فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان و نوجوانان
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان و نوجوانان
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان ۰ - ۲ سال
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان ۳ - ۶ سال
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان ۷ - ۹ سال
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان ۱۰ - ۱۲ سال
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای نوجوانان ۱۳ سال به بالا
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای بزرگسالان
«عمارت گالانت»، اثر ویکتوریا الیزابت شواب، داستانی اسرارآمیز است که هر خوانندهای را مجذوب خود میکند. این رمان، داستان اولیویا پریور دختر نوجوان هفدهسالهای است که پدر و مادرش را از دست داده است. او با بقیهی دختران مدرسهی مریلانس تفاوتهای زیادی دارد. اولیویا نمیتواند حرف بزند. سایر دخترانِ مدرسه او را عجیبوغریب میدانند و اولیویا را طرد میکنند؛ بنابراین او همیشه تنهاست. اما با وجود این هرگز اجازه نمیدهد نگاههای تحقیرآمیز دیگران مانع پیشرفتش شود. او امید را جایگزین ناامیدی و شادی را جانشین غم میکند تا همه بدانند که رسیدن به اهداف، با وجود مشکلات، کاری نهچندان آسان اما امکانپذیر و شدنی است.
دوشنبه, ۱۲ تیر
رمان «ایکه باگ» اثر جوانا رولینگ، متخلص به جی. کی. رولینگ نویسنده، تهیهکنندهی فیلم و فیلمنامهنویس بریتانیایی است. او را با مجموعهی فانتزی «هری پاتر» میشناسیم که یکی از پرفروشترین مجموعه کتابهای تاریخ ادبیات جهان است.
شنبه, ۱۰ تیر
رمان «گربهای که کتابها را نجات داد» اثر سوسوکه ناتسوکاوا داستاننویس و پزشک ژاپنی است. این رمان، داستان رینتارو ناتسوکی پسر نوجوانی است که با پدربزرگش در شهری کوچک زندگی میکند. پسری معمولی که در هیچچیزی عالی نیست و ویژگی خاصی ندارد. پدربزرگ او مردی کمحرف، کتابخوان و صاحب یک کتابفروشی دستدوم است. پدربزرگ رینتارو باور دارد که کتابها قدرتی شگفتانگیز برای آموزش همدلی به انسانها دارند. در یک روز سرد زمستانی پدربزرگ از دنیا میرود. پس از مرگ او، رینتارو صاحب فروشگاه میشود، اما باید کتابها را بفروشد و به خانهی یکی از عمههایش برود که سرپرستی رینتارو را پذیرفته است؛ زنی که رینتارو هیچوقت قبلاً او را ندیده است. رینتارو دبیرستانش را ترک میکند و کتابها را به حراج میگذارد تا زودتر همهی آنها را بفروشد.
چهارشنبه, ۷ تیر
در دنیایی که بهتنهایی سفر کردن، همچنان برای بسیاری از دختران ناممکن است و بسیاری از زنان بدون همسرانشان به حساب نمیآیند، «سفر به سرزمینهای غریب» از دختری ماجراجو و خودمختار میگوید.
شنبه, ۳ تیر
«بیا با هم» مجموعهکتابی دربارهی مهارتهای سادهی زندگی است که هر کودک باید با همراهی والدین یا مربی و آموزگار آنها را انجام دهد و تمرین کند. در این کتابها، کودک در کنار خانواده، آشپزی، باغبانی، بازیافت، تمیزکاری، ساختن چیزهای تازه، کاشتن سبزیجات و خرید کردن را میآموزد و از آموختن این مهارتها لذت میبرد. این کتابها، درسهایی ساده و کاربردی برای فرا گرفتن، تعامل اجتماعی، مسئولیتپذیری و گفتوگو و همکاری است. کودک با خواندن و دیدن این کتابها میآموزد که چگونه با دیگران بهتر و مؤثرتر ارتباط بگیرد و مهارتهای آموخته را بهخوبی در کنار یکدیگر انجام دهد. ماجرای هر کتاب به صورت شعر نوشته شده است.
یکشنبه, ۲۶ تیر
اگر بفهمید شاگرد جدیدی که همین چند روز پیش روی نیمکت کلاس نشسته بود، الان تکهتکهشده توی یک چمدان بزرگ است چه احساسی پیدا میکنید؟! چشمانتان گرد شده و از وحشت به خودتان میلرزید؟ نترسید! نه، این یک داستان جنایی یا ترسناک نیست! فقط پای یک «پسر کاملاٌ جدید» در میان است، که در واقع اصلاً انسان نیست. گیج شدهاید؟ شاید بهتر باشد ماجرا را از ابتدا برای شما توضیح دهیم.
