بازنمایی سندرم استکهلم در داستان و پویانمایی دیو و دلبر، بخش اول

دیو و دلبر قصه‌ای نوشته رمان‌نویس فرانسوی گابریل-سوزان بربو دو ویلنوو است که در سال ۱۷۴۰ به چاپ رسید. نویسنده‌ای فرانسوی، به نام Jeanne-Marie Leprince de Beaumont(ژان ماری لپرینس دو بی مونت) این قصه را کوتاه و بازنویسی کرد و در سال ۱۷۵۶ میلادی منتشر کرد.

خلاصهی داستان

روزی روزگاری در یک قلعه‌ی بزرگ و زیبا، شاهزاده‌ای زیباروی و خوش قد و قامت زندگی می‌کرد. شاهزاده چون ثروت و زیبایی زیادی داشت، بسیار به خود مغرور بود. یک شب سرد زمستان، پیرزن جادوگری به قلعه‌ی او می‌آید و از شاهزاده می‌خواهد که او را در قصر خود راه دهد تا از سرما در امان بماند. پیرزن در ازای کمک شاهزاده، به او یک گل رز داد. اما شاهزاده که از ظاهر پیرزن خوشش نمی‌آمد، او را با پرخاش از خود راند. پیرزن نیز شاهزاده و قصر او را نفرین کرد تا ظاهر زیبایش را از دست بدهد و شاهزاده به یک هیولای ترسناک تبدیل شد. پیرزن به او گفت که او تا 21 سالگی، تا افتادن آخرین گلبرگ آن گل رز، فرصت دارد که دل یک دختر را برباید، که با ظاهر ترسناکی که شاهزاده داشت، این کار ممکن نبود. فقط با این کار، طلسم جادوگر از بین می‌رفت. در دهکده‌ی نزدیک قصر، دختری زیبا به نام «بل»، با پدر مخترع خود زندگی میکرد. پدر بل، یک روز برای فروش اختراع جدیدش به شهر می‌رود اما در راه گم می‌شود و سر از قصر نفرین شده‌ی شاهزاده در می‌آورد. شاهزاده با دیدن پدر بل، او را زندانی می‌کند. وقتی اسب پدر به دهکده برمی‌گردد، بل از او می‌خواهد که او را به جایی که پدرش گم شده، برساند. اسب نیز او را به قصر شاهزاده می‌برد. وقتی بل وارد قصر می‌شود، متوجه می‌شود که پدرش زندانی است و در رویارویی با هیولا از او می‌خواهد که او را به جای پدرش زندانی کند. بل در قصر دیو زندانی میشود. شاهزاده فکر می‌کند که اگر بل را به خودش علاقه‌مند کند، طلسم جادوگر از بین می‌رود. اما او بداخلاق و عصبانی است و این اخلاقش، کار را برایش دشوار می‌کند. اما بل رفته رفته ذات خوب دیو را می‌شناسد و سعی میکند شرایط او را درک کند. سرانجام دیو، تحت تاثیر شخصیت و مهربانی بل، به او علاقه‌مند می‌شود. اما علاقه‌مند شدن او شرط باطل شدن طلسم نیست. بل نیز باید به او علاقه‌مند شود و این علاقه را ابراز کند. در پایان داستان بل متوجه می‌شود که دیو را دوست دارد اما هنوز عاشق او نیست. دیو بر اثر مبارزه با رقیب خود، جوانی که سال‌هاست بل را دوست دارد اما بل درخواست ازدواج او را نمی‌پذیرد، زخمی می‌‌شود. بل از این اتفاق بسیار ناراحت می‌شود و متوجه می‌شود که چقدر دیو را دوست دارد. در نتیجه عشق‌اش را به او ابراز می‌کند و طلسم جادوگر از بین می‌رود و او تبدیل به شاهزاده می‌شود و با بل ازدواج می‌کند.

بازنمایی سندرم استکهلم در داستان و پویانمایی دیو و دلبر، بخش اول

پویانمایی دیو و دلبر

شرکت بزرگ تولید پویانمایی «والت دیزنی»، یک اثر پویانمایی بلند بر اساس داستان دیو و دلبر تولید کرد. طولی نکشید که پویانمایی دیو و دلبر مخاطبان زیادی را در سراسر جهان به خود جذب کرد. داستان گیرا، خلاقیت‌های بصری و موزیکال بودن این اثر، از دلایل موفقیت آن است.

