فرهاد حسن زاده
در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با فرهاد حسن زاده را مشاهده کنید.
شخصیتهای کتاب تصویری «چتری با پروانههای سفید» هر کدام یک گرهی در کارشان خورده است.
شنبه, ۱۹ آبان
زیبای کتاب «زیبا صدایم کن» دختر پانزده سالهای است که در موسسهای زیر نظر بهزیستی زندگی میکند. مادر معتادش ازدواج کرده و پدرش به سبب بیماری روانی در آسایشگاه بیماران روانی بستری است. زیبا در روز تولدش به پدر کمک میکند تا از آسایشگاه فرار کند. پدر موتور یکی از کارکنان آسایشگاه را می دزد تا با هم به گردش بروند و تولد زیبا را جشن بگیرند.
سه شنبه, ۲۱ آذر
امروز شرایط زندگی جوری است که بزرگترها معمولاً سرکارند و بچهها بیشتر اوقات تنها، طبیعی است که در مدرسه و محله در برابر آسیبهای اجتماعی زیادی قرار بگیرند. برای همین آموزش مهارتهای زندگی به بچهها یکی از دغدغههای مهم خانوادههاست؛ اما اینکه چطور و با چه ترفندی به بچهها مهارتهای زندگی را آموزش بدهیم که هم بچهها خوششان بیاید و هم تأثیر داشته باشد داستان دیگری است.
دوشنبه, ۲۸ فروردین
۲۴ قطعه شعر آزاد و سپید با مضامینی همانند دلتنگی، عشق، تنهایی، جدایی، صلح، امید و ناامیدی، فراق و وصال..
سه شنبه, ۳۱ فروردین
شاید اولین چیزی که دراین کتاب توجه مخاطب را جلب می کند فرم آن است. هر فصل این کتاب پستی از یک وبلاگ است. وبلاگ درنا، دختر جوانی که با خواندن یک دفترچه خاطرات قدیمی تصمیم می گیرد داستانی را درباره ی زال و عشق قدیمی او در وبلاگش منتشر کند و نظرات خوانندگان را بداند. درنا به گذشته زال برمی گردد و داستان او و فریبا را روایت می کند؛ پسر نوجوانی که خانواده ای ندارد و در یک پرنده فروشی کار می کند. کلیدی که سال ها دست زال ماند چون فکر می کرد یک روز فریبا و خانواده اش بر می گردند و کلید خانه شان را از او می خواهند...
سه شنبه, ۱۷ آذر
مجموعه هفت داستان طنز که شخصیت آن هزارپایی است به نام کوتیکوتی که ماجراهایی برایش رخ میدهد همانند آنچه که در زندگی روزمره هر کودکی رخ میدهد. برای نمونه خودش را به بیماری میزند تا مدرسه نرود ولی دستش رو میشود یا زمانی که تب میکند و پدر ناچار میشود سر کار نرود تا با کمک هم پاهای او را پاشویه کنند... .
یکشنبه, ۴ مرداد
میگوری نام پشه ای است که خاطراتش را در این کتاب می خوانیم. از روزی که آب میوه فروش نامزدش را کشته فکر انتقام لحظه ای او را رها نمی کند. او بارها تلاش می کند انتقام بگیرد اما سرانجام از گرفتن انتقام منصرف می شود.
یکشنبه, ۱ دی
کتاب «هستی» داستان دختر دوازده ساله ای است به نام هستی که ساکن آبادان است. او روحیه عجیبی دارد. کارهای او به هیچوجه به دختران شبیه نیست. او دوست دارد با پسرها فوتبال بازی کند و با دایی جمشید به موتور سواری برود و راندن موتور را از او یاد بگیرد.
شنبه, ۱۲ آذر
خلو سر دسته باند عقرب های کشتی بمبک است. فکر بد نکنید! با باند خطرناکی روبرو نیستید. آنان چهار نوجوان آبادانی هستند که در دوران انقلاب در سال ٥٧ و در آبادان و به کمک نوجوان دیگری بنام کیوان که پدرش توسط عوامل ساواک دستگیر شده با هم نقشه ای می کشند.
شنبه, ۵ شهریور
در روستایی که مردمان خیلی ساده و ترسویی زندگی می کردند، چوپانی بود بنام سمندر که پسری بنام دلاور داشت. آن ها چهل بره و یک بز داشتند. چهل بره یک طرف و بز هم یکطرف! بزی شیطان و بازیگوش! روزی از روزها بزبزک از گله جا می ماند. او راه روستا را بلد است، او آنقدر می آید تا به چشمه می رسد. چند زن کنار چشمه نشسته و مشغول شستن ظرف و لباس هستند.
شنبه, ۲۲ آبان
مجموعه هفت داستان درباره نوجوانانی که دوران بلوغ خود را سپری می کنند و با بحران های گوناگونی روبه رو هستند که گاه فاجعه آمیز می شود. نخستین عشق ها، ناکامی ها و کابوس های آنان و بر خوردهای شتابزده جامعه با آنان پایه و اساس این مجموعه داستان است.
دوشنبه, ۹ دی
کتاب "بند رختی كه برای خودش دل داشت" شامل ۴۶ قصۀ كوتاه يا به قول نويسنده، "قصه های كله گنجشكی" است. نويسنده، موضوع هايی ملموس برای كودكان را در قالب شخصيت هايی فانتزی مثل نخود و لوبيا، بند رخت، جوجه، سيبی كه آدم خورد و ... بيان كرده است. زبان طنز داستان ها و كوتاه بودن آن ها خواننده را به ادامه مطالعه آنها برمی انگیزد. نگاه متفاوت نويسنده به اشياء، تخيل كودك را به خوبی بر می انگيزد.
پنجشنبه, ۳۰ آبان
مجموعه پنج داستان واقعی که به طرح مسایل اجتماعی در قالب طنز می پردازد. مشابه این مسایل بارها و بارها گریبانگیر بسیاری از خانواده ها شده است. نویسنده با نگاه طنز خود به مسایل خانوادگی از تلخی ماجراها کاسته است.
پنجشنبه, ۳۰ آبان