ماجرای دار و دسته‌ی خرگوش‌ها در مرکز توان‌مندسازی مهر و ماه

  • تاریخ: تابستان 1398
  • تهران - فرحزاد - مرکز توانمندسازی مهروماه
  • نام کتاب: دار و دسته‌ی خرگوش‌های جهنمی / نویسنده: جین ویلیس، تصویرگر: تونی راس، مترجم: معصومه انصاریان
  • بچه‌های پایه‌اول تا سوم
  • نام مربی بلندخوان: فاطمه نوروزی

 

فعالیت‌های پیش از بلندخوانی:

قبل از شروع کلاس احساس کردم بچه‌ها خواب‌آلودند. کمی حرکات «بپر و دست بزن» انجام دادیم و پس از آن بلندخوانی را شروع کردیم. تصویر روی جلد کتاب را به کودکان نشان دادم و آن‌ها نام کتاب را خواندند.

سپس پرسیدم: «بچه‌ها روی جلد چه تصاویری می‌بینید؟»

- خرگوش

- هویج

یکی از بچه‌ها گفت: «دار و دسته‌ی خرگوش‌های جهنمی، یعنی خرگوش‌های بدجنسی که کارهای بد می‌کنند.»

پس از آن درباره‌ی محل زندگی خرگوش‌ها، رنگ‌های مختلف‌شان، غذایی که می‌خورند و بچه‌زا بودن آن‌ها حرف زدیم. نام نویسنده، مترجم و تصویرگر کتاب را خواندم. با کمک کودکان به مشخصات دیگر مانند گروه سنی، موضوع کتاب، انتشارات و... اشاره کردیم و آن‌ها را هم خواندیم.

 

فعالیت‌های هنگام بلندخوانی:

شروع به خواندن کتاب کردم. بچه‌ها با شنیدن کارهایی که خرگوش برای ورود به دار و دسته‌ی خرگوش‌های جهنمی انجام می‌داد بسیار تعجب کرده بودند.

یکی از بچه‌ها گفت: «این که همه‌اش داره کارهای بد یاد می‌گیره!»

یکی دیگر از بچه‌ها گفت: «فکر می‌کنم می‌خواد بدترین خرگوش دنیا بشه.»

بچه‌ها با علاقه‌ی بسیاری کتاب را دنبال می‌کردند، کنجکاو شده بودند تا بفهمند در پایان برای خرگوش چه اتفاقی می‌افتد. هنگامی که خواندم خرگوش در خانه‌ی مادربزرگ‌اش است، بچه‌ها خیلی خوشحال شدند و ذوق کردند. گفتند: «خوب شد که خرگوش این کارهایی رو که نوشته، واقعا انجام نداده!»

پس از آن کمی با هم درباره‌ی عاقبت و نتیجه‌ی کارها گفت‌وگو کردیم و گفتیم که باید پیش از انجام هر کاری فکر کنیم. بچه‌ها گفتند: «پس نباید هر چه را که خواندیم باور کنیم، مثل کارهای خرگوش که فقط توی نامه نوشته شده بودند.» در آخر کمی هم درباره‌ی کلاه ایمنی و دلیل استفاده‌ی‌ از آن گفت‌وگو کردیم.

فعالیت‌های پس از بلندخوانی:

پس از بلندخوانی کتاب، علت رفتن خرگوش از خانه‌اش را پرسیدم. کودکان در پاسخ گفتند «چون نمرات کارنامه‌اش خوب نبوده رفته است.»

کودکان را به سه گروه تقسیم کردم و به هر گروه موضوعی دادم؛ قانون‌هایی که باید در کلاس رعایت شوند، قانون‌هایی که باید در خانه رعایت شوند و قانون‌هایی که باید در خیابان رعایت شوند. به هر گروه برگه‌ای دادم و از بچه‌ها خواستم برای گروه خود نامی انتخاب کنند و چند نمونه از قانون‌ها را در برگه یادداشت کنند. بعد از نوشتن قانون‌ها به نوبت، سرگروه هر گروه، قوانین را برای همه بلند خواند. از بچه‌ها پرسیدم: «به نظرشما چطور می‌شود بر سر یک قانون به توافق رسید؟ قوانین چطور باید باشد تا همه‌ی ما آن را رعایت کنیم؟»

بعد از خواندن قوانین، به سراغ ساخت اوریگامی خرگوش رفتیم. ابتدا مفهوم نام اوریگامی را برای کودکان توضیح دادم. سپس بچه‌ها هم‌زمان با من کار ساخت اوریگامی را پیش بردند تا خرگوش خودشان را بسازند. برای‌شان خیلی جالب بود که می‌توان با تا کردن کاغذ شکل خرگوش را درست کرد.

نویسنده
گروه با من بخوان
کشور:
ایران
Submitted by editor2 on
  • تاریخ: تابستان 