 

سندرم استکهلم

سندرم استکهلم، وضعیتی است که در آن بین گروگان‌ها، با فرد یا افراد گروگان‌گیر، رابطه‌ی روانی و عاطفی شکل می‌گیرد. این اتفاق، با توجه به خطری که برای گروگان از سوی گروگان‌گیر وجود دارد، عقلانی نیست. پژوهش‌ها نشان میدهد که این سندرم در حدود ۵ درصد از گروگانها وجود دارد.

واژه‌ی سندرم استکهلم به این دلیل برای این اختلال انتخاب شده است که در سال ۱۹۷۳، در شهر استکهلم، پایتخت سوئد، در یک سرقت بانک، سارقان چهار نفر را گروگان گرفتند. بعد از دستگیر شدن سارقان، گروگانها حاضر نشدند علیه آن‌ها شهادت بدهند و برای دستگیر شدن آن‌ها بسیار غمگین بودند. این رخ‌داد همه را متعجب کرد. بنابراین نام این اختلال، سندرم استکهلم گذاشته شد.

سندرم استکهلم، یک حس متناقض است. در حالی که فرد اسیر یا گروگان، نسبت به گروگانگیر خود احساس ترس و بی اعتمادی دارد، با گذشت زمان و رو شدن لایه‌های شخصیتی گروگان‌گیر، فرد اسیر یا گروگان، با او همدلی می‌کند و تحت تاثیرش قرار می‌گیرد. کسانی که دچار سندرم استکهلم می‌شوند دارای دو نوع شخصیت هستند:

  1. شخصیت مطیع و وابسته: مهم‌ترین ویژگی اختلال شخصیت وابسته، نداشتن اطمینان به خود، وابستگی کامل به دیگران، رفتارهای تسلیم جویانه، کمرویی و تردید و پرهیز از مسئولیتپذیری است. این افراد برای این که تحت حمایت و محافظت قرار بگیرند، تسلط دیگران را بر خود می‌پذیرند. شخصیت مطیع و وابسته در تصمیم‌گیری‌‌های معمولی روزانه هم مشکل دارد. این افراد قادر به نه گفتن نیستند و اگر با نظر دیگران مخالف باشند، نمی‌توانند مخالفت خود را نشان دهند. این افراد دیدی منفی نسبت به خویش دارند و توانایی‌های خود را نادیده می‌گیرند. روابط اجتماعیشان، محدود به کسانی است که به آنها وابسته هستند. این افراد معمولاً به یک شخصیت سلطه‌گر (دوست یا همسر) نیاز دارند که آنها را سرپرستی و راهنمایی و از آنها حفاظت کند. این افراد برای رسیدن به اهدافشان سعی می‌کنند از دیگران کمک بگیرند، بنابراین از خود شخصیتی خوب و دلنشین به دیگران نشان می‌دهند. معمولا این افراد شخصیت سرگرم‌کننده‌ای دارند و سعی می‌کنند با بذلهگویی و مهربانی برای دیگران لحظه‌های خوبی را بسازند. این افراد مستعد ابتلا به سندرم استکهلم هستند، چرا که توان مقاومت در برابر خواسته‌های افراد گروگانگیر را ندارند. بنابراین برای زنده ماندن سعی می‌کنند به خود گروگانگیران، که در این زمان در مرکز قدرت هستند، پناه ببرند و نزدیک شدن به آنها، سبب می‌شود، احساس امنیت کنند. برای همین یک رابطه‌ی قدرت‌مند عاطفی و روانی، با شخص گروگانگیر پیدا می‌کنند. تا اندازه‌ای که بعد از تمام شدن گروگانگیری هم این رابطه‌ی عاطفی و هم ترس از ناخشنود کردن گروگانگیرها در آن‌ها ادامه می‌یابد.

 شخصیت بل در «دیو و دلبر» یک والد بالغ است:

  1. شخصیت والد بالغ: شخصیت بالغ، برای انجام هر کار خود فکر می‌کند و از روی احساس تصمیم نمی‌گیرد. از سویی از دیگران انتظار ندارد کارهایی را که او دوست دارد، برایش انجام دهند. شخصیت بالغ، سرد و به دور از لذت‌های کودکانه است. بنابراین این شخصیت در روابط اجتماعی خود دچار مشکل می‌شود. چرا که معمولا از چیزهایی که سبب لذت دیگران می‌شود، لذت نمی‌برد. همچنین کمتر از افراد دیگر از خوشحالی و خوشبختی‌های کوچک به وجد می‌آید. شخصیت والد، شخصیتی مسئولیتپذیر است که سعی می‌کند نسبت به نزدیکان خود همدلی داشته باشد و مسئولیت خود را دربرابر دیگران، به خوبی انجام می‌دهد. جمع شخصیت بالغ و والد (والد بالغ) فردی مسئولیتپذیر و جدی را می‌سازد که نسبت به افراد پیرامون خود دغدغه و نگرانی دارد و برای دیگران تکیه‌گاه مطمئنی است.

