چگونه قوه‌تخیل کودکمان را پرورش دهیم؟

هرکودک با حدود صدمیلیارد سلول مغزی متولد می‌شود که به‌راستی شگفت‌انگیز است. ولی زمانی که کودک نوپاست، شگفت‌آورتر نیز می‌شود. هریک از سلول‌های مغزی کودک تکانه‌های الکتریکی با نام پیام (سیگنال) ارسال و دریافت می‌کند که به کمک مواد شیمیایی در مغز مانند سروتنین، ارتباطات را به‌وجود می‌آورند. در پی تکرار، این ارتباطات به شبکه‌ای مبدل می‌شود که کودک را قادر به فکرکردن و یادگرفتن می‌کند.

 تا زمانی که سومین سالگرد تولد کودک نوپایتان را جشن بگیرید، مغز او حدود هزارتریلیون ارتباط برقرار کرده است؛ یعنی حدوداً دوبرابر بیش از آنچه شما از آن برخوردارید. درحال‌حاضر مغز کودک نوپای شما بسیار متراکم‌تر از آن چیزی است که در آینده خواهد بود و در حال ساختن مسیری است که در بقیه عمر طی خواهد کرد؛ ارتباطی که مرتباً به‌کار گرفته شود، پایدار می‌ماند و آنچه به‌کار گرفته نشود (یا به‌ندرت استفاده شود) دوام نخواهد داشت.

به همین دلیل است که متخصصان تاکید بسیاری بر سه‌سال اول دوران کودکی دارند. هرکاری که شما با کودک نوپای خود انجام دهید، از خواندن، آوازخواندن و بازی گرفته تا خوردن و راه‌رفتن، به جهش ناگهانی مغز او کمک می‌کند. زمانی که شما او را در معرض تصاویر، اصوات و احساسات جدید قرار می‌دهید، ذهن او را روی دنیایی بزرگ‌تر و مهیج‌تر می‌گشایید و هنگامی که از تخیل خودتان استفاده می‌کنید، او را هم تشویق به استفاده از این نیرو می‌کنید. برای مثال، هنگامی که می‌گویید: «نگاه کن، من یه ببر تو جنگلم»، «بیا تصور کنیم می‌خوایم به یه مسافرت طولانی بریم» شما مغز او را برای ساختن «راه‌خیالی» مخصوص به خودش تحریک می‌کنید. 

نمونه‌های پیشنهادی

کودک شما همچون هر کودک دیگری ذاتاً خلاق است، ولی شاید نداند که از کجا باید شروع کند. با همدیگرخواندن داستان‌هایی درباره سرزمین‌ها و مردم ناشناخته یا کتاب‌های مصوری که به گسترش واژگان لغوی و تصویری او کمک کنند، راه خوبی برای برانگیختن قوه‌تخیل اوست. چگونه می‌توانید تصور کنید که یک لاک‌پشت هستید، وقتی تا به حال آن را ندیده‌اید؟

چگونه قوه‌تخیل کودکمان را پرورش دهیم؟

کتاب‌هایی با عکس‌های فراوان بزرگ رنگی انتخاب کنید

و خوشحال باشید که در حال حاضر و قبل از اینکه کودکتان خواندن و پایبندی کامل به متن را یاد بگیرد، می‌توانید هرچه را بخواهید بیافرینید. مغز او هم‌اکنون نیازمند خوراک فکری است. عکس هرچیزی، از سوسک گرفته تا پتروداکتیل [نوعی خزنده بالدار که نسل آن میلیون‌هاسال قبل منقرض شده است] را به او نشان دهید، صدای حیوانات و وسایل نقلیه را درآورید، صداهای خاصی را برای شخصیت‌های مختلف تعیین کنید و درباره اتفاقاتی که برای آن شخصیت‌ها رخ داده یا ممکن است رخ دهد، صحبت کنید.