شنبه, ۱۸ تیر
خانم بَجِر هر یکشنبه به کوهِ نزدیک خانهاش میرود. او تمام حیوانات و گیاهان مسیر خود را به اسم میشناسد و به هر نیازمندی کمک میکند. او شخصیت اصلی کتاب «در راهِ کوه» است؛ کتابی که به جنبههای گوناگونی از زندگی میپردازد.
سه شنبه, ۱۴ تیر
باکستِر عاشق کتاب است و آرزو دارد که خودش هم در یک کتاب باشد. ولی درون یک داستان بودن آنقدرها هم که به نظر میرسد آسان نیست... «کتابِ باکستِر»، دربارهی عاشق کتابی است به نام باکستِر. باکستِر در کنار حیوانات دیگر زندگی میکند. او همیشه به دهکدهی کتاب میرود و درحالیکه روی گاری کوچک دستیاش چندین کتاب روی هم چیده و درون کیف و روی دستانش پر از کتاب است، با خشنودی از آنجا بیرون میآید و به خانه میرود. بعد از زمین تا سقف اتاقش را پر از کتاب میکند و لابهلای آنها به مطالعه میپردازد. او عاشق کتابهایی دربارهی گرگهای ترسناک، شیرهای شجاع، خرسهای نازنازی و خرگوشهای کوچولوی بانمک است. با خواندن این کتابها، باکستِر دوست دارد بهجای شخصیت اصلی داستانها باشد. تا اینکه یک روز آگهیای روی دیوار میبیند که در آن نوشته است: «آیا شما هم آرزو دارید در یک کتاب باشید؟ پس همین امروز در آزمون انتخاب شخصیت کتاب شرکت کنید.»
یکشنبه, ۵ تیر
یک روز صبح، اُتو، سنجاب کوچولو، جلوی در خانهاش یک گلولهی سبز خاردار پیدا میکند. توی آن یک موجود نرم و کرکی است که مرتب میگوید: «بیب» و صدا میزند: «مامان! مامان!» اتو نمیخواهد مامان او بشود، ولی پشمالو یواش یواش وارد زندگی راحت اُتو میشود و روزگار آرام او را حسابی بر هم میزند.
دوشنبه, ۳۰ خرداد
«گودی گنده» بچهفیلی است که مثل همهی فیلها جثهی بزرگی دارد، گوشهای پهنی دارد، قدمهای سنگینی برمیدارد و خرطوم دارد. او میتواند بهخوبی تمام صداهای جنگل را بشنود و گوشهایش را تکان دهد. میتواند قدمهای بزرگی بردارد و در برکههای آب بپرد. اما او یک مشکل دارد. او با خرطومش نمیتواند صدا ایجاد کند؛ همان صدای معروف فیلها که مثل صدای شیپور است.
شنبه, ۲۸ خرداد
مجموعهی «استنلی همهکاره» دربارهی موشِ همستر سختکوشی است که در هر جلد به شکل متصدی یک شغل خدماتی ظاهر میشود. نکتهای که در همهی کتابهای مجموعهی استنلی به چشم میخورد، معرفی ماشینها و مشاغل است. شخصیتهای داستانها هم همه جزو خانوادهی موشها هستند. نویسنده سعی دارد مفهوم خدمات و همبستگی اجتماعی را با کلمات ساده و تصاویر دوبعدیِ واضح و روشن به کودکان بیاموزد.
چهارشنبه, ۲۵ خرداد
«گالی گِلی» نام اسب آبی است که به همراه دیگر اسبهای آبی در رودخانهای نزدیک یک جنگل زندگی میکند. اسبهای آبی در رودخانه زندگی میکنند و رودخانه هرآنچه اسبهای آبی لازم دارند به آنها میدهد. گِل برای غلط زدن در آن، غذا و آب و محیطی مناسب برای زندگی.
سه شنبه, ۲۴ خرداد
«غریغرشی» کتابی است دربارهی بچهشیری که در جنگل با خانوادهاش زندگی میکند. اما به نظر میرسد که این بچهشیر تنبل است و از خوابیدن خیلی خوشش میآید. در طول داستان، خانوادهی بچهشیر تمام آموزشی را که لازم دارد به او میدهند. او نیز آموزشهای لازم را دریافت میکند اما خوابآلود است. به مرور در داستان شاهد بزرگ شدن و رشد بچهشیر هستیم.