بل در دهکده‌ای زندگی می‌کند که همه‌ی مردمان آن سرگرم کارهای پیش پا افتاده‌اند و بر طبق عادات و رسوم خود زندگی می‌گذرانند. اما بل تنها دختری است که به خواندن کتاب علاقه دارد و مردهایی که بیشتر دختران دهکده را مجذوب خود می‌کنند، برای او جذابیتی ندارند. نگاه بل به زندگی، با دیگران متفاوت است و همین باعث اختلال در روابط او با دیگران شده است. از سویی بل پدری دارد که در رویای مخترع شدن، سالهای جوانی خود را از دست داده است و نتوانسته برای فرزندش زندگی شایسته‌ای را فراهم کند. اما بل، نسبت به او احساس مسئولیت می‌کند و به جای سرزنش‌اش، او را تشویق به عملی کردن رویاهایش می‌کند. در ادامه‌ی داستان نیز، بل با در خطر انداختن زندگی خود، پدرش را از چنگال دیو رها می‌کند. دغدغه‌ی بل نسبت به پدرش و همچنین در ادامه‌ی داستان تعهدش به دیو و درک شرایط ویژه‌ی او، با شنیدن حرف‌های اطرافیان دیو درباره‌ی او درباره‌ی گذشته‌اش، و کمک کردن به او هنگامی که بر اثر حمله‌ی گرگ‌ها و دشمنان زخمی می‌شود، همه و همه، نشان‌دهنده‌ی وجود شخصیت والد بالغ بل در داستان دیو دلبر است.

بازنمایی سندرم استکهلم در داستان و پویانمایی دیو و دلبر، بخش اول

همانطور که گفته شد، افراد دارای شخصیت والد بالغ، وقتی گروگان گرفته شوند یا اسیر گردند، مستعد بروز نشانه‌های سندرم استکهلم هستند. چرا که اگر فرد گروگانگیر بخواهد از میان یک جمع، یک یا چند نفر خود را تسلیم کنند، اغلب افراد بالغ که مسئولیت زندگی خود و دیگران را دارند، داوطلب می‌شوند. از سویی فرد والد بالغ می‌خواهد، فرد یا افراد گروگانگیر را از شرایطی که در آن قرار دارند نجات دهند. آنها نمی‌خواهند که گروگانگیران، با وجود سنگدلی، شرایط بدتری پیدا کنند و از سویی چون افراد متفکری هستند، به این فکر می‌کنند که چرا این افراد به ورطه‌ی گروگانگیری و کارهایی از این دست افتاده‌اند و در مواردی به آنها حق می‌دهند و تمایل دارند که ورق به نفع گروگانگیران برگردد و حتی در جهت این تمایل ممکن است کارهایی هم انجام دهند. مثلا به آنها وعده دهند که در صورت پایان این ماجرا به آنها کمک می‌کنند تا شرایط مالی بهتری داشته باشند و یا اینکه در دادگاه علیه آنها شهادت نمی‌دهند.

نتایج تحقیقات بر روی افرادی که دچار این سندرم شده‌اند، نشان می‌دهد که افراد دارای اختلال شخصیت مطیع و وابسته که در سایر مواقع استرس‌زای زندگی احساس درماندگی می‌کنند یا حاضرند جهت بقای خود دست به‌ هر کاری بزنند، چنانچه گروگان گرفته شوند، بیشتر درمعرض ابتلا به این سندرم قرار خواهند داشت.

بازنمایی سندرم استکهلم در داستان و پویانمایی دیو و دلبر، بخش اول

بسیاری از پژوهش‌گران معتقدند که این سندرم در توضیح رفتارهای خاص گروه وسیعی از آسیب دیدگان روانی کاربرد دارد، مانند بازماندگان اردوگاه‌‌های کار اجباریِ جنگ جهانی دوم، اعضای فرقه‌‌های مذهبی ویژه، زنانی که از سوی همسران‌‌شان مورد خشونت فیزیکی مکرر قرار گرفته‌اند، قربانیان تجاوز جنسی، کودکانی که از نظر جسمی و عاطفی آزار و اذیت دیده‌اند. برای همه‌ی این افراد می‌توان شرایطی مانند شرایط گروگانگیری در نظر گرفت. برای مثال کودکی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است، به دلیل داشتن شخصیت مطیع و وابسته، به متجاوز وابسته میشود. در واقع متجاوز را تنها پناه خود در آن شرایط می‌بیند و اثرات این وابستگی ممکن است تا مدت‌ها در وجود او باقی بماند و در برخی موارد افراد قربانی خشونت، بعد از گذشت زمان، برای دیدن شخصی که او را آزار داده، ابراز دلتنگی کند. این سندرم پیچیده، در هر فرد با شخصیت‌های مختلف می‌تواند نشانه‌های متفاوتی ایجاد کند. و به دلایلی که گفته شد نمی‌توان نشانه‌های این اختلال را در افراد زیادی به صورت پژوهش هدفدار بررسی کرد. اما سه نشانه در همه‌ی افرادی که دچار سندرم استکهلم بوده‌اند مشترک بوده است:

