«دختری به نام لاکپشت» داستان دختر یازده سالهای به نام لاکپشت است که مجبور میشود از مادرش جدا شود و پیش بستگانش زندگی کند. داستان چالشهای زندگی لاکپشت و چگونگی غلبهاش بر آنها را روایت میکند.
نام اصلی کتاب «دختری به نام لاکپشت» Turtle in Paradise (لاکپشت در بهشت) است، که نویسنده امریکایی جنیفر ال. هالم داستان آن را با الهام از زندگی مادر مادربزرگش نوشته است.
«... همه همیشه به من گفتهاند شبیه مامان هستم. موهایم قهوهای است مثل او، اما موهای من مدل مصری با چتری کوتاه است، درست مثل اینکه یک کاسهی سوپخوری چپه شده باشد. هرچند چشمهای ما باهم فرق دارند، من فکر میکنم رنگ چشمهای آدمها چیزهای زیادی دربارهی آنها میگوید. چشمهای مامان آبی روشن است و هرچه میبیند گل رز است و بچه گربه. چشمهای من خاکستریاند مثل دوده و من چیزها را همانجوری که هستند میبینم.»
لاکپشت یک دختر یازده ساله است که بهدلیل کار مادرش مجبور به ترک او در نیوجرسی میشود تا در کیوست با خالهاش زندگی کند.
«... مامان همیشه میگوید کیوست شبیه بهشت است: خیلی زیباست، هوایش عالی است، و میوهها از درختانش آویزان هستند. وقتی حرفهایش را میشنوید با خودتان فکر میکنید حتما جادهها با شکلات فرش شدهاند.
وقتی بالاخره به کیوست میرسیم، هیچ خبری از آبنبات نیست. حقیقت اینست که اینجا شبیه صندلی شکستهای است که بیرون گذاشتهاند تا زیر آفتاب بپوسد. خانههای کوچک و باریک، بغل هم ردیف شدهاند و بیشترشان مدت زیادی است که رنگ نشدهاند ...»
داستان دوران رکود اقتصادی در آن سالها را به تصویر میکشد. دورانی که خانوادههای زیادی از سختی رنج میبردند. قبل از این دوران چندان معمول نبود که والدین برای پیداکردن کار، خانه خود را رها کنند یا نگهداری از فرزندشان را به فامیل بسپارند.
نویسنده با زبانی طنز آمیز، فقر ، دلتنگی و دوستیهای خانوادگی را با خلق تصویرها و ماجراهای جالب روایت میکند. لاکپشت با خاله مینی و پسرهایش زندگی جدید و پرماجرایی را آغاز میکند و روزها را گاه با شادی و گاه با دلتنگی مادرش پشت سر میگذارد.
پسرها با دوستان خود در ازای گرفتن آبنبات از بچههای محل نگهداری میکنند. در واقع به این طریق به مادران کمک میکنند و پس از آشنایی با لاکپشت اجازه میدهند با آنها همراه شود.
دخترک در ابتدا با محیط بیگانه است؛ ولی خیلی زود خودش را با محیط و بچهها وفق میدهد. با افراد مختلف که اکثرا فامیل هستند و مادر او را میشناسند از جمله مادربزرگش ملاقات میکند. در ادامه داستان لاکپشت از شخصی که در رستوران با او آشنا میشود و برای جمعآوری اسفنج راهی دریاست، تقاضای کار میکند. مرد که مادر او را به یاد دارد، بهناچار میپذیرد و او را با خود همراه میکند.
سفر در دریا ماجراها و دردسرهای هیجانانگیزی از جمله پیدا کردن گنج دزدان دریایی و ناپدید شدنشان را برای او و دوستانش رقم میزند. این ماجراها با طوفان بزرگی که در کیوست میآید و تعداد زیادی کشته میشوند همزمان است و باعث میشود آنها زنده بمانند.
داستان با این پیام که «زندگی یک چالش است و شما چگونه بر آن چالشها غلبه میکنید؟» به پایان میرسد.
«جنیفر ال. هالم» با الهام از داستانهای خانوادگی، در یك رمان جذاب، گذشته آمریكا را با جزییات تاریخی، شوخطبعی و ماجراهای بینظیر كیوست آمیخته است. این کتاب موفق به دریافت جایزههای بزرگ از جمله جایزه طلایی بادبادک شده است. لاکپشت در بهشت یک رمان ماجراجویانه است که پسرها ودخترها عاشق آن میشوند.
«ال .هالم» از نویسندگان پرفروش در حوزه کودک است و تاکنون جوایز بینالمللی بسیاری را کسب کرده است. او که زاده آمریکاست، پس از فارغالتحصیلی از کالج در یک شبکه تلویزیونی مشغول بهکار شد و در همانجا نوشتن را آغاز کرد. از این نویسنده کتابهای دیگری مانند «چهارده ماهی قرمز»، «سومین قارچ» و «سکهای از آسمان» به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
کتاب «دختری به نام لاکپشت» در سال 2000 میلادی در فهرست افتخار نیوبری قرار گرفته است.