از اینجا می‌توانید کتاب‌های تصویری متنوع برای کودک‌تان تهیه کنید

شنیدن داستان‌هایی که خودتان ساخته‌اید، به‌خوبی بقیه داستان‌ها و حتی بهتر از آن‌ها می‌تواند باشد. داستان‌های شما نه‌تنها تخیل او را وسعت می‌بخشد، بلکه زمینه شخصیت‌سازی و خلق موضوع‌ها را نیز در کودک می‌پروراند. همچنین اختصاص شخصیت اصلی داستان به کودکتان، روش موثری برای بسط ادراک او از خویشتن است. به‌زودی، کودک نوپای شما شروع به خلق داستان‌ها و ماجراهای خودش خواهد کرد. اگر در آغاز از شما تقلید کرد، نگران نباشید، این شیوه یادگیری کودکان است. همزمان با گسترش قوه‌تخیلش، خلاقیتی که در سناریوهایش به خرج خواهد داد، شما را به حیرت درمی‌آورد. 

وسایل بازی‌اش را فراهم کنید

تقریباً هرچیزی می‌تواند وسیله‌ای برای نمایش تخیلی کودکتان باشد. مثلاً حوله‌ها جای کلاه باشند، مهره‌های پلاستیکی جواهرات باارزش شوند، پادری‌های کهنه حمام تبدیل به قالی‌های جادویی شوند و انبوهی از حیوانات پشمالوی کودک شما مبدل به جنگل، بیمارستان یا مزرعه حیوانات شوند.

چه باور داشته باشید و چه نه، بیشتر اوقات بهترین ابزار نمایش خلاق، وسایل ساده هستند. از آنجایی که بیشتر رفتارها از مخیله کودک شما سر می‌زند، لباس‌هایی با شکل خاص- مثل آن‌هایی که به یک شخصیت کارتونی خاص مربوط می‌شود- در حقیقت آنقدرها مفید نیست. لباس بَت‌من فقط می‌تواند لباس بَت‌من باشد. ولی یک کلاه یا حوله ساده برای کودک می‌تواند جای شخصیت‌های مختلف را بگیرد. تا می‌توانید کودکتان را با افراد، مکان‌ها و رویدادهای واقعی روبه‌رو کنید، این بهترین روشی است که داشتن ایده‌های فراوان به هنگام نمایش خلاق را برای کودک تضمین می‌کند.

چگونه قوه‌تخیل کودکمان را پرورش دهیم؟

او را به نمایش تخیلی ترغیب کنید

کودکان با اجرای نمایش وقایع زندگی روزانه و البته خیالی‌شان مطالب بسیاری را فرا می‌گیرند. زمانی که کودک نوپایتان نمایشنامه و گفته‌هایی را می‌آفریند و شخصیت‌هایی را نیز تعیین می‌کند (من بابا هستم و تو بچه‌ای و مریض شده‌ای)، مهارت‌های اجتماعی و زبانی خود را پرورش می‌دهد. هنگامی که کودک به بازسازی نمایش‌هایی در رابطه با احساس ناراحتی، خوشحالی، ترس و امنیت می‌پردازد، مسائل عاطفی را با خود تمرین می‌کند. خود را به شکل ابرقهرمان، اسب یا جادوگر تصور کردن به او حس قدرت می‌بخشد و به او می‌آموزد که خودش در رأس هرچیزی است، او می‌تواند هرکسی که می‌خواهد باشد.

علاوه بر این او به تمرین نظم و انضباط هم می‌پردازد و به تنهایی یا با دوستانش قوانینی را وضع می‌کند. البته قوانین پیچیده‌ای که کودکان بین خودشان به اجرا می‌گذارند، همواره بزرگ‌ترها را به تعجب وامی‌دارد. همچنین زمانی که کودک چگونگی رفتار قورباغه یا سگ را در موقعیتی خاص به تصویر می‌کشد در واقع دارد به گسترش فهم خود از علت و معلول می‌پردازد. شاید مهم‌ترین دستاورد ایجاد موقعیت‌های تخیلی و ادامه آن تا رسیدن به نتیجه، آن باشد که به کودک تفکر خلاق و شیوه حل مسائل را آموزش دهد. بنا بر یکی از تحقیقات انجام شده، زمانی که کودکان خلاق بزرگ می‌شوند، نه‌تنها همگام با رشدشان تمایل به حفظ این ویژگی دارند، بلکه مشکلات پیش‌رو را بهتر می‌توانند حل کنند.