  1. گروگان نسبت‌ به پلیس و سایر نیروهای مسئول دارای احساسات منفی است
  2. گروگان نسبت ‌به گروگان‌گیر دارای احساسات مثبت است
  3. گروگانگیر نسبت ‌به گرو‌گان احساسات مثبت پیدا می‌کند

سندرم استکهلم در تمامی گروگان‌ها یا کسانی که تجربه‌‌ی سایر موقعیت‌های قابل مقایسه را داشته‌اند، بروز نمی‌کند. طبق نتایج پژوهشی که روی بیش از ۱۲۰۰ مورد گروگان‌گیری انجام شد، پژوهش‌گران دریافتند که در ۹۲ درصد از گروگان‌ها اثری از سندرم استکهلم مشاهده نشد. اما پژوهش‌گران در مصاحبه با مهمان‌دارانی که تجربه‌‌ی گروگان‌ گرفته‌ شدن در هواپیما ربایی داشتند، به این نتیجه رسیدند که وجود شرایط زیر جهت بروز سندرم استکهلم ضروری است:

  • موقعیت بحرانی چند روز یا بیشتر طول بکشد
  • گروگان‌‌ها در اتاقی جداگانه نگه‌‌داری نشوند، بلکه در تماس با گروگان‌‌گیرها باشند
  • گروگان‌گیرها نسبت ‌به گروگان‌ها با نرم‌خویی رفتار کنند یا حداقل آسیبی به آن‌ها نزنند

نشانه‌های افرادی که دچار سندرم استکهلم می‌شوند بسیار شبیه افرادی است که به اختلال استرس پساآسیب(PTSD) دچار شده‌اند. چرا که فرد در جریان گروگان‌گیری و شرایط مشابه، آسیب روحی می‌بیند که اثراتی در او بر جای می‌گذارد که به آن اختلال استرس پساآسیب می‌گویند که نشانه‌های آن شامل موارد زیر است:

  1. بی‌خوابی
  2. کابوس دیدن
  3. تحریک‌پذیری
  4. مشکلات تمرکز
  5. وحشت ناگهانی
  6. احساس سردرگمی
  7. ناتوانی در لذت‌بردن
  8. بی‌اعتمادی به دیگران
  9. بازیادآوری ذهنی حادثه و بازآفرینی مکرر آن برای خود

ادامه دارد...

بخش دوم «بازنمایی سندرم استکهلم در داستان و پویانمایی دیو و دلبر» را بخوانید:

تعدادی از منابع:

  1. Psychometric Properties of the Stockholm Syndrome Scale; a Study of the Women Referred to the Legal Medicine Organization

نویسنده: S. Tamaddoni(اس. تمدنی)، استاد روانشناسی خانواده‌ی دانشگاه آزاد قوچان ایران، و همکاران. سال انتشار: 2020

  1. The Stockholm Syndrome: the view of the capital by the “Places Left Behind”

نویسنده: Jonna Rickardsson(جونا ریکاردسون)، استاد مرکز اقتصاد دانشگاه جانکوپینگ سوئد، و همکاران. سال انتشار: 2021

  1. Does Stockholm Syndrome Exist in Lebanon? Results of a Cross-Sectional Study Considering the Factors Associated with Violence Against Women in a Lebanese Representative Sample

نویسنده: Clara Rahme(کلارا راهم)، استاد روانشانسی دانشگاه مرکزی لبنان، و همکاران. سال انتشار: 2020

  1. Stockholm syndrome -A self-delusive survival strategy

نویسنده: Minu .S.Nair(مینو. اس. نایر)، دانشیار مرکز مراقبت‌های بهداشتی اعصاب و روان دانشگاه بوپال ایالت مادیا پرادش هند، و همکاران. سال انتشار: 2015

ویراستار:
Submitted by editor74 on

دیو و دلبر قصه‌ای نوشته رمان‌نویس فرانسوی گابریل-سوزان بربو دو ویلنوو است که در سال ۱۷۴۰ به چاپ رسید. نویسنده‌ای فرانسوی، به نام Jeanne-Marie Leprince de Beaumont(ژان ماری لپرینس دو بی مونت) این قصه را کوتاه و بازنویسی کرد و در سال ۱۷۵۶ میلادی منتشر کرد.

