند، اما با ‏معصومیت و صداقت عاطفی‌اش، در نهایت بهترین‌ جنبه‌های وجودش را بروز می‌دهد. جانواران این مجموعه، اجتماع کوچکی را تشکیل می‌دهند. با وجودی که این شخصیت‌ها کاملاً با یک‌دیگر فرق دارند اما ‏تقریبا همگی هم‌اندازه‌ هستند که نمادی از برابری آن‌هاست. اگرچه برخی از آن‌ها مانند موش صحرایی عاقل‌ترند و گاه نقشی ‏پدرانه دارند، اما فلت‌هاوس رابطه‌ بین جانوران را به شکل روابط خانوادگی - یا هر نوع رابطه‌ی سلسله‌مراتبی - مطرح ‏نمی‌کند.

بیش از 20 عنوان از مجموعه کتاب‌های قورباغه به زبان هلندی منتشر شده است. کتاب‌های قورباغه به حدود 50 زبان ترجمه شده است و در سراسر دنیا کودکان را شیفته‌ خود کرده است. کتاب‌های «قورباغه دوست پیدا می کند»، «قورباغه و گنج»، «قورباغه می‌ترسد»، «قورباغه و غریبه» و «قورباغه و آواز پرنده» از جمله کتاب‌های دیگر این مجموعه است که موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان با خرید کپی رایت منتشر کرده است.

مجموعه کتاب‌های قورباغه از شناخته‌شده‌ترین آثار «ماکس فلت‌هاوس» است. فلت‌هاوس در آثارش نشان می‌دهد که کودکان، علاقه‌مندی‌ها، تردید‌ها، ترس‌ها و هیجان‌های آنان را به خوبی می‌شناسد. درون‌مایه‌های آثار او سرشار از احساسات، قدرت دوستی و عشق، منحصر به فرد بودن، ارزش قابل‌توجه هر فرد و تفاوت‌های فردی و پیروزی زندگی بر مرگ است. فلت‌هاوس در سال 2004 برنده‌ی جایزه‌ی هانس کریستین اندرسن شد و در 25 ژانویه 2005 درگذشت.

سارا یوسف‌پور، مترجم این کتاب، که از اعضای برنامه‌ی ترویج کتابخوانی «با من بخوان» است، در ترجمه‌ و ویرایش کتاب‌های باکیفیت ادبیات کودک و نیز تدوین دستنامه‌های راهنمای کتابخوانی برای مربیان، مروجان و خانواده‌ها، با انتشارات موسسه‌ پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان (کتاب‌های تاک) همکاری دارد. سه عنوان دیگر از مجموعه قورباغه با ترجمه‌ او از سوی این انتشارات به چاپ رسیده است.

عنوان لاتین
Kikker en de vallende ster
گزیده‌هایی از کتاب

قورباغه با کنجکاوی به کنار پنجره رفت.

یک شهاب افتاد، شهابی دیگر و بعد یکی دیگر!

قورباغه با خود فکر کرد حالا می‌توانم هزار آرزو بکنم.

بالون بزرگی جلوی خانه‌ی او فرود آمد.

قورباغه به سوی دوستان‌اش دوید و گفت که یک عالم شهاب دیده است.

خوک و اردک فریاد زدند: «چه عالی! حیف که ما نتوانستیم آن‌ها را ببینیم.»

موش صحرایی گفت: «قورباغه، بپر بالا. می‌خواهیم برویم شهاب‌های بیش‌تری پیدا کنیم.»

برگردان
سارا یوسف‌پور
تصویرگر
Max Velthuijs, ماکس فلت‌هاوس
سال نشر
1400
نویسنده
Max Velthuijs, ماکس فلت‌هاوس
نگارنده معرفی کتاب
Submitted by skyfa on