ریخت‌وپاش را تحمل کنید

خیال‌پردازی شلوغ‌کاری را هم به همراه دارد و هیچ‌تردیدی در آن نیست. هانسل و گرتل‌شدن کودک، یعنی آثار خرده‌نان در هرجای اتاق نشیمن یا جادوگر و ساحره‌شدن به این معناست که در نهایت دسته‌جارو به سر کسی اصابت می‌کند. به‌عنوان یک‌راهبرد می‌توانید انبار مهمات او را محدود کنید که می‌تواند بسیار سودمند باشد. پوشیدن برعکس پیراهن‌های کهنه با آستین‌های بریده شده روپوش مناسبی می‌تواند باشد؛ پهن کردن زیرانداز پلاستیکی زیر محل گل‌بازی نیز از سطح میز محافظت می‌کند؛ پوشاندن میز (یا کف زمین یا دیوار) با ورقه‌های بزرگ کاغذ آستری می‌تواند مانع از رنگی شدن آنجا شود. تعیین محدودیت‌ها (با شمشیر همدیگر را نمی‌زنید! پرتاب گلوله برفی به سروصورت ممنوع! اجازه ندارید معجون‌های اختراعی آشپزخانه را بخورید!) و به اجراگذاشتن آن‌ها بسیار مهم است.

 این کار در نهایت موجب خشنودی شما و کودکتان می‌شود. روانشناسان بر این عقیده‌اند که هرچند دوستان خیالی خوب هستند ولی اگر کودکتان شروع به مقصر دانستن آن دوست به‌دلیل کاری که خود انجام داده است، می‌کند زمان برخورد با واقعیت فرا رسیده است. با این همه هروقت می‌توانید، به کودکتان اجازه دهید اندکی با بقایای پرواز خیالش زندگی کند. 

چگونه قوه‌تخیل کودکمان را پرورش دهیم؟

از وجود تفاوت‌ها لذت ببرید

زمانی که کودکتان سه‌روز تمام برای پوشیدن لباس آدم فضایی یا بال‌های فرشته‌ای در مهد کودک به شما التماس می‌کند، ممکن است سردرگم شوید. بزرگسالان عادت دارند تفاوتی آشکار بین رفتار «در جمع» و «در خلوت» قائل باشند (زیرپوش کهنه بدبو و دمپایی روفرشی خرگوشی زوار دررفته‌ات برای خانه خوبه، نه برای سوپرمارکت)، و مشکل است که تصور کنید کودکان نوپا اینگونه فکر نمی‌کنند. ولی زمانی که مجبور به برخورد می‌شوید (تو باید بال‌های فرشته‌ای را همین حالا در بیاری!) باید به‌خاطر داشته باشید که کودک شما هنوز این حدومرزها را نمی‌شناسد پس جایی برای نگرانی وجود ندارد.

 علت آن نیست که کودکتان در دنیای خیالی گم شده است، او فقط بازی‌اش را تمام نکرده است. ما بزرگ‌ترها به هدف‌هایمان می‌اندیشیم- به انجام‌رساندن بیشترین مقدار کار در کمترین زمان ممکن - و نگران نظر دیگران هستیم و به‌تبع آن، دچار احساساتی نظیر اضطراب می‌شویم. البته این عادت‌ها مثبت هستند؛ در واقع ما آن‌ها را یاد می‌گیریم چون به ما کمک می‌کنند تا در جامعه خوب ظاهر شویم و در کارها موفق باشیم. ولی واقعیت امر آن است که این عادات در تضاد با شیوه زندگی خلاقانه آزاد است. به عبارت دیگر شاید درک آن مشکل باشد، ولی اگر از دیدگاه قوه‌تخیل به آن بنگریم، در واقع دارید بار و بنه زیادی را بر دوش خود حمل می‌کنید. 

