سرگرمی‌هایی که جایگزین کتاب می‌شود

گفت وگوی با احمد بیگدلی

دنیای امروز همان قدر که مولود انواع و اقسام تکنولوژی های نوین است، همان قدر هم انسان را از برخی ضروری‌ترین نیازهایش دور می‌سازد؛ دنیایی که آن قدر پیچیده شده که ساکنانش وقت بسیاری از کارها را ندارند. یکی از این کارها که متاسفانه تحت تاثیر دیگر جنبه‌های زندگی روز به روز از توجه به آن کاسته می‌شود تربیت کودکان است.

کودکانی که قرار است دنیای فردا را در دست گرفته و به ساختن آن ادامه بدهند. شرایط زندگی در جهان امروز به گونه ای شده که بسیاری از پدر و مادران امروزی وقت آن را ندارند که کنار کودکانشان نشسته و برای آن‌ها کتاب بخوانند. به همین خاطر سعی می‌کنند با خرید انواع و اقسام وسایل سرگرمی این نبودن‌ها و این کمبودها را جبران کنند. به جای آن که کتابی خریده و برای فرزندانشان بخوانند، لوح‌های فشرده کارتون یا بازی خریداری می‌کنند تا نیازی به حضور در کنار بچه‌هایشان نباشد.

با توجه به اهمیت مطالعه از سنین کودکی و ایجاد علاقه به کتابخوانی که باید مبنایش از همین سنین گذاشته شود امروز تصمیم گرفتیم به گفت و گو با احمد بیگدلی یکی از داستان نویسان کشورمان بنشینیم؛ داستان نویسی که سال‌ها به آموزش اشتغال داشته و از تجریبات خوبی هم در ارتباط با کودکان برخوردار است.

  • این روزها بازار وسایل سرگرمی مملو از لوح‌های فشرده و دیگر وسایلی شده که به مرور در حال جایگزین شدن به جای کتاب هستند. به نظر شما این مسئله چه آسیبی به کودکان می‌زند و وجود کتاب تا چه اندازه ضروری به نظر می‌رسد؟

متاسفانه باید بگویم پدر و مادرهای امروز و متولیان فرهنگی به یک نکته اساسی توجه نمی‌کنند، نکته ای که بیانگر این است که کم کم کتاب در حال پاک شدن از زندگی کودکان امروز است؛ نکته ای که خانواده‌ها ازآن غافل هستند.

بی اغراق هیچ چیزی جای کتاب را نمی‌گیرد، این که کسی بگوید در عالم چیزی جای کتاب را می‌گیرد ادعای پوچی است. زمانی که کودکان هنوز به مدرسه نمی‌روند، پدر و مادر می‌توانند برای آن‌ها کتاب خوانده و آن‌ها را به دنیای خیال ببرند. از آن جایی که کودک از طریق گوش خود داستان را می‌شنود قوه تخیلش برای جبران تصویری که در اختیار ندارد به کار می‌افتد. پدر و مادر داستان را می‌خوانند و او از طریق شنیده‌هایش به دنیای خیال پرواز می‌کند و ذهنش به بازسازی شنیده‌هایش به واسطه کتاب می‌پردازد.

  • پس زمانی که والدین برای کودکان خود کتاب می‌خوانند به آن‌ها فرصتی برای پرورش نیروی تخیلشان می‌دهند؟

بله همین طور است. کتاب و غرق شدن در دنیای آن به کودکان کمک می‌کند تا با ذهنشان بر خلاقیت خود بیفزایند. مخاطب کم سن و سال ما قهرمان‌های داستان و اتفاقات درون کتاب را آن طور که خود می‌خواهد درخیالش تصور می‌کند.

خانواده‌ها می‌توانند از این طریق کودکان را از همان ابتدا با ذهن خلاق و پویا تربیت کنند. مسلم است چنین کودکانی در بزرگسالی در هر شاخه و رشته ای که قدم گذارند موفق خواهند بود چراکه ذهنشان از کودکی خلاق پرورش یافته است.

