ورت، دختری که دوست نداشت جادوگر شود

"ورت" ١١ ساله در خانواده ای به دنیا آمده که جادوگری از مادربزرگ به مادرش و او به ارث رسیده است. اما ورت دوست ندارد جادوگر شود. او از کودکی پدرش را ندیده و هر بار از مادر سراغ او را می گیرد مادر از پاسخ دادن خودداری می کند.

ورت دوست دارد مانند انسان های عادی عاشق شود و ازدواج کند اما پافشاری مادرش در یاد گرفتن اصول جادوگری روز به روز بیشتر می شود. سرانجام ورت که قرار است هفته ای یک روز را با مادر بزرگ بگذراند این اصول را از او یاد می گیرد. اما با کمک دوستش سوفی از آن برای پیدا کردن پدرش استفاده می کند.

داستان "ورت، دختری که دوست نداشت جادوگر شود" یک داستان فانتزی است با بار عاطفی –روانشناسی بسیار زیاد. در این داستان که نگاه تازه و جالبی دارد و از جادوگری به عنوان یک هنر در انجام کارهای خوب استفاده می شود نه به عنوان عاملی برای آزار انسان ها. بخش جالب دیگر داستان ارتباط عاطفی صحیح و درست بین یک دختر و پسر نوجوان در سن بلوغ است که پرداختی زیبا و منطقی دارد. این داستان درباره ی گذر از کودکی به نوجوانی، شکل گیری شخصیت کودک، اولین هیجانات عاطفی بین بزرگترها و کوچکترها و نقش والدین به مخاطب شناخت می دهد.

خواندن آن را به نوجوانان در آستانه ی بلوغ پیشنهاد می کنیم.

عنوان لاتین
Verte
برگردان
الهه هاشمی
تهیه کننده
ژاله فروهر
سال نشر
۱۳۹۱
ناشران
نویسنده
Marie Desplechin, ماری دپلوشن
Submitted by editor3 on