شنونده باشید و تشویق کنید

درست است که آلیس در ذهن لویس کارول شکل گرفته است، ولی اگر وی این ماجراها را روی کاغذ نمی‌آورد، همه ما یک‌قدم عقب‌تر بودیم. بخشی از تقویت تخیل آن است که یاد بگیریم آن را با دیگران قسمت کنیم. بهترین راه برای آنکه کودک نوپا بتواند به این مرحله جدید قدم بگذارد، شنونده خوب‌بودن است. مهارت‌های زبانی کودکان نوپا چندان زیاد نیست، صدالبته که با تمرین بهتر می‌شود.

بخش‌های یک داستان را جایگزین کنید: در حالی که مشغول رانندگی هستید، بگویید، «روزی‌روزگاری سگی بود که با دختر کوچیکی به اسم مالی زندگی می‌کرد. اونا دوست داشتن برن پارک. یه‌روز...» بعد نوبت را به کودکتان بدهید. اگر او نمی‌تواند بخش کاملی را بازگو کند، دست‌کم می‌تواند مشارکت کند: از او بخواهید که برای دختر کوچک و سگ اسم بگذارد. زمانی که کودک شما تصویری را می‌کشد، از او بخواهید آن را برای شما تفسیر کند.

 به جای آنکه بگویید «چه خونه قشنگی!» (مگر اینکه کودک شما یک جوجه لئوناردو باشد، وگرنه امکان زیادی هست که درهرحال اشتباه حدس بزنید)، بگویید «چه رنگای قشنگی‌رو استفاده کردی.» اجرای نمایش تخیلی به کودکتان امکان می‌دهد که به هرکس که می‌خواهد تبدیل شود، آنچه را باید فرابگیرد، تمرین کند و هرچیزی را آنطور که می‌خواهد ظاهر کند.

در رابطه با این موضوع بیشتر بدانید: نقش تخیل در رشد شناختی کودکان

نویسنده
فاطمه بدیعی
ویراستار:
گروه ویراستاران کتابک
منبع
روزنامه شرق
Submitted by editor on

هرکودک با حدود صدمیلیارد سلول مغزی متولد می‌شود که به‌راستی شگفت‌انگیز است. ولی زمانی که کودک نوپاست، شگفت‌آورتر نیز می‌شود. هریک از سلول‌های مغزی کودک تکانه‌های الکتریکی با نام پیام (سیگنال) ارسال و دریافت می‌کند که به کمک مواد شیمیایی در مغز مانند سروتنین، ارتباطات را به‌وجود می‌آورند. در پی تکرار، این ارتباطات به شبکه‌ای مبدل می‌شود که کودک را قادر به فکرکردن و یادگرفتن می‌کند.

 تا زمانی که سومین سالگرد تولد کودک نوپایتان را جشن بگیرید، مغز او حدود هزارتریلیون ارتباط برقرار کرده است؛ یعنی حدوداً دوبرابر بیش از آنچه شما از آن برخوردارید. درحال‌حاضر مغز کودک نوپای شما بسیار متراکم‌تر از آن چیزی است که در آینده خواهد بود و در حال ساختن مسیری است که در بقیه عمر طی خواهد کرد؛ ارتباطی که مرتباً به‌کار گرفته شود، پایدار می‌ماند و آنچه به‌کار گرفته نشود (یا به‌ندرت استفاده شود) دوام نخواهد داشت.

به همین دلیل است که متخصصان تاکید بسیاری بر سه‌سال اول دوران کودکی دارند. هرکاری که شما با کودک نوپای خود انجام دهید، از خواندن، آوازخواندن و بازی گرفته تا خوردن و راه‌رفتن، به جهش ناگهانی مغز او کمک می‌کند. زمانی که شما او را در معرض تصاویر، اصوات و احساسات جدید قرار می‌دهید، ذهن او را روی دنیایی بزرگ‌تر و مهیج‌تر می‌گشایید و هنگامی که از تخیل خودتان استفاده می‌کنید، او را هم تشویق به استفاده از این نیرو می‌کنید. برای مثال، هنگامی که می‌گویید: «نگاه کن، من یه ببر تو جنگلم»، «بیا تصور کنیم می‌خوایم به یه مسافرت طولانی بریم» شما مغز او را برای ساختن «راه‌خیالی» مخصوص به خودش تحریک می‌کنید. 