این‌ها همه زمانی اتفاق می‌افتد که ما بچه‌ها را با کتاب مانوس کنیم. اما اگر کتاب به مرور از زندگی بچه‌ها حذف شود دیگر شاهد پرورش چنین کودکانی نخواهیم بود. متاسفانه بسیاری از مادران و پدران امروزی به دلیل درگیری و مشغله‌های فکری از کودکانشان غافل شده‌اند.

آنها نمی‌دانند که حذف کتاب و مطالعه از زندگی فرزندشان حتی در آینده آن‌ها هم موثر خواهد بود. از وقتی که کار به لوح‌های فشرده وتکنولوژی های نوین کشیده دیگر نمی‌توان در خصوص پرورش ذهن بچه‌ها سخنی گفت.

این ابزارها و لوح‌های فشرده با این که کودکان را به خود مشغول کرده و زمان بیشتری در اختیار پدر و مادرهای جوان می‌گذارند اما در حقیقت خلاقیت را از این مخاطبان کم سن و سال می‌گیرند. لوح‌های فشرده ای که امروز به وفور در بازار پیدا می‌شوند و با محتویات گوناگونی عرضه می‌شوند فاقد اثرات مثبت یاد شده هستند و قوه تخیل را نمی‌سازند.

  • آیا پرورش این دنیای خیالی تنها از طریق کتاب حاصل می‌شود؟

بی اغراق باید بگویم که بله، چون زمانی که برای کودک کتاب خوانده می‌شود او می‌تواند به اختیار خود داستان را به طوری که دوست دارد در ذهنش تصویر سازی کند. اختیار دنیای خیالش در دستان خودش است. او قادر به پرورش جهان تخیل بر طبق خواسته خود است.

این‌ها تنها از راه مطالعه حاصل می‌شود. برای همین است که می‌گویم نباید این فرصت را از بچه‌ها بگیریم. نباید فراموش کرد که بخشی از این مسئله از اینجا ناشی می‌شود که کودک چون تنها از حس شنوایی خود بهره می‌گیرد قادر به چنین کارهایی است.

زمانی که او پشت صفحه تلویزیون یا رایانه نشسته و مشغول تماشا است چون از بینایی و چشم خود هم بهره می‌گیرد دیگر نیازی به بازسازی تصویر در ذهنش ندارد. او هم می‌شنود و هم می‌بیند.

در حالی که هنگامی که والدینش کتابی برای او می‌خوانند؛ او تنها می‌شنید. زمانی که کودک از طریق این لوح‌ها به تماشا می‌نشیند دیگر فرصتی برای بازسازی ندارد. او هر چه را می‌بیند باور می‌کند. چیزهایی را باور می‌کند که کارگردان آن برنامه مورد نظر خواسته به او تحمیل کند نه چیزی که حاصل ذهن کودکانه خود اوست.

شاید بسیاری از پدر و مادرها ندانند که با حذف کتاب از زندگی بچه‌هایشان و جایگزین کردن سایر وسایل سرگرمی آن‌ها را از چه دنیایی محروم می‌سازند. شاید نمی‌دانند که در چنین شرایطی کودک از یک تربیت خود دور شده و به جهانی سوق داده می‌شود که هیچ ارتباطی با ذهن او ندارد. من حتم دارم که پدر و مادرها نمی‌دانند چراکه اگر بدانند فرزند خود را از چنین فرصتی محروم نخواهند ساخت.

  • بسیاری از این لوح‌های فشرده محصول کشورهای غربی است. این بیگانگی از مخاطب چه ضرری را برای ما به دنبال خواهد داشت؟

چنین جایگزین شدن‌هایی متاسفانه همیشه نامناسب است. به ویژه در شرایطی که این لوح‌های فشرده محصول کشورهای غربی باشند. محصولاتی که هیچ ارتباطی با آثار کهن ما نداشته و حاصل فرهنگ و تفکراتی کاملاً بیگانه از ما هستند.