خلاصهی داستان

روزی روزگاری در یک قلعه‌ی بزرگ و زیبا، شاهزاده‌ای زیباروی و خوش قد و قامت زندگی می‌کرد. شاهزاده چون ثروت و زیبایی زیادی داشت، بسیار به خود مغرور بود. یک شب سرد زمستان، پیرزن جادوگری به قلعه‌ی او می‌آید و از شاهزاده می‌خواهد که او را در قصر خود راه دهد تا از سرما در امان بماند. پیرزن در ازای کمک شاهزاده، به او یک گل رز داد. اما شاهزاده که از ظاهر پیرزن خوشش نمی‌آمد، او را با پرخاش از خود راند. پیرزن نیز شاهزاده و قصر او را نفرین کرد تا ظاهر زیبایش را از دست بدهد و شاهزاده به یک هیولای ترسناک تبدیل شد. پیرزن به او گفت که او تا 21 سالگی، تا افتادن آخرین گلبرگ آن گل رز، فرصت دارد که دل یک دختر را برباید، که با ظاهر ترسناکی که شاهزاده داشت، این کار ممکن نبود. فقط با این کار، طلسم جادوگر از بین می‌رفت. در دهکده‌ی نزدیک قصر، دختری زیبا به نام «بل»، با پدر مخترع خود زندگی میکرد. پدر بل، یک روز برای فروش اختراع جدیدش به شهر می‌رود اما در راه گم می‌شود و سر از قصر نفرین شده‌ی شاهزاده در می‌آورد. شاهزاده با دیدن پدر بل، او را زندانی می‌کند. وقتی اسب پدر به دهکده برمی‌گردد، بل از او می‌خواهد که او را به جایی که پدرش گم شده، برساند. اسب نیز او را به قصر شاهزاده می‌برد. وقتی بل وارد قصر می‌شود، متوجه می‌شود که پدرش زندانی است و در رویارویی با هیولا از او می‌خواهد که او را به جای پدرش زندانی کند. بل در قصر دیو زندانی میشود. شاهزاده فکر می‌کند که اگر بل را به خودش علاقه‌مند کند، طلسم جادوگر از بین می‌رود. اما او بداخلاق و عصبانی است و این اخلاقش، کار را برایش دشوار می‌کند. اما بل رفته رفته ذات خوب دیو را می‌شناسد و سعی میکند شرایط او را درک کند. سرانجام دیو، تحت تاثیر شخصیت و مهربانی بل، به او علاقه‌مند می‌شود. اما علاقه‌مند شدن او شرط باطل شدن طلسم نیست. بل نیز باید به او علاقه‌مند شود و این علاقه را ابراز کند. در پایان داستان بل متوجه می‌شود که دیو را دوست دارد اما هنوز عاشق او نیست. دیو بر اثر مبارزه با رقیب خود، جوانی که سال‌هاست بل را دوست دارد اما بل درخواست ازدواج او را نمی‌پذیرد، زخمی می‌‌شود. بل از این اتفاق بسیار ناراحت می‌شود و متوجه می‌شود که چقدر دیو را دوست دارد. در نتیجه عشق‌اش را به او ابراز می‌کند و طلسم جادوگر از بین می‌رود و او تبدیل به شاهزاده می‌شود و با بل ازدواج می‌کند.

بازنمایی سندرم استکهلم در داستان و پویانمایی دیو و دلبر، بخش اول

پویانمایی دیو و دلبر

شرکت بزرگ تولید پویانمایی «والت دیزنی»، یک اثر پویانمایی بلند بر اساس داستان دیو و دلبر تولید کرد. طولی نکشید که پویانمایی دیو و دلبر مخاطبان زیادی را در سراسر جهان به خود جذب کرد. داستان گیرا، خلاقیت‌های بصری و موزیکال بودن این اثر، از دلایل موفقیت آن است.

 

سندرم استکهلم

سندرم استکهلم، وضعیتی است که در آن بین گروگان‌ها، با فرد یا افراد گروگان‌گیر، رابطه‌ی روانی و عاطفی شکل می‌گیرد. این اتفاق، با توجه به خطری که برای گروگان از سوی گروگان‌گیر وجود دارد، عقلانی نیست. پژوهش‌ها نشان میدهد که این سندرم در حدود ۵ درصد از گروگانها وجود دارد.