نمونه‌های پیشنهادی

کودک شما همچون هر کودک دیگری ذاتاً خلاق است، ولی شاید نداند که از کجا باید شروع کند. با همدیگرخواندن داستان‌هایی درباره سرزمین‌ها و مردم ناشناخته یا کتاب‌های مصوری که به گسترش واژگان لغوی و تصویری او کمک کنند، راه خوبی برای برانگیختن قوه‌تخیل اوست. چگونه می‌توانید تصور کنید که یک لاک‌پشت هستید، وقتی تا به حال آن را ندیده‌اید؟

چگونه قوه‌تخیل کودکمان را پرورش دهیم؟

کتاب‌هایی با عکس‌های فراوان بزرگ رنگی انتخاب کنید

و خوشحال باشید که در حال حاضر و قبل از اینکه کودکتان خواندن و پایبندی کامل به متن را یاد بگیرد، می‌توانید هرچه را بخواهید بیافرینید. مغز او هم‌اکنون نیازمند خوراک فکری است. عکس هرچیزی، از سوسک گرفته تا پتروداکتیل [نوعی خزنده بالدار که نسل آن میلیون‌هاسال قبل منقرض شده است] را به او نشان دهید، صدای حیوانات و وسایل نقلیه را درآورید، صداهای خاصی را برای شخصیت‌های مختلف تعیین کنید و درباره اتفاقاتی که برای آن شخصیت‌ها رخ داده یا ممکن است رخ دهد، صحبت کنید.

از اینجا می‌توانید کتاب‌های تصویری متنوع برای کودک‌تان تهیه کنید

شنیدن داستان‌هایی که خودتان ساخته‌اید، به‌خوبی بقیه داستان‌ها و حتی بهتر از آن‌ها می‌تواند باشد. داستان‌های شما نه‌تنها تخیل او را وسعت می‌بخشد، بلکه زمینه شخصیت‌سازی و خلق موضوع‌ها را نیز در کودک می‌پروراند. همچنین اختصاص شخصیت اصلی داستان به کودکتان، روش موثری برای بسط ادراک او از خویشتن است. به‌زودی، کودک نوپای شما شروع به خلق داستان‌ها و ماجراهای خودش خواهد کرد. اگر در آغاز از شما تقلید کرد، نگران نباشید، این شیوه یادگیری کودکان است. همزمان با گسترش قوه‌تخیلش، خلاقیتی که در سناریوهایش به خرج خواهد داد، شما را به حیرت درمی‌آورد. 

وسایل بازی‌اش را فراهم کنید

تقریباً هرچیزی می‌تواند وسیله‌ای برای نمایش تخیلی کودکتان باشد. مثلاً حوله‌ها جای کلاه باشند، مهره‌های پلاستیکی جواهرات باارزش شوند، پادری‌های کهنه حمام تبدیل به قالی‌های جادویی شوند و انبوهی از حیوانات پشمالوی کودک شما مبدل به جنگل، بیمارستان یا مزرعه حیوانات شوند.

چه باور داشته باشید و چه نه، بیشتر اوقات بهترین ابزار نمایش خلاق، وسایل ساده هستند. از آنجایی که بیشتر رفتارها از مخیله کودک شما سر می‌زند، لباس‌هایی با شکل خاص- مثل آن‌هایی که به یک شخصیت کارتونی خاص مربوط می‌شود- در حقیقت آنقدرها مفید نیست. لباس بَت‌من فقط می‌تواند لباس بَت‌من باشد. ولی یک کلاه یا حوله ساده برای کودک می‌تواند جای شخصیت‌های مختلف را بگیرد. تا می‌توانید کودکتان را با افراد، مکان‌ها و رویدادهای واقعی روبه‌رو کنید، این بهترین روشی است که داشتن ایده‌های فراوان به هنگام نمایش خلاق را برای کودک تضمین می‌کند.