لوح‌های فشرده ای که موجوداتی عجیب از دل آن‌ها سر برآورده و گاه تبدیل به شخصیت‌های عجیب و غریبی می‌شوند که ارتباطی با فرهنگ و داشته‌های ما ندارند. نمی‌گویم این محصولات فرهنگی کاملاً مضر هستند؛ اما معتقدم که تمرکز بیش از حد والدین در خرید آن‌ها در دراز مدت قدرت خلاقیت را از بچه‌ها می‌گیرد.

به عقیده من حتی اگر پدر و مادرها ناچار به استفاده از این وسایل برای سرگرم کردن کودکانشان هستند حداقل با دقت دست به انتخاب بزنند. بنشینند کنار بچه‌هایشان و ببینند چه چیزی برای آن‌ها خریده‌اند. همراه آن‌ها این لوح‌های فشرده را تماشا کرده و به کودکان بگویند که هیچ کدام ازآن شخصیت‌ها واقعی نبوده و تنها ساخته و پرداخته ذهن سازندگانشان هستند. متاسفانه بچه‌ها در این شرایط چون خود لزومی در تصویر سازی در خیالشان ندارند هر چه را ببینند باور می‌کنند. ما باید از بچه‌هایمان در برابر این باورپذیری حمایت کنیم.

  • شما معتقدید که این لوح‌های فشرده موجب باور پذیری کودکان از هر آن چه می‌بینند می‌شود؟

بله همین طور است. در کودکان اگر شنوایی با بینایی همراه شود موجب باورپذیری دیده‌های آنان می‌شود. بچه‌های ما هر چه را ببینند باور می‌کنند. به همین دلیل این بزرگ‌ترها هستند که باید آن‌ها را از این مسئله آگاه کنند که دنیای پیش رویشان واقعی نیست و تنها ساخته و پرداخته ذهن سازندگان آن است.

باز هم به پدر و مادرهای جوان می‌گویم که این لوح‌های فشرده قادر هستند آن چیزهایی را به کودکان القا کنند که شاید به هیچ وجه خواسته ما نباشد. متاسفانه اغلب این لوح‌های فشرده که در قالب کارتن، بازی و سایر سرگرمی‌ها عرضه می‌شوند بدون در نظر گرفتن مخاطبان ساخته شده‌اند.

برای سازندگان این ابزارهای نوین فرقی ندارد که مخاطب آن‌ها ممکن است کودکی در آن سوی کره زمین باشد. کودکی از فرهنگی کاملاً متفاوت که تماشای این لوح ممکن است حتی برای او مضر باشد. از این مسئله هم که بگذریم این لوح‌های فشرده قدرت تخیل بچه‌ها را ضعیف می‌کنند. چراکه آنان در صورت استفاده از این ابزارها دیگر نیازی به تصویر سازی در دنیای تخیلات خود ندارند.

  • به عنوان یکی از اهالی قلم چه توصیه ای برای خانواده‌ها دارید؟

تربیت مهم‌ترین وظیفه ای است که بر دوش هر پدر و مادری نهاده شده است. باز هم باید بگویم که متاسفانه بسیاری از والدین امروزی این وظیفه را فراموش کرده‌اند. آن‌ها یادشان رفته که باید زمان بیشتری برای بچه‌هایشان صرف کنند.

آن‌ها یادشان رفته که برای بچه‌ها باید سرمایه گذاری کرد. این مسئله از چنان اهمیتی برخوردار است که به عقیده من پدر و مادری که زمانی برای پرداختن به کودکانشان ندارند از ابتدا نباید اصلاً به فکر پدر و مادر شدن باشند.

