رستم از جنگ خسته شده است و تصمیم دارد به همراه سپاهیانش در همه جا گل بکارد. آن ها از شمشیرشان به جای بیل استفاده می کنند و در همه جا گل می کارند. رستم باد را پیک خود می کند و برای افراسیاب پیغام می فرستد که اگر می خواهد در امان باشد باید گل لاله بکارد. افراسیاب از ترس رستم و برای جلب رضایت او اطاعت امر می کند و همه جای ایران و توران غرق در گل می شود. جنگ و خونریزی به پایان می رسد. گل ها، دوستی و صلح را با خود می آورند و همه جا پر از شادی می شود.
اثر نگاهی نو به داستان رستم و افرسیاب شاهنامه دارد. داستان سرشار از سخنان تفکربرانگیز است و مفاهیم مثبتی چون صلح و دوستی، آرامش را بیان می کند. این داستان با زبانی ساده و روان و امروزی و لحنی طنزآمیز بازگو می شود و کودکان را با راه رسم زندگی اجتماعی همراه صلح و دوستی آشنا و تشویق می کند. کتاب برای قصه خوانی بلند و نمایش خلاق پیشنهاد می شود.