چگونه قوه‌تخیل کودکمان را پرورش دهیم؟

او را به نمایش تخیلی ترغیب کنید

کودکان با اجرای نمایش وقایع زندگی روزانه و البته خیالی‌شان مطالب بسیاری را فرا می‌گیرند. زمانی که کودک نوپایتان نمایشنامه و گفته‌هایی را می‌آفریند و شخصیت‌هایی را نیز تعیین می‌کند (من بابا هستم و تو بچه‌ای و مریض شده‌ای)، مهارت‌های اجتماعی و زبانی خود را پرورش می‌دهد. هنگامی که کودک به بازسازی نمایش‌هایی در رابطه با احساس ناراحتی، خوشحالی، ترس و امنیت می‌پردازد، مسائل عاطفی را با خود تمرین می‌کند. خود را به شکل ابرقهرمان، اسب یا جادوگر تصور کردن به او حس قدرت می‌بخشد و به او می‌آموزد که خودش در رأس هرچیزی است، او می‌تواند هرکسی که می‌خواهد باشد.

علاوه بر این او به تمرین نظم و انضباط هم می‌پردازد و به تنهایی یا با دوستانش قوانینی را وضع می‌کند. البته قوانین پیچیده‌ای که کودکان بین خودشان به اجرا می‌گذارند، همواره بزرگ‌ترها را به تعجب وامی‌دارد. همچنین زمانی که کودک چگونگی رفتار قورباغه یا سگ را در موقعیتی خاص به تصویر می‌کشد در واقع دارد به گسترش فهم خود از علت و معلول می‌پردازد. شاید مهم‌ترین دستاورد ایجاد موقعیت‌های تخیلی و ادامه آن تا رسیدن به نتیجه، آن باشد که به کودک تفکر خلاق و شیوه حل مسائل را آموزش دهد. بنا بر یکی از تحقیقات انجام شده، زمانی که کودکان خلاق بزرگ می‌شوند، نه‌تنها همگام با رشدشان تمایل به حفظ این ویژگی دارند، بلکه مشکلات پیش‌رو را بهتر می‌توانند حل کنند.

ریخت‌وپاش را تحمل کنید

خیال‌پردازی شلوغ‌کاری را هم به همراه دارد و هیچ‌تردیدی در آن نیست. هانسل و گرتل‌شدن کودک، یعنی آثار خرده‌نان در هرجای اتاق نشیمن یا جادوگر و ساحره‌شدن به این معناست که در نهایت دسته‌جارو به سر کسی اصابت می‌کند. به‌عنوان یک‌راهبرد می‌توانید انبار مهمات او را محدود کنید که می‌تواند بسیار سودمند باشد. پوشیدن برعکس پیراهن‌های کهنه با آستین‌های بریده شده روپوش مناسبی می‌تواند باشد؛ پهن کردن زیرانداز پلاستیکی زیر محل گل‌بازی نیز از سطح میز محافظت می‌کند؛ پوشاندن میز (یا کف زمین یا دیوار) با ورقه‌های بزرگ کاغذ آستری می‌تواند مانع از رنگی شدن آنجا شود. تعیین محدودیت‌ها (با شمشیر همدیگر را نمی‌زنید! پرتاب گلوله برفی به سروصورت ممنوع! اجازه ندارید معجون‌های اختراعی آشپزخانه را بخورید!) و به اجراگذاشتن آن‌ها بسیار مهم است.

 این کار در نهایت موجب خشنودی شما و کودکتان می‌شود. روانشناسان بر این عقیده‌اند که هرچند دوستان خیالی خوب هستند ولی اگر کودکتان شروع به مقصر دانستن آن دوست به‌دلیل کاری که خود انجام داده است، می‌کند زمان برخورد با واقعیت فرا رسیده است. با این همه هروقت می‌توانید، به کودکتان اجازه دهید اندکی با بقایای پرواز خیالش زندگی کند. 