منبع
روزنامه ایران، شماره ۵۱۹۶
Submitted by editor6 on

گفت وگوی با احمد بیگدلی

دنیای امروز همان قدر که مولود انواع و اقسام تکنولوژی های نوین است، همان قدر هم انسان را از برخی ضروری‌ترین نیازهایش دور می‌سازد؛ دنیایی که آن قدر پیچیده شده که ساکنانش وقت بسیاری از کارها را ندارند. یکی از این کارها که متاسفانه تحت تاثیر دیگر جنبه‌های زندگی روز به روز از توجه به آن کاسته می‌شود تربیت کودکان است.

کودکانی که قرار است دنیای فردا را در دست گرفته و به ساختن آن ادامه بدهند. شرایط زندگی در جهان امروز به گونه ای شده که بسیاری از پدر و مادران امروزی وقت آن را ندارند که کنار کودکانشان نشسته و برای آن‌ها کتاب بخوانند. به همین خاطر سعی می‌کنند با خرید انواع و اقسام وسایل سرگرمی این نبودن‌ها و این کمبودها را جبران کنند. به جای آن که کتابی خریده و برای فرزندانشان بخوانند، لوح‌های فشرده کارتون یا بازی خریداری می‌کنند تا نیازی به حضور در کنار بچه‌هایشان نباشد.

با توجه به اهمیت مطالعه از سنین کودکی و ایجاد علاقه به کتابخوانی که باید مبنایش از همین سنین گذاشته شود امروز تصمیم گرفتیم به گفت و گو با احمد بیگدلی یکی از داستان نویسان کشورمان بنشینیم؛ داستان نویسی که سال‌ها به آموزش اشتغال داشته و از تجریبات خوبی هم در ارتباط با کودکان برخوردار است.

  • این روزها بازار وسایل سرگرمی مملو از لوح‌های فشرده و دیگر وسایلی شده که به مرور در حال جایگزین شدن به جای کتاب هستند. به نظر شما این مسئله چه آسیبی به کودکان می‌زند و وجود کتاب تا چه اندازه ضروری به نظر می‌رسد؟

متاسفانه باید بگویم پدر و مادرهای امروز و متولیان فرهنگی به یک نکته اساسی توجه نمی‌کنند، نکته ای که بیانگر این است که کم کم کتاب در حال پاک شدن از زندگی کودکان امروز است؛ نکته ای که خانواده‌ها ازآن غافل هستند.

بی اغراق هیچ چیزی جای کتاب را نمی‌گیرد، این که کسی بگوید در عالم چیزی جای کتاب را می‌گیرد ادعای پوچی است. زمانی که کودکان هنوز به مدرسه نمی‌روند، پدر و مادر می‌توانند برای آن‌ها کتاب خوانده و آن‌ها را به دنیای خیال ببرند. از آن جایی که کودک از طریق گوش خود داستان را می‌شنود قوه تخیلش برای جبران تصویری که در اختیار ندارد به کار می‌افتد. پدر و مادر داستان را می‌خوانند و او از طریق شنیده‌هایش به دنیای خیال پرواز می‌کند و ذهنش به بازسازی شنیده‌هایش به واسطه کتاب می‌پردازد.

  • پس زمانی که والدین برای کودکان خود کتاب می‌خوانند به آن‌ها فرصتی برای پرورش نیروی تخیلشان می‌دهند؟

بله همین طور است. کتاب و غرق شدن در دنیای آن به کودکان کمک می‌کند تا با ذهنشان بر خلاقیت خود بیفزایند. مخاطب کم سن و سال ما قهرمان‌های داستان و اتفاقات درون کتاب را آن طور که خود می‌خواهد درخیالش تصور می‌کند.

خانواده‌ها می‌توانند از این طریق کودکان را از همان ابتدا با ذهن خلاق و پویا تربیت کنند. مسلم است چنین کودکانی در بزرگسالی در هر شاخه و رشته ای که قدم گذارند موفق خواهند بود چراکه ذهنشان از کودکی خلاق پرورش یافته است.

