ایکه باگ

رمان «ایکه باگ» اثر جوانا رولینگ، متخلص به جی. کی. رولینگ نویسنده، تهیه‌کننده‌ی فیلم و فیلم‌نامه‌نویس بریتانیایی است. او را با مجموعه‌ی فانتزی «هری پاتر» می‌شناسیم که یکی از پرفروش‌ترین مجموعه کتاب‌های تاریخ ادبیات جهان است.

رمان «ایکه باگ» تازه‌ترین اثر رولینگ است. او در مقدمه‌ی کتاب می‌گوید که پیش از انتشار کتاب آن را فصل به فصل برای دو فرزندش، وقتی کوچک بودند، می‌خوانده و همیشه فکر می‌کرده این کتاب را فقط برای بچه‌هایش نوشته است. با آغاز کرونا و قرنطینه‌ی عمومی، این کتاب را پس از سال‌ها دوباره می‌خواند و بازنویسی می‌کند و ابتدا آن را رایگان و آنلاین برای کودکانی که در خانه قرنطینه هستند منتشر می‌کند. پس از آن، مسابقه‌ای برای تصویرسازی از کتاب برگزار می‌کند و این کتاب را همراه با همان تصویرها چاپ می‌کند.

«ایکه باگ» داستان سرزمین آرام کورنوکوپیاست. در این سرزمینِ سراسر صلح و صفا، همیشه داستانی از یک هیولا به نام ایکه باگ گفته می‌شود. هیچ‌کس نمی‌داند که هیولای افسانه‌ای چه شکلی است. قدرت ایکه باگ فقط در داستان‌هایی است که مردم تعریف می‌کنند. این سرزمین پادشاهی به نام فِرِد بی‌باک دارد که حتی یک ذره‌ هم شجاع نیست! او فقط عاشق طلا و زیورآلات است. پادشاهی او در برگزاری جشن و سرور و تدارک لذیذترین غذاها خلاصه می‌شود. سرزمین کوچک کورنوکوپیا، مکانی شاد، خوشبخت و حاصل‌خیز است. در این سرزمین، هیچ‌کس فقیر و گرسنه نیست. همه چیز در سرزمین کورنوکوپیا خوب پیش می‌رود، تا اینکه پادشاه فرد بی‌باک تصمیم می‌گیرد برای مبارزه با موجودی افسانه‌ای به نام ایکه باگ به مارش‌لند برود. در ابتدا مردم به او می‌خندند و می‌گویند، هیولا فقط یک افسانه است. اما پادشاه لباس‌های پادشاهی‌اش را درمی‌آورد و لباس رزم می‌پوشد. وقتی یکی از دوستان احمق پادشاه در رخدادی تصادفی و در مهی غلیظ به رئیس پلیس شلیک می‌کند، اسپیتل‌ورث، با داستان دروغین خود، پادشاه را متقاعد می‌کند که رئیس پلیس در مبارزه با هیولا جان خود را از دست داده است. به این ترتیب، ترس سرزمین کورنوکوپیا را فرا می‌گیرد! کم‌کم ترس از هیولای افسانه‌ای منجر به گرفتن مالیات‌های سنگین از مردم برای تشکیل ارتشی بر ضد هیولا می‌شود. مردمی که در ابتدا بر این باور بودند که داستان هیولا افسانه‌ای بیش نیست، اکنون با افکار دروغین درباریان و دولت فاسد بر این باورند که هیولا روزی آن‌ها را خواهد بلعید و این پایان خوشبختی در کورنوکوپیاست.

 «ایکه باگ» داستانی درباره‌ی سوءاستفاده از قدرت و ویران شدن سرزمینی با دروغ‌ها و طمع مقامات و درباریان فاسد است. سبک روایت رولینگ در این رمان یادآور داستان لباس جدید پادشاه اثر هانس کریستین اندرسن است. در هر دو داستان، کودک نماد راستگویی، روشنگری و تفکر انتقادی است. در داستان «ایکه باگ» زمانی‌که دو کودک متوجه‌ی داستا‌ن‌های دروغین اسپیتل‌ورث و فلاپون می‌شوند، سعی می‌کنند راهی برای افشای دروغ‌های آن‌ها و نجات سرزمین پیدا کنند. اسپیتل‌ورث و فلاپون، بدترین دوستان و مشاوران سلطنتی برای پادشاه هستند. آن‌ها با حرص و طمع پایان‌ناپذیرشان سرزمین کورنوکوپیا را به ویرانی می‌کشانند. اما زمان زیادی نمی‌گذرد که دو کودک با نام‌های دیزی و برت آن‌ها را رسوا می‌کنند؛ کودکانی که سال‌ها در یتیم‌خانه زندگی کرده‌اند. آن‌ها تاریک‌ترین و بدترین شرایط را تجربه کرده‌اند، اما هیچ‌گاه از چیزی نترسیده‌اند. در داستان می‌بینیم تنها چیزی که می‌تواند ترسناک و خطرناک باشد، دروغ‌های دولت فاسدی است که طی این سال‌ها مردم را فریب داده‌ است.

