فخرالدین نجاتی
در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با فخرالدین نجاتی را مشاهده کنید.
افسانه ای از قاره ی سیاه و مردمانی که در حاشیه ی صحرا، با آداب و سنن خاص خود، زندگی می کنند. آکلی، پسر بچه ی صحرا نشین، به مادر می گوید که بزرگ شده و می خواهد به شهر برود تا شمشیرش را از عمویش بگیرد. مادر او را از رفتن به این سفر نهی و خطر دیوهای صحرا را گوشزد می کند، اما مخالفت جدی با او ندارد.
دوشنبه, ۲۲ آذر
آقای لو ماهیگیر فقیر و خوش طینتی است که تنها داراییش یک قایق است. یک روز طوفانی پیرزنی را به سمت دیگر رودخانه می برد و پیرزن در ازای کمک مرد ماهیگیر به او دانه های جادویی می دهد. پس از کاشتن دانه ها و سبز شدن نیلوفر آبی دختری بنام لیان از میان آن بیرون می آید. لیان با گل جادویی خود زندگی پیرمرد را تغییر می دهد که موجب حسادت حاکم و دخترش می شود.
شنبه, ۲۶ مهر