چگونه قوه‌تخیل کودکمان را پرورش دهیم؟

از وجود تفاوت‌ها لذت ببرید

زمانی که کودکتان سه‌روز تمام برای پوشیدن لباس آدم فضایی یا بال‌های فرشته‌ای در مهد کودک به شما التماس می‌کند، ممکن است سردرگم شوید. بزرگسالان عادت دارند تفاوتی آشکار بین رفتار «در جمع» و «در خلوت» قائل باشند (زیرپوش کهنه بدبو و دمپایی روفرشی خرگوشی زوار دررفته‌ات برای خانه خوبه، نه برای سوپرمارکت)، و مشکل است که تصور کنید کودکان نوپا اینگونه فکر نمی‌کنند. ولی زمانی که مجبور به برخورد می‌شوید (تو باید بال‌های فرشته‌ای را همین حالا در بیاری!) باید به‌خاطر داشته باشید که کودک شما هنوز این حدومرزها را نمی‌شناسد پس جایی برای نگرانی وجود ندارد.

 علت آن نیست که کودکتان در دنیای خیالی گم شده است، او فقط بازی‌اش را تمام نکرده است. ما بزرگ‌ترها به هدف‌هایمان می‌اندیشیم- به انجام‌رساندن بیشترین مقدار کار در کمترین زمان ممکن - و نگران نظر دیگران هستیم و به‌تبع آن، دچار احساساتی نظیر اضطراب می‌شویم. البته این عادت‌ها مثبت هستند؛ در واقع ما آن‌ها را یاد می‌گیریم چون به ما کمک می‌کنند تا در جامعه خوب ظاهر شویم و در کارها موفق باشیم. ولی واقعیت امر آن است که این عادات در تضاد با شیوه زندگی خلاقانه آزاد است. به عبارت دیگر شاید درک آن مشکل باشد، ولی اگر از دیدگاه قوه‌تخیل به آن بنگریم، در واقع دارید بار و بنه زیادی را بر دوش خود حمل می‌کنید. 

شنونده باشید و تشویق کنید

درست است که آلیس در ذهن لویس کارول شکل گرفته است، ولی اگر وی این ماجراها را روی کاغذ نمی‌آورد، همه ما یک‌قدم عقب‌تر بودیم. بخشی از تقویت تخیل آن است که یاد بگیریم آن را با دیگران قسمت کنیم. بهترین راه برای آنکه کودک نوپا بتواند به این مرحله جدید قدم بگذارد، شنونده خوب‌بودن است. مهارت‌های زبانی کودکان نوپا چندان زیاد نیست، صدالبته که با تمرین بهتر می‌شود.

بخش‌های یک داستان را جایگزین کنید: در حالی که مشغول رانندگی هستید، بگویید، «روزی‌روزگاری سگی بود که با دختر کوچیکی به اسم مالی زندگی می‌کرد. اونا دوست داشتن برن پارک. یه‌روز...» بعد نوبت را به کودکتان بدهید. اگر او نمی‌تواند بخش کاملی را بازگو کند، دست‌کم می‌تواند مشارکت کند: از او بخواهید که برای دختر کوچک و سگ اسم بگذارد. زمانی که کودک شما تصویری را می‌کشد، از او بخواهید آن را برای شما تفسیر کند.

 به جای آنکه بگویید «چه خونه قشنگی!» (مگر اینکه کودک شما یک جوجه لئوناردو باشد، وگرنه امکان زیادی هست که درهرحال اشتباه حدس بزنید)، بگویید «چه رنگای قشنگی‌رو استفاده کردی.» اجرای نمایش تخیلی به کودکتان امکان می‌دهد که به هرکس که می‌خواهد تبدیل شود، آنچه را باید فرابگیرد، تمرین کند و هرچیزی را آنطور که می‌خواهد ظاهر کند.

در رابطه با این موضوع بیشتر بدانید: نقش تخیل در رشد شناختی کودکان

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

افزودن دیدگاه جدید

The comment language code.

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
نوع محتوا
مقاله