حق چپ‌ دستی ، رهایی کودک از بندهای پدرسالاری

حق چپ دستی

میان جامعه پدرسالار و مناسبات تولیدی شبانی یا چوپانی پیوند سرراست وجود دارد. جامعه پدرسالاری زاییده مناسبات چوپانی است. چوپان همواره خدایگان رمه است و به هر سو و به هرجا که بخواهد رمه را می‌کشد و سرانجام رمه در زیرپای چوپان قربانی می‌شود. در این جامعه حقوقی به نام حقوق اقلیت یا کمترینه‌ها وجود ندارد.

و صدایی جز صدای پدر نباید شنیده شود. سخن او فرمان است و سرپیچی از آن، کیفر دارد. اگر به تاریخ فرگشت جامعه‌های انسانی نگاه کنیم، در گذشته هر ویژگی، کنش و رفتار انسانی که در چارچوب رفتار بیشترینه مردم نبود، ویژگی و رفتاری به شمار می‌رفت که برآمده از نیروهای مرگ زای هستی بود و می‌توانست نظم آن جامعه را به خطر بیاندازد. در این میان سرنوشت کودکان از همه غم بارتر بود. زیرا کودکانی که کم توانی بدنی یا کنش متفاوت داشتند، به جای پرورش از جامعه زدوده می‌شدند. همه ما، داستان دل‌انگیز زال و سیمرغ را می‌دانیم.

زال کودکی است که به سبب سپیدمویی از جامعه زدوده می‌شود، اما سیمرغ او را می‌پرورد. در جامعه پدرسالاری کودکانی که سیما و شکل طبیعی نداشتند، یا از جنبه بدنی کم توان بودند، نابود می‌شدند و کودکانی که کنش متفاوت داشتند، مانند چپ دستی ، زیر سخت ترین کیفرها و تمرین‌ها قرار می‌گرفتند تا این سرشت اهریمنی از وجودشان پاک شود.

چپ‌ دستی

 به همین دلیل است که چپ دستی کودکان برای هزاره‌ها و سده های بلند به هر ترتیبی بود باید به راست دستی تبدیل می‌شد. تا پیش از این که جامعه پدرسالاری کهن به جامعه های دموکراتیک و مدرن برسند، چپ دستی کودکان به شیوه‌های گوناگون انکار می‌شد. پژوهشهای انجام گرفته در این حوزه نشان می‌دهد که در سال ۱۸۶۰ جامعه‌های انسانی تنها دو درصد چپ دست داشت، اما به مرور هرچه که به سال ۲۰۰۰ نزدیک می‌شویم، نرخ چپ دست ها بالاتر می رود.

به گونه‌ای که اکنون نرخ میانگین چاپ دست‌ها در جهان به ۱۲ درصد رسیده است. و البته برخی کشورها مانند روسیه هنوز روی ۶ درصد هستند.

چپ‌ دستی

در نمودار بالا نرخ چپ‌ دستی در کشوری مانند هلند و امریکا بیش از ۱۳ درصد است، اما در کشو‌رهایی مانند چین، ژاپن و کره زیر ۵ درصد. در مورد کشورهای آسیایی جنوب شرقی گفته می‌شود، نظام نوشتاری پیچیده آن‌ها هم چنان اجازه نمی‌دهد که کودکان چپ‌ دستی جایی برای خودنمایی داشته باشند و باید پیرو بیشترینه راست دست این کنش و ویژگی را سرکوب کنند.

که البته این سرکوب هم از ویژگی‌های جامعه های پدرسالار است که نظام نوشتاری را بخشی از حقوق فرمانروای بزرگ برای ثبت امور دینی و دیوانی می‌دانسته است.

اما این که تفاوت جنسیتی میان چپ دست ‌ها ( چپ دستی )و راست‌ دست‌ ها ( راست دستی ) چگونه است؟

آمارها نشان می دهد که چپ‌ دستی در میان پسران بیش تر است و از هر ۹ کودک انسان، ۵ کودک پسر در برابر ۴ کودک دختر چپ دست خواهند شد که این پدیده موضوعی ژنتیک است و دانشمندان و پژوهشگران درباره آن هم چنان پژوهش می‌کنند.

