موزه‌ای برای همه

به خاطر دارم که حدود سی سال پیش مقاله‌ای خواندم با عنوان «Museum and literature» که با این عبارت شروع می‌شد «چه خوب است موزه‌ای را گشتن، و چه بد است: موزه‌ای گشتن!».

این عبارت به ظاهر ساده، چه چیزی را بیان می‌کند؟

چه تفاوتی است بین «موزه‌ای را گشتن» با «موزه‌ای گشتن»؛

مشخص است که عبارت اول جنبهٔ پویا و استمرار تاریخ در قالب اشیا و ابزار و ادوات و برخی آثار و اسناد تاریخی را که نشانهٔ روند تحول تاریخی و چگونگی زندگی مردمان را نشان می‌دهد و دومی سویهٔ ایستا و شیئ شدگی و مومیایی شدهٔ تاریخ و فرهنگ.

متاسفانه تصور رایج از موزه، همان پنداشت نادرست دوم است.

برای بطلان این برداشت نادرست کافی است که از «موزهٔ کودکی ایرانک» بازدید کنیم تا پویایی و سرزندگی و نظم گویا و چینش منطقی و... موجود را دریابید.

نوشته‌های تحلیلی- تاریخی بین هر قسمت پیوندی آنچنان زنده و در عین حال برقرار می‌کند که فکر می‌کنی یک راوی دانا و توانا یک مستند، کنارت ایستاده و دارد گام به گام راهنمایی‌ات می‌کند.

وقتی وارد می‌شوی و از سمت راست -آنچه را طی چندین سال و با خون دل و با همکاری جمعی از دلسوزان کودکان و عاشقان فرهنگ کودکی فراهم آمده است- می‌بینی، یعنی به صورتی گذرا می‌فهمی که دوران کودکی چه تحولاتی را از سر گذرانده است. به عنوان مثال، شاید بسیاری از مردم - از جمله نویسندگان کودک و نوجوان - ندانند که بنیانگذار مجله اطلاعات کودکان، کیست؟

متاسفانه مؤسس این مجله تاثیرگذار،... بنی احمد که از روزنامه‌نگاران پیشکسوت بود، همزمان با گشایش این موزه، در گمنامی درگذشت!

چنانچه چوب لای چرخ نمی‌گذاشتند و این موزه چندسال پیش دایر شده بود، دست کم نهادی چون انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، بی‌تفاوت از کنار مرگ این خدمت‌گزار کودکان و ادبیات کودک و نهاد کودکی نمی‌گذشت!

مهم‌تر از همه، نسل جدید در «جهان جهانی شده» این همه از تاریخ و فرهنگ خود بیگانه نمی‌شد و غرب را قبله و کعبه آمال خود نمی‌شمرد.

«موزهٔ کودکی ایرانک»، دست کم بخشی از خلأ کم‌کاری‌های آموزشی و فرهنگ‌سازی نهادهای عریض و طویل موجود را جبران می‌کند.

زهره قایینی و محمد هادی محمدی و همکاران پرتلاش مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، طی نوزده سال آهسته و پیوسته، کاری کارستان را پی گرفته و پیش برده‌اند.

آن‌ها فقط یک دوره طولانی از تاریخ کودکی در ایران را نمی‌نویسند، بلکه با خشت بر خشت گذاشتن، تاریخی مستقل از میدان‌های گوناگون کودکی را بنا می‌نهند!

می‌خواهید با سیر تحول کودکی در ایران آشنا شوید؟ پس کار ارزشمند دوستان ما در «موزه کودکی ایرانک» را ببینید.

این کار کارستان را باید از جان و دل ارج گذاشت.

در برابر کار سترگ آن‌ها سر تعظیم فرود می‌آورم.

شهرام اقبال‌زاده

 

نویسنده
شهرام اقبال‌زاده
Submitted by editor on

به خاطر دارم که حدود سی سال پیش مقاله‌ای خواندم با عنوان «Museum and literature» که با این عبارت شروع می‌شد «چه خوب است موزه‌ای را گشتن، و چه بد است: موزه‌ای گشتن!».

این عبارت به ظاهر ساده، چه چیزی را بیان می‌کند؟

چه تفاوتی است بین «موزه‌ای را گشتن» با «موزه‌ای گشتن»؛

مشخص است که عبارت اول جنبهٔ پویا و استمرار تاریخ در قالب اشیا و ابزار و ادوات و برخی آثار و اسناد تاریخی را که نشانهٔ روند تحول تاریخی و چگونگی زندگی مردمان را نشان می‌دهد و دومی سویهٔ ایستا و شیئ شدگی و مومیایی شدهٔ تاریخ و فرهنگ.

متاسفانه تصور رایج از موزه، همان پنداشت نادرست دوم است.

برای بطلان این برداشت نادرست کافی است که از «موزهٔ کودکی ایرانک» بازدید کنیم تا پویایی و سرزندگی و نظم گویا و چینش منطقی و... موجود را دریابید.

نوشته‌های تحلیلی- تاریخی بین هر قسمت پیوندی آنچنان زنده و در عین حال برقرار می‌کند که فکر می‌کنی یک راوی دانا و توانا یک مستند، کنارت ایستاده و دارد گام به گام راهنمایی‌ات می‌کند.

وقتی وارد می‌شوی و از سمت راست -آنچه را طی چندین سال و با خون دل و با همکاری جمعی از دلسوزان کودکان و عاشقان فرهنگ کودکی فراهم آمده است- می‌بینی، یعنی به صورتی گذرا می‌فهمی که دوران کودکی چه تحولاتی را از سر گذرانده است. به عنوان مثال، شاید بسیاری از مردم - از جمله نویسندگان کودک و نوجوان - ندانند که بنیانگذار مجله اطلاعات کودکان، کیست؟

متاسفانه مؤسس این مجله تاثیرگذار،... بنی احمد که از روزنامه‌نگاران پیشکسوت بود، همزمان با گشایش این موزه، در گمنامی درگذشت!

چنانچه چوب لای چرخ نمی‌گذاشتند و این موزه چندسال پیش دایر شده بود، دست کم نهادی چون انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، بی‌تفاوت از کنار مرگ این خدمت‌گزار کودکان و ادبیات کودک و نهاد کودکی نمی‌گذشت!

مهم‌تر از همه، نسل جدید در «جهان جهانی شده» این همه از تاریخ و فرهنگ خود بیگانه نمی‌شد و غرب را قبله و کعبه آمال خود نمی‌شمرد.

«موزهٔ کودکی ایرانک»، دست کم بخشی از خلأ کم‌کاری‌های آموزشی و فرهنگ‌سازی نهادهای عریض و طویل موجود را جبران می‌کند.

زهره قایینی و محمد هادی محمدی و همکاران پرتلاش مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، طی نوزده سال آهسته و پیوسته، کاری کارستان را پی گرفته و پیش برده‌اند.

آن‌ها فقط یک دوره طولانی از تاریخ کودکی در ایران را نمی‌نویسند، بلکه با خشت بر خشت گذاشتن، تاریخی مستقل از میدان‌های گوناگون کودکی را بنا می‌نهند!

می‌خواهید با سیر تحول کودکی در ایران آشنا شوید؟ پس کار ارزشمند دوستان ما در «موزه کودکی ایرانک» را ببینید.

این کار کارستان را باید از جان و دل ارج گذاشت.

در برابر کار سترگ آن‌ها سر تعظیم فرود می‌آورم.

شهرام اقبال‌زاده

 

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

افزودن دیدگاه جدید

The comment language code.

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
نوع محتوا
مقاله