این‌ها همه زمانی اتفاق می‌افتد که ما بچه‌ها را با کتاب مانوس کنیم. اما اگر کتاب به مرور از زندگی بچه‌ها حذف شود دیگر شاهد پرورش چنین کودکانی نخواهیم بود. متاسفانه بسیاری از مادران و پدران امروزی به دلیل درگیری و مشغله‌های فکری از کودکانشان غافل شده‌اند.

آنها نمی‌دانند که حذف کتاب و مطالعه از زندگی فرزندشان حتی در آینده آن‌ها هم موثر خواهد بود. از وقتی که کار به لوح‌های فشرده وتکنولوژی های نوین کشیده دیگر نمی‌توان در خصوص پرورش ذهن بچه‌ها سخنی گفت.

این ابزارها و لوح‌های فشرده با این که کودکان را به خود مشغول کرده و زمان بیشتری در اختیار پدر و مادرهای جوان می‌گذارند اما در حقیقت خلاقیت را از این مخاطبان کم سن و سال می‌گیرند. لوح‌های فشرده ای که امروز به وفور در بازار پیدا می‌شوند و با محتویات گوناگونی عرضه می‌شوند فاقد اثرات مثبت یاد شده هستند و قوه تخیل را نمی‌سازند.

  • آیا پرورش این دنیای خیالی تنها از طریق کتاب حاصل می‌شود؟

بی اغراق باید بگویم که بله، چون زمانی که برای کودک کتاب خوانده می‌شود او می‌تواند به اختیار خود داستان را به طوری که دوست دارد در ذهنش تصویر سازی کند. اختیار دنیای خیالش در دستان خودش است. او قادر به پرورش جهان تخیل بر طبق خواسته خود است.

این‌ها تنها از راه مطالعه حاصل می‌شود. برای همین است که می‌گویم نباید این فرصت را از بچه‌ها بگیریم. نباید فراموش کرد که بخشی از این مسئله از اینجا ناشی می‌شود که کودک چون تنها از حس شنوایی خود بهره می‌گیرد قادر به چنین کارهایی است.

زمانی که او پشت صفحه تلویزیون یا رایانه نشسته و مشغول تماشا است چون از بینایی و چشم خود هم بهره می‌گیرد دیگر نیازی به بازسازی تصویر در ذهنش ندارد. او هم می‌شنود و هم می‌بیند.

در حالی که هنگامی که والدینش کتابی برای او می‌خوانند؛ او تنها می‌شنید. زمانی که کودک از طریق این لوح‌ها به تماشا می‌نشیند دیگر فرصتی برای بازسازی ندارد. او هر چه را می‌بیند باور می‌کند. چیزهایی را باور می‌کند که کارگردان آن برنامه مورد نظر خواسته به او تحمیل کند نه چیزی که حاصل ذهن کودکانه خود اوست.

شاید بسیاری از پدر و مادرها ندانند که با حذف کتاب از زندگی بچه‌هایشان و جایگزین کردن سایر وسایل سرگرمی آن‌ها را از چه دنیایی محروم می‌سازند. شاید نمی‌دانند که در چنین شرایطی کودک از یک تربیت خود دور شده و به جهانی سوق داده می‌شود که هیچ ارتباطی با ذهن او ندارد. من حتم دارم که پدر و مادرها نمی‌دانند چراکه اگر بدانند فرزند خود را از چنین فرصتی محروم نخواهند ساخت.

  • بسیاری از این لوح‌های فشرده محصول کشورهای غربی است. این بیگانگی از مخاطب چه ضرری را برای ما به دنبال خواهد داشت؟

چنین جایگزین شدن‌هایی متاسفانه همیشه نامناسب است. به ویژه در شرایطی که این لوح‌های فشرده محصول کشورهای غربی باشند. محصولاتی که هیچ ارتباطی با آثار کهن ما نداشته و حاصل فرهنگ و تفکراتی کاملاً بیگانه از ما هستند.