واژه‌ی سندرم استکهلم به این دلیل برای این اختلال انتخاب شده است که در سال ۱۹۷۳، در شهر استکهلم، پایتخت سوئد، در یک سرقت بانک، سارقان چهار نفر را گروگان گرفتند. بعد از دستگیر شدن سارقان، گروگانها حاضر نشدند علیه آن‌ها شهادت بدهند و برای دستگیر شدن آن‌ها بسیار غمگین بودند. این رخ‌داد همه را متعجب کرد. بنابراین نام این اختلال، سندرم استکهلم گذاشته شد.

سندرم استکهلم، یک حس متناقض است. در حالی که فرد اسیر یا گروگان، نسبت به گروگانگیر خود احساس ترس و بی اعتمادی دارد، با گذشت زمان و رو شدن لایه‌های شخصیتی گروگان‌گیر، فرد اسیر یا گروگان، با او همدلی می‌کند و تحت تاثیرش قرار می‌گیرد. کسانی که دچار سندرم استکهلم می‌شوند دارای دو نوع شخصیت هستند:

  1. شخصیت مطیع و وابسته: مهم‌ترین ویژگی اختلال شخصیت وابسته، نداشتن اطمینان به خود، وابستگی کامل به دیگران، رفتارهای تسلیم جویانه، کمرویی و تردید و پرهیز از مسئولیتپذیری است. این افراد برای این که تحت حمایت و محافظت قرار بگیرند، تسلط دیگران را بر خود می‌پذیرند. شخصیت مطیع و وابسته در تصمیم‌گیری‌‌های معمولی روزانه هم مشکل دارد. این افراد قادر به نه گفتن نیستند و اگر با نظر دیگران مخالف باشند، نمی‌توانند مخالفت خود را نشان دهند. این افراد دیدی منفی نسبت به خویش دارند و توانایی‌های خود را نادیده می‌گیرند. روابط اجتماعیشان، محدود به کسانی است که به آنها وابسته هستند. این افراد معمولاً به یک شخصیت سلطه‌گر (دوست یا همسر) نیاز دارند که آنها را سرپرستی و راهنمایی و از آنها حفاظت کند. این افراد برای رسیدن به اهدافشان سعی می‌کنند از دیگران کمک بگیرند، بنابراین از خود شخصیتی خوب و دلنشین به دیگران نشان می‌دهند. معمولا این افراد شخصیت سرگرم‌کننده‌ای دارند و سعی می‌کنند با بذلهگویی و مهربانی برای دیگران لحظه‌های خوبی را بسازند. این افراد مستعد ابتلا به سندرم استکهلم هستند، چرا که توان مقاومت در برابر خواسته‌های افراد گروگانگیر را ندارند. بنابراین برای زنده ماندن سعی می‌کنند به خود گروگانگیران، که در این زمان در مرکز قدرت هستند، پناه ببرند و نزدیک شدن به آنها، سبب می‌شود، احساس امنیت کنند. برای همین یک رابطه‌ی قدرت‌مند عاطفی و روانی، با شخص گروگانگیر پیدا می‌کنند. تا اندازه‌ای که بعد از تمام شدن گروگانگیری هم این رابطه‌ی عاطفی و هم ترس از ناخشنود کردن گروگانگیرها در آن‌ها ادامه می‌یابد.

 شخصیت بل در «دیو و دلبر» یک والد بالغ است:

  1. شخصیت والد بالغ: شخصیت بالغ، برای انجام هر کار خود فکر می‌کند و از روی احساس تصمیم نمی‌گیرد. از سویی از دیگران انتظار ندارد کارهایی را که او دوست دارد، برایش انجام دهند. شخصیت بالغ، سرد و به دور از لذت‌های کودکانه است. بنابراین این شخصیت در روابط اجتماعی خود دچار مشکل می‌شود. چرا که معمولا از چیزهایی که سبب لذت دیگران می‌شود، لذت نمی‌برد. همچنین کمتر از افراد دیگر از خوشحالی و خوشبختی‌های کوچک به وجد می‌آید. شخصیت والد، شخصیتی مسئولیتپذیر است که سعی می‌کند نسبت به نزدیکان خود همدلی داشته باشد و مسئولیت خود را دربرابر دیگران، به خوبی انجام می‌دهد. جمع شخصیت بالغ و والد (والد بالغ) فردی مسئولیتپذیر و جدی را می‌سازد که نسبت به افراد پیرامون خود دغدغه و نگرانی دارد و برای دیگران تکیه‌گاه مطمئنی است.