چپ‌ دستی

سخن آخر این که چپ دستان یکی از قربانیان جامعه‌های پدرسالار بوده‌اند، زیرا این کنش ذاتی آن‌ها همواره سرکوب می‌شده است و تازه در سده بیست‌ام است که چپ دستی کم کم در برخی از جامعه‌های دموکراتیک کنشی طبیعی شناخته شد و دیگر در نظام خانواده و آموزش و پرورش سرکوب نشد. این رسمیت شناختن سبب شده است که نرخ چپ دست‌ها به مرور هر دهه بیش تر شود، تا زمانی که در آینده به جایگاه طبیعی خود برسد.

مادران، پدران، بزرگان، آموزگاران، چپ‌ دستی در سرشت برخی از کودکان است و برآمده از نقشه ژنتیک آن کودک. بنابراین مبارزه با آن، ادامه راه و اندیشه های پوسیده پدرسالارانه یا جامعه‌هایی است که به سبک و شیوه شبان- رمگی اداره می شوند. در نظام آموزش و پرورش شبان –رمگی جایی برای این نیازها دیده نشده است. اما شما با شناخت از سرشت کودک خود، راه را برای او هموار کنید.

چپ دستی ننگ یا آسیب نیست، چپ دستی، فرمان مغز به کودکی است که برپایه بخش بندی مغز به دو نیم کره راست و چپ، جهان را به شیوه خود می‌بیند و می‌پردازد. این بینش و این پردازش را ارج بگذاریم و راه آن‌ها را برای رسیدن و ساختن خویش و جامعه هموار کنیم.

معرفی کتاب «حقوق کودک را بشناسیم و با آن زندگی کنیم» - خرید کتاب «حقوق کودک را بشناسیم و با آن زندگی کنیم»

نویسنده
محمدهادی محمدی
پدیدآورندگان:
Submitted by editor on

حق چپ دستی

میان جامعه پدرسالار و مناسبات تولیدی شبانی یا چوپانی پیوند سرراست وجود دارد. جامعه پدرسالاری زاییده مناسبات چوپانی است. چوپان همواره خدایگان رمه است و به هر سو و به هرجا که بخواهد رمه را می‌کشد و سرانجام رمه در زیرپای چوپان قربانی می‌شود. در این جامعه حقوقی به نام حقوق اقلیت یا کمترینه‌ها وجود ندارد.

و صدایی جز صدای پدر نباید شنیده شود. سخن او فرمان است و سرپیچی از آن، کیفر دارد. اگر به تاریخ فرگشت جامعه‌های انسانی نگاه کنیم، در گذشته هر ویژگی، کنش و رفتار انسانی که در چارچوب رفتار بیشترینه مردم نبود، ویژگی و رفتاری به شمار می‌رفت که برآمده از نیروهای مرگ زای هستی بود و می‌توانست نظم آن جامعه را به خطر بیاندازد. در این میان سرنوشت کودکان از همه غم بارتر بود. زیرا کودکانی که کم توانی بدنی یا کنش متفاوت داشتند، به جای پرورش از جامعه زدوده می‌شدند. همه ما، داستان دل‌انگیز زال و سیمرغ را می‌دانیم.

زال کودکی است که به سبب سپیدمویی از جامعه زدوده می‌شود، اما سیمرغ او را می‌پرورد. در جامعه پدرسالاری کودکانی که سیما و شکل طبیعی نداشتند، یا از جنبه بدنی کم توان بودند، نابود می‌شدند و کودکانی که کنش متفاوت داشتند، مانند چپ دستی ، زیر سخت ترین کیفرها و تمرین‌ها قرار می‌گرفتند تا این سرشت اهریمنی از وجودشان پاک شود.

