"هکلبریفین" یک پسر بچه معمولی بود، شاید از معمولی هم معمولیتر بود. حتی نزدیک بود در خانه "بیوه دوگلاس"، یک آدم حسابی شود. تا اینکه سر و کله باباش پیدا شد و بعد از اینکه چند سری کتک مفصل خورد و داخل یک کلبه زندانی شد، فهمید که باید کاری بکند. از بدشانسی یا خوششانسیاش جیم، برده سیاه، هم به همین نتیجه رسیده بود و در نتیجه ...
"سرگذشت هکلبریفین" شاهکار "مارک تواین"، نویسنده طنزپرداز و قدرتمند آمریکا در قرن نوزدهم است.
طنز بینظیر اثر، شخصیتپردازی قوی و نگاه جامعهشناسانه نویسنده، اثری خلق کرده است که برای همه ی سنین و همه سلیقه ها جذاب و بیمانند است.
ارنست همینگوی در مورد این کتاب می گوید: "تمام ادبیات امروزی آمریکا از یک کتاب به نام "سرگذشت هکلبریفین" سرچشمه میگیرد. این بهترین کتاب ماست. همه آثار آمریکایی از این کتاب سرچشمه میگیرد. پیش از این چیزی نبود و پس از آن هم چیزی به آن خوبی نیامد".
قلم ستودنی مترجم هم زیبایی اثر را دو چندان کرده است.