یکشنبه, ۲۲ خرداد
دو خرگوش در حال کندن تونلی در زیر یک جادهی پررفتوآمد هستند. آنها میخواهند به سلامت به سوی دیگر این جاده برسند. جایی که پوشیده از علفهای سبز و تازه است. یکی از آنها بر کندن این تونل پافشاری دارد و دیگری ترجیح میدهد از جاده عبور کنند. اما در جاده ماشینها با سرعت زیاد عبور میکنند.
شنبه, ۲۱ خرداد
تسلط ماشینها بر آدمها موضوعی است که در دههی اخیر بسیار مطرح شده و حتی بنمایهی رمانها و فیلمهای بسیاری شده است. «کریس ریدل» نویسندهی توانای کتابهای کودک در کتاب «کارگاه وندل» به سادهترین و جذابترین شکل ممکن سعی دارد به همین موضوع اشاره کند.
سه شنبه, ۳ خرداد
بازی باب گراهام با نور خورشید شگفتانگیز است. او در کتاب «خورشید چطور به خانه کوکو رسید» طلوع خورشید را بهانهای برای نشان دادن برخی رخدادها در سراسر دنیا کرده است. این کتاب، میتواند ادامهی کتاب «دکمههای نقرهای» باشد. در یکی از صفحههای کتاب، بر دیوار خانهی کوکو، دختر داستان، نقاشی او را از جودی و جاناتان میبینیم.
چهارشنبه, ۲۱ اردیبهشت
کتاب «دکمههای نقرهای» داستان دیدن چیزها و کسانی است که روزانه به آنها توجه نمیکنیم؛ چیزها و کسانی که از ما دور هستند و نمیتوانیم آنها را ببینیم، اما شبیه همهی رخدادهای این کتاب همواره پیرامون ما در جریاناند.
دوشنبه, ۱۹ اردیبهشت
خرس دنبال برتی گذاشته در کتاب «برتی و خرس». بیمقدمه و بدون هیچ آغازی، کتاب با این جمله آغاز میشود: «چون خرس دنبال برتی گذاشته بود.» چرا کتاب این جمله را میگوید؟ چون برتی را میبینیم که دارد میدود و پشت سرش به خرسی نگاه میکند که دهانش باز است و انگار میغرد و میخواهد برتی را بخورد. غرش خرس در تصویر با هیچ واژه و نامآوایی نشان داده نشده است؛ پس شاید خرس فقط دهانش را باز کرده و چیزی نمیگوید! برتی هم پسربچهای با کلاه قرمز است که مانند همهی شخصیتهای تصویرهای پاملا آلن، تپل و بامزه است.
یکشنبه, ۱۸ اردیبهشت
کتاب «تا خانه در باران» نمایشی از رخدادهای یک شب بارانی است از فاصلههای نزدیک و دور. مادری با فرزندش در راه خانه است، سوار بر ماشین. در این شب بارانی که جادهها شلوغ و لغزنده است، کودک شاهد رخدادهایی عجیب و ساده است. ما از نماهای دور و نزدیک مانند یک فیلم، نظارهگر این داستان نمایشی هستیم. از خرگوشها و موشها و ماهیها و اردکها تا حتی حلزون. از وسایل و جزئیات لباس و ماشینها، تا خیابان و آسمان و بزرگراه. همه چیز در این کتاب دیدنی است و خواندنی.
شنبه, ۱۷ اردیبهشت
«چه کسی قایق را غرق کرد؟» با تصویری از نمایی دور آغاز میشود که دریا و خانهای را نشان میدهد که از میان تپههایش یک گاو و یک الاغ را میتوانیم ببینیم. دیدن سه جانور دیگر پشت الاغ و گاو برایمان آسان نیست. این تصویر ابتدای کتاب، آغاز داستان است اما بدون هیچ واژهای. ما تماشاچی و ببینندهی این داستان هستیم و کتاب با اولین تصویرش ما را به واقعیت فانتزی کتاب فرامیخواند. واقعیت است، چون همانند یک رخداد واقعی روایت میشود و فانتزی است، چون داستان جانورانی است که روی دوپایشان میخواهند سوار قایق شوند.
یکشنبه, ۱۱ اردیبهشت