در سایت کتابک بخوانید:‌ تفکر انتقادی چگونه در کودکان پرورش می‌یابد

در رمان اندرسن، اگر دو خیاط به‌طور غیرمستقیم، ریاکاری و تظاهر را مسخره می‌کنند، کودک اما بی‌پروا و جسورانه، پادشاه و مردمانش را را رسوا می‌کند. با فریاد کودک است که مردم شهر از خواب ریاکاری بیدار می‌شوند و قدم در راه حقیقت می‌گذارند. اندرسن با چنین پایانی، بر آن است تا رسالتی بر دوش خواننده (کودک) بگذارد، رسالتی که بنیاد آن بر تفکر انتقادی است. در رمان پیش رو نیز رولینگ می‌خواهد نشان بدهد که بار دیگر، کودک باید با روشنگری و انتقاد خویش ظلم را رسوا ‌کند.


خرید کتاب کودک درباره پرسشگری و تفکر انتقادی


هریک از فصل‌های رمان «ایکه باگ» با قلم زیبا و جادویی رولینگ شکل می‌گیرد و همانند دکمه‌های جواهرنشان پادشاه می‌درخشد. رولینگ به ما نشان می‌دهد که چگونه افکار و باورهای دروغین به‌آرامی در بین مردم نفوذ می‌کند و مردم هم آن‌ها را می‌پذیرند. در ابتدا، هر انسان دانا و عاقلی می‌دانست که ایکه باگ فقط افسانه‌ای برای ترساندن کودکان است. اما گاه همین افسانه‌ها افسار زندگی را به دست می‌گیرند. آیا افسانه می‌تواند پادشاه محبوب را برکنار کند؟ آیا افسانه می‌تواند کشوری را که زمانی شاد بود به زانو درآورد؟ آیا افسانه می‌تواند دو کودک را وارد ماجرایی کند که هرگز انتظارش را نداشتند؟

اگر به مطالعه‌ی کتاب‌های پرحادثه، هیجان‌انگیز و افسانه‌ای علاقه‌مند هستید، مطالعه‌ی این رمان را به شما توصیه می‌کنم. رمان «ایکه باگ» در تاریک‌ترین لحظات زندگی ما، در اوج شیوع بیماری کرونا، همانند چراغی روشن شد و دیگر هرگز خاموش نخواهد شد.


منابع:

J.K. Rowling Introduces The Ickabog

THE IckaBOG

The Ickabog

Parents' Guide to The Ickabog

The Best Books of 2023 The Ickabog

https://tovman.ir/fa/node/859

عنوان لاتین
The ickabog
گزیده‌هایی از کتاب

روزی روزگاری کشور کوچک و ثروتمندی به نام کورنوکوپیا، تمام ثروت و شهرتش را مدیون انواع غذاهای بی‌نظیر و شیرینی‌های خوش طعمش بود. اما حتی در این کشور شاد و خوشبخت نیز سایه‌ی هیولایی سنگینی می‌کرد. در افسانه‌ها آمده بود که موجود ترسناکی به نام ایکه باگ در مارش لند زندگی می‌کند. عده‌ای می‌گفتند نیش زهرآگین دارد و غرش‌کنان گوسفندان و بچه‌های گمشده را با خود می‌برد. اما وقتی این افسانه به حقیقت پیوست، هراس و وحشت سراسر کشور را فرا گرفت.

برگردان
ویدا اسلامی , نیوشا آقا کثیری
سال نشر
۱۳۹۹
نویسنده
جی کی رولینگ, J. K. Rowling
نگارنده معرفی کتاب
Submitted by editor69 on