بل در دهکده‌ای زندگی می‌کند که همه‌ی مردمان آن سرگرم کارهای پیش پا افتاده‌اند و بر طبق عادات و رسوم خود زندگی می‌گذرانند. اما بل تنها دختری است که به خواندن کتاب علاقه دارد و مردهایی که بیشتر دختران دهکده را مجذوب خود می‌کنند، برای او جذابیتی ندارند. نگاه بل به زندگی، با دیگران متفاوت است و همین باعث اختلال در روابط او با دیگران شده است. از سویی بل پدری دارد که در رویای مخترع شدن، سالهای جوانی خود را از دست داده است و نتوانسته برای فرزندش زندگی شایسته‌ای را فراهم کند. اما بل، نسبت به او احساس مسئولیت می‌کند و به جای سرزنش‌اش، او را تشویق به عملی کردن رویاهایش می‌کند. در ادامه‌ی داستان نیز، بل با در خطر انداختن زندگی خود، پدرش را از چنگال دیو رها می‌کند. دغدغه‌ی بل نسبت به پدرش و همچنین در ادامه‌ی داستان تعهدش به دیو و درک شرایط ویژه‌ی او، با شنیدن حرف‌های اطرافیان دیو درباره‌ی او درباره‌ی گذشته‌اش، و کمک کردن به او هنگامی که بر اثر حمله‌ی گرگ‌ها و دشمنان زخمی می‌شود، همه و همه، نشان‌دهنده‌ی وجود شخصیت والد بالغ بل در داستان دیو دلبر است.

بازنمایی سندرم استکهلم در داستان و پویانمایی دیو و دلبر، بخش اول

همانطور که گفته شد، افراد دارای شخصیت والد بالغ، وقتی گروگان گرفته شوند یا اسیر گردند، مستعد بروز نشانه‌های سندرم استکهلم هستند. چرا که اگر فرد گروگانگیر بخواهد از میان یک جمع، یک یا چند نفر خود را تسلیم کنند، اغلب افراد بالغ که مسئولیت زندگی خود و دیگران را دارند، داوطلب می‌شوند. از سویی فرد والد بالغ می‌خواهد، فرد یا افراد گروگانگیر را از شرایطی که در آن قرار دارند نجات دهند. آنها نمی‌خواهند که گروگانگیران، با وجود سنگدلی، شرایط بدتری پیدا کنند و از سویی چون افراد متفکری هستند، به این فکر می‌کنند که چرا این افراد به ورطه‌ی گروگانگیری و کارهایی از این دست افتاده‌اند و در مواردی به آنها حق می‌دهند و تمایل دارند که ورق به نفع گروگانگیران برگردد و حتی در جهت این تمایل ممکن است کارهایی هم انجام دهند. مثلا به آنها وعده دهند که در صورت پایان این ماجرا به آنها کمک می‌کنند تا شرایط مالی بهتری داشته باشند و یا اینکه در دادگاه علیه آنها شهادت نمی‌دهند.

نتایج تحقیقات بر روی افرادی که دچار این سندرم شده‌اند، نشان می‌دهد که افراد دارای اختلال شخصیت مطیع و وابسته که در سایر مواقع استرس‌زای زندگی احساس درماندگی می‌کنند یا حاضرند جهت بقای خود دست به‌ هر کاری بزنند، چنانچه گروگان گرفته شوند، بیشتر درمعرض ابتلا به این سندرم قرار خواهند داشت.

بازنمایی سندرم استکهلم در داستان و پویانمایی دیو و دلبر، بخش اول

بسیاری از پژوهش‌گران معتقدند که این سندرم در توضیح رفتارهای خاص گروه وسیعی از آسیب دیدگان روانی کاربرد دارد، مانند بازماندگان اردوگاه‌‌های کار اجباریِ جنگ جهانی دوم، اعضای فرقه‌‌های مذهبی ویژه، زنانی که از سوی همسران‌‌شان مورد خشونت فیزیکی مکرر قرار گرفته‌اند، قربانیان تجاوز جنسی، کودکانی که از نظر جسمی و عاطفی آزار و اذیت دیده‌اند. برای همه‌ی این افراد می‌توان شرایطی مانند شرایط گروگانگیری در نظر گرفت. برای مثال کودکی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است، به دلیل داشتن شخصیت مطیع و وابسته، به متجاوز وابسته میشود. در واقع متجاوز را تنها پناه خود در آن شرایط می‌بیند و اثرات این وابستگی ممکن است تا مدت‌ها در وجود او باقی بماند و در برخی موارد افراد قربانی خشونت، بعد از گذشت زمان، برای دیدن شخصی که او را آزار داده، ابراز دلتنگی کند. این سندرم پیچیده، در هر فرد با شخصیت‌های مختلف می‌تواند نشانه‌های متفاوتی ایجاد کند. و به دلایلی که گفته شد نمی‌توان نشانه‌های این اختلال را در افراد زیادی به صورت پژوهش هدفدار بررسی کرد. اما سه نشانه در همه‌ی افرادی که دچار سندرم استکهلم بوده‌اند مشترک بوده است:

