خر و ملخ - افسانه‌های ازوپ شماره 38

یک روز خری در چراگاه می‌گشت که چند ملخ را دید. ملخ‌ها با خوش‌حالی روی علف‌ها جیرجیر می‌کردند. خر با تعجب به آواز ملخ‌ها گوش کرد. آواز آن‌ها آن‌قدر شاد بود که خر احساساتی شد و آرزو کرد کاش مانند ملخ‌ها بتواند بخواند.

خر محترمانه از ملخ‌ها پرسید: «این صدای زیبای شما از کجاست؟ آیا خوراکی مخصوص یا شهد آسمانی می‌خورید که آوازتان شگفت‌انگیز شده است؟ »

ملخ‌های شوخ طبع گفتند: «ما شبنم می‌خوریم. امتحان کن و نتیجه‌اش را ببین!»

از آن پس خر فقط شبنم می‌خورد و آشکار است که خر نادان خیلی زود مُرد.

قانون طبیعت را نمی‌توان تغییر داد.

 

برگردان:
شیرین سلیمی
نویسنده
ازوپ
نویسنده:
Submitted by skyfa on

یک روز خری در چراگاه می‌گشت که چند ملخ را دید. ملخ‌ها با خوش‌حالی روی علف‌ها جیرجیر می‌کردند. خر با تعجب به آواز ملخ‌ها گوش کرد. آواز آن‌ها آن‌قدر شاد بود که خر احساساتی شد و آرزو کرد کاش مانند ملخ‌ها بتواند بخواند.

خر محترمانه از ملخ‌ها پرسید: «این صدای زیبای شما از کجاست؟ آیا خوراکی مخصوص یا شهد آسمانی می‌خورید که آوازتان شگفت‌انگیز شده است؟ »

ملخ‌های شوخ طبع گفتند: «ما شبنم می‌خوریم. امتحان کن و نتیجه‌اش را ببین!»

از آن پس خر فقط شبنم می‌خورد و آشکار است که خر نادان خیلی زود مُرد.

قانون طبیعت را نمی‌توان تغییر داد.

 

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

افزودن دیدگاه جدید

The comment language code.

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
نویسنده (دسته بندی)
مترجم (دسته بندی)
نوع محتوا
مقاله