چپ‌ دستی

 به همین دلیل است که چپ دستی کودکان برای هزاره‌ها و سده های بلند به هر ترتیبی بود باید به راست دستی تبدیل می‌شد. تا پیش از این که جامعه پدرسالاری کهن به جامعه های دموکراتیک و مدرن برسند، چپ دستی کودکان به شیوه‌های گوناگون انکار می‌شد. پژوهشهای انجام گرفته در این حوزه نشان می‌دهد که در سال ۱۸۶۰ جامعه‌های انسانی تنها دو درصد چپ دست داشت، اما به مرور هرچه که به سال ۲۰۰۰ نزدیک می‌شویم، نرخ چپ دست ها بالاتر می رود.

به گونه‌ای که اکنون نرخ میانگین چاپ دست‌ها در جهان به ۱۲ درصد رسیده است. و البته برخی کشورها مانند روسیه هنوز روی ۶ درصد هستند.

چپ‌ دستی

در نمودار بالا نرخ چپ‌ دستی در کشوری مانند هلند و امریکا بیش از ۱۳ درصد است، اما در کشو‌رهایی مانند چین، ژاپن و کره زیر ۵ درصد. در مورد کشورهای آسیایی جنوب شرقی گفته می‌شود، نظام نوشتاری پیچیده آن‌ها هم چنان اجازه نمی‌دهد که کودکان چپ‌ دستی جایی برای خودنمایی داشته باشند و باید پیرو بیشترینه راست دست این کنش و ویژگی را سرکوب کنند.

که البته این سرکوب هم از ویژگی‌های جامعه های پدرسالار است که نظام نوشتاری را بخشی از حقوق فرمانروای بزرگ برای ثبت امور دینی و دیوانی می‌دانسته است.

اما این که تفاوت جنسیتی میان چپ دست ‌ها ( چپ دستی )و راست‌ دست‌ ها ( راست دستی ) چگونه است؟

آمارها نشان می دهد که چپ‌ دستی در میان پسران بیش تر است و از هر ۹ کودک انسان، ۵ کودک پسر در برابر ۴ کودک دختر چپ دست خواهند شد که این پدیده موضوعی ژنتیک است و دانشمندان و پژوهشگران درباره آن هم چنان پژوهش می‌کنند.

چپ‌ دستی

سخن آخر این که چپ دستان یکی از قربانیان جامعه‌های پدرسالار بوده‌اند، زیرا این کنش ذاتی آن‌ها همواره سرکوب می‌شده است و تازه در سده بیست‌ام است که چپ دستی کم کم در برخی از جامعه‌های دموکراتیک کنشی طبیعی شناخته شد و دیگر در نظام خانواده و آموزش و پرورش سرکوب نشد. این رسمیت شناختن سبب شده است که نرخ چپ دست‌ها به مرور هر دهه بیش تر شود، تا زمانی که در آینده به جایگاه طبیعی خود برسد.

مادران، پدران، بزرگان، آموزگاران، چپ‌ دستی در سرشت برخی از کودکان است و برآمده از نقشه ژنتیک آن کودک. بنابراین مبارزه با آن، ادامه راه و اندیشه های پوسیده پدرسالارانه یا جامعه‌هایی است که به سبک و شیوه شبان- رمگی اداره می شوند. در نظام آموزش و پرورش شبان –رمگی جایی برای این نیازها دیده نشده است. اما شما با شناخت از سرشت کودک خود، راه را برای او هموار کنید.

چپ دستی ننگ یا آسیب نیست، چپ دستی، فرمان مغز به کودکی است که برپایه بخش بندی مغز به دو نیم کره راست و چپ، جهان را به شیوه خود می‌بیند و می‌پردازد. این بینش و این پردازش را ارج بگذاریم و راه آن‌ها را برای رسیدن و ساختن خویش و جامعه هموار کنیم.

معرفی کتاب «حقوق کودک را بشناسیم و با آن زندگی کنیم» - خرید کتاب «حقوق کودک را بشناسیم و با آن زندگی کنیم»

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

افزودن دیدگاه جدید

The comment language code.

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
پدیدآورندگان (دسته بندی)
نوع محتوا
مقاله