  1. گروگان نسبت‌ به پلیس و سایر نیروهای مسئول دارای احساسات منفی است
  2. گروگان نسبت ‌به گروگان‌گیر دارای احساسات مثبت است
  3. گروگانگیر نسبت ‌به گرو‌گان احساسات مثبت پیدا می‌کند

سندرم استکهلم در تمامی گروگان‌ها یا کسانی که تجربه‌‌ی سایر موقعیت‌های قابل مقایسه را داشته‌اند، بروز نمی‌کند. طبق نتایج پژوهشی که روی بیش از ۱۲۰۰ مورد گروگان‌گیری انجام شد، پژوهش‌گران دریافتند که در ۹۲ درصد از گروگان‌ها اثری از سندرم استکهلم مشاهده نشد. اما پژوهش‌گران در مصاحبه با مهمان‌دارانی که تجربه‌‌ی گروگان‌ گرفته‌ شدن در هواپیما ربایی داشتند، به این نتیجه رسیدند که وجود شرایط زیر جهت بروز سندرم استکهلم ضروری است:

  • موقعیت بحرانی چند روز یا بیشتر طول بکشد
  • گروگان‌‌ها در اتاقی جداگانه نگه‌‌داری نشوند، بلکه در تماس با گروگان‌‌گیرها باشند
  • گروگان‌گیرها نسبت ‌به گروگان‌ها با نرم‌خویی رفتار کنند یا حداقل آسیبی به آن‌ها نزنند

نشانه‌های افرادی که دچار سندرم استکهلم می‌شوند بسیار شبیه افرادی است که به اختلال استرس پساآسیب(PTSD) دچار شده‌اند. چرا که فرد در جریان گروگان‌گیری و شرایط مشابه، آسیب روحی می‌بیند که اثراتی در او بر جای می‌گذارد که به آن اختلال استرس پساآسیب می‌گویند که نشانه‌های آن شامل موارد زیر است:

  1. بی‌خوابی
  2. کابوس دیدن
  3. تحریک‌پذیری
  4. مشکلات تمرکز
  5. وحشت ناگهانی
  6. احساس سردرگمی
  7. ناتوانی در لذت‌بردن
  8. بی‌اعتمادی به دیگران
  9. بازیادآوری ذهنی حادثه و بازآفرینی مکرر آن برای خود

ادامه دارد...

بخش دوم «بازنمایی سندرم استکهلم در داستان و پویانمایی دیو و دلبر» را بخوانید:

تعدادی از منابع:

  1. Psychometric Properties of the Stockholm Syndrome Scale; a Study of the Women Referred to the Legal Medicine Organization

نویسنده: S. Tamaddoni(اس. تمدنی)، استاد روانشناسی خانواده‌ی دانشگاه آزاد قوچان ایران، و همکاران. سال انتشار: 2020

  1. The Stockholm Syndrome: the view of the capital by the “Places Left Behind”

نویسنده: Jonna Rickardsson(جونا ریکاردسون)، استاد مرکز اقتصاد دانشگاه جانکوپینگ سوئد، و همکاران. سال انتشار: 2021

  1. Does Stockholm Syndrome Exist in Lebanon? Results of a Cross-Sectional Study Considering the Factors Associated with Violence Against Women in a Lebanese Representative Sample

نویسنده: Clara Rahme(کلارا راهم)، استاد روانشانسی دانشگاه مرکزی لبنان، و همکاران. سال انتشار: 2020

  1. Stockholm syndrome -A self-delusive survival strategy

نویسنده: Minu .S.Nair(مینو. اس. نایر)، دانشیار مرکز مراقبت‌های بهداشتی اعصاب و روان دانشگاه بوپال ایالت مادیا پرادش هند، و همکاران. سال انتشار: 2015

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

افزودن دیدگاه جدید

The comment language code.

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
مترجم (دسته بندی)
ویراستار (دسته بندی)
پدیدآورندگان (دسته بندی)
نوع محتوا
مقاله