لوح‌های فشرده ای که موجوداتی عجیب از دل آن‌ها سر برآورده و گاه تبدیل به شخصیت‌های عجیب و غریبی می‌شوند که ارتباطی با فرهنگ و داشته‌های ما ندارند. نمی‌گویم این محصولات فرهنگی کاملاً مضر هستند؛ اما معتقدم که تمرکز بیش از حد والدین در خرید آن‌ها در دراز مدت قدرت خلاقیت را از بچه‌ها می‌گیرد.

به عقیده من حتی اگر پدر و مادرها ناچار به استفاده از این وسایل برای سرگرم کردن کودکانشان هستند حداقل با دقت دست به انتخاب بزنند. بنشینند کنار بچه‌هایشان و ببینند چه چیزی برای آن‌ها خریده‌اند. همراه آن‌ها این لوح‌های فشرده را تماشا کرده و به کودکان بگویند که هیچ کدام ازآن شخصیت‌ها واقعی نبوده و تنها ساخته و پرداخته ذهن سازندگانشان هستند. متاسفانه بچه‌ها در این شرایط چون خود لزومی در تصویر سازی در خیالشان ندارند هر چه را ببینند باور می‌کنند. ما باید از بچه‌هایمان در برابر این باورپذیری حمایت کنیم.

  • شما معتقدید که این لوح‌های فشرده موجب باور پذیری کودکان از هر آن چه می‌بینند می‌شود؟

بله همین طور است. در کودکان اگر شنوایی با بینایی همراه شود موجب باورپذیری دیده‌های آنان می‌شود. بچه‌های ما هر چه را ببینند باور می‌کنند. به همین دلیل این بزرگ‌ترها هستند که باید آن‌ها را از این مسئله آگاه کنند که دنیای پیش رویشان واقعی نیست و تنها ساخته و پرداخته ذهن سازندگان آن است.

باز هم به پدر و مادرهای جوان می‌گویم که این لوح‌های فشرده قادر هستند آن چیزهایی را به کودکان القا کنند که شاید به هیچ وجه خواسته ما نباشد. متاسفانه اغلب این لوح‌های فشرده که در قالب کارتن، بازی و سایر سرگرمی‌ها عرضه می‌شوند بدون در نظر گرفتن مخاطبان ساخته شده‌اند.

برای سازندگان این ابزارهای نوین فرقی ندارد که مخاطب آن‌ها ممکن است کودکی در آن سوی کره زمین باشد. کودکی از فرهنگی کاملاً متفاوت که تماشای این لوح ممکن است حتی برای او مضر باشد. از این مسئله هم که بگذریم این لوح‌های فشرده قدرت تخیل بچه‌ها را ضعیف می‌کنند. چراکه آنان در صورت استفاده از این ابزارها دیگر نیازی به تصویر سازی در دنیای تخیلات خود ندارند.

  • به عنوان یکی از اهالی قلم چه توصیه ای برای خانواده‌ها دارید؟

تربیت مهم‌ترین وظیفه ای است که بر دوش هر پدر و مادری نهاده شده است. باز هم باید بگویم که متاسفانه بسیاری از والدین امروزی این وظیفه را فراموش کرده‌اند. آن‌ها یادشان رفته که باید زمان بیشتری برای بچه‌هایشان صرف کنند.

آن‌ها یادشان رفته که برای بچه‌ها باید سرمایه گذاری کرد. این مسئله از چنان اهمیتی برخوردار است که به عقیده من پدر و مادری که زمانی برای پرداختن به کودکانشان ندارند از ابتدا نباید اصلاً به فکر پدر و مادر شدن باشند.

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

افزودن دیدگاه جدید

The comment language code.

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
نوع محتوا
صفحات فرعی