«مجموعه قصههای نترسناک» چهارگانهای درباره ترسهای کودکان و راههای روبهرویی با آن است. داستانها با زبانی ساده و کودکانه کودک را تشویق به تفکر میکنند. این کتابها به ترس از تنهایی، تاریکی، ارتباط اجتماعی و هیولاهای خیالی میپردازند. در هر داستان یک بچه با ترسی روبهرو میشود. این مجموعه در روند داستانها گفتوگوهای فلسفی را به زبانی ساده برای حل مشکل ترس به کار میگیرد. گفتوگو فلسفی به جز ترس به رشد مهارتهای فکری کودک منجر میشود و تفکر چند بُعدی را در او پرورش میدهد. این مجموعه دربردانده کتابهای «ما»، «همه»، «تاریکی»، «هیولولوها» است.
1- گفتوگو کنید.
پیش از بلندخوانی کتابها درباره ترس و مدلهای گوناگونش با کودک صحبت کند. از او درباره احساسش به ترس بپرسید. او چه ترسهایی دارد؟ درباره برداشتش از نام کتاب و نام مجموعه کتاب گفتوگو کنید و بپرسید به دید او داستان به چه روشی پیش میرود؟
پس از بلندخوانی کتابها نیز با پرسشهایی مانند زیر با کودک گفتوگو کنید:
- درباره نام کتاب و نام مجموعه کتاب با کودک صحبت کنید. برداشتی که قبل از خواندن درباره نام داشته با برداشت الآن که داستان را شنیده چه فرقی دارد؟
- درباره واژههای برجسته شده کتاب بپرسید. آنها چه معنایی دارند؟ چرا برجستهتر چاپ شدهاند؟
- از او بخواهید تصویرها و رنگها را توصیف کند. چه ارتباطی بین تصویر و متن آن صفحه است؟ نقشها چه احساسی به کودک میدهند؟ او را یاد چه چیزی میاندازند؟ اگر او بخواهد برای این داستان تصویر بسازد چه چیزهایی را به کار میبندد؟ از چه رنگهایی استفاده میکند؟
- درباره بچه چه احساس و فکری دارد؟ به دید او عملکرد بچه چهگونه است؟ برداشت کودک از گفتوگوی بچه با خودش و روبهرو شدن او با ترسهایش چیست؟ آیا بچه راه دیگری هم برای حل مشکلش داشت؟ اگر کودک جای بچه باشد چه میکند؟ میتواند حس هر بخش از داستان را بگوید؟
- گفتوگو کردن با خودمان یا دیگران یا ترسهایمان چه کمکی میکند؟ چرا گفتوگو میکنیم؟
- کودک در بروز مشکل از چه کسانی کمک میگیرد؟ دوست دارد به چه کسانی کمک کند؟ چهگونه کمک میگیرد؟ خودش چهگونه به دیگران کمک میکند؟ اگر بخواهیم خودمان مشکل را حل کنیم چرا باید کمک بگیریم؟
- کودک درباره اطرافیان بچه چه حسی دارد؟ مانند رفتار مادر بچه در کتاب «ما». دوست دارد مادر یا پدر او در این رویدادها چه رفتاری با او داشته باشند؟
2- انرژی بگیرید.
از کودک بخواهید پس از گفتوگو درباره ترسش احساس خود را بگوید. فقط احساس او را بشنوید. نیازی به واکنش دیگری نیست. حالا از او بخواهید مجسمه بشود. در جایی آرام دراز بکشد و مانند مجسمه بی حرکت باشد. خیال کند روی چمنها و در طبیعت است. تصور کند نور خورشید به او میخورد و او نیز گرمای آن را حس میکند. وقتی بدنش آرام شد به نفسهایش دقت کند. چهگونه هوا را به داخل بینی میکشد و از دهان بیرون میدهد؟ از او بخواهید در آن چند لحظه فقط به نور خورشید و طبیعت فکر کند و بر تنفسش تمرکز کند. حالا احساسش را بپرسید.
3- بازی کنید.
در هر داستان کودک با همراهی دیگران یا به تنهایی راهی برای روبهرویی با ترسش پیدا میکند. مانند گفتوگو بچه با تاریکی. از کودک بخواهید درباره ترس خودش یا ترسی که در داستان هست یک راه حل مانند بازی پیدا کند یا بسازد. او میتواند یک بازی فکری برای رویارویی با ترسش بسازد که مطابق داستان باشد تا هرزمان که خواست با خواندن کتاب آن بازی را انجام بدهد.
4- حرف بزنید.
کودک بکوشد تا با ترس خود گفتوگو کند. ترس از ارتباط با دیگران یا خجالت از جمعهای شلوغ، ترس از تاریکی یا هیولولوها. از او بخواهید ترسش را مانند یک مهمان در نظر بگیرد و او را به خانه دعوت کند. از او پذیرایی کند و با او صحبت کند. این که اصلاً ترسش چیست؟ اینجا چه میکند؟ آیا واقعاً این قدر واهمه دارد یا میتوانند با یکدیگر دوست باشند و مشکلشان را حل کنند؟
5- نقاشی کنید.
کودک درباره ترسهای در داستان هر حسی که دارد با گواش یا آبرنگ بکشد. از کودک بخواهید برای این کار از دستهایش استفاده کند و وسایل نقاشی را به کار نبندد. یک بار قبل از خواندن کتاب نقاشی بکشد و یک بار بعد از آن. از او بخواهید تفاوتهای آنها را با هم بگوید. این که در قبل چه احساسی داشته و بعد از آن چه احساسی دارد.
6- من کی هستم؟
کودک پس از خواندن داستان، جلوی آینه برود. از خودش بپرسد من کیستم؟ حالا ویژگیهای خود را بگوید. چه کارهایی بلد است؟ ویژگیهای اخلاقی او چیست؟ به خاطر کدام ویژگیاش خیلی به خود میبالد؟ دوست دارد چه کاری را بیشتر انجام بدهد؟ از او بخواهید حس خوبش را درباره بدنش نیز بگوید و از بدنش به خاطر این که به او کمک میکند تا کارهایش را انجام بدهد تشکر کند. او را تشویق کنید تا ویژگیهای مثبت خود را بگوید.
7- داستان بگویید.
از کودک بخواهید هر بار داستان را از دید یک نفر بگوید. ترس، مادر یا بزرگتر بچه در داستان، خود بچه یا یک نفر که بیرون داستان است. به این روش داستان را از نگاههای گوناگون بررسی میکند.
8- کشف کنید.
داستانها بار احساسی گوناگونی دارند. درباره حس کودک به هر بخش که صحبت کردید، او را یاری کنید تا چند جمله انتخاب کند. جملههایی که بار احساسی گوناگون داشته باشند. مثلاً حس ترس، امنیت، دوری، هیجان، شادی و غیره. سپس این جملهها و حسشان را روی کارتهای جداگانه بنویسید. هرکس به نوبت یک کارت بردارد و تلاش کند بدون گفتن جمله با نشان دادن هیجان و توضیح و شرح درباره آن، مخاطب را به سمت آن راهنمایی کند. مخاطب هم باید حدس بزند که کودک درباره کدام جمله صحبت میکند. جملهها لازم نیست دقیقاً مانند کتاب باشند. میتوانند برداشتی از آن هم باشند یا حتی یک کلمه و نام اصلی یک رویداد که از داستان برای کودک حس و بار هیجانی دارد. از تصویرهای کتاب هم میتوانید برای جملهها استفاده کنید.
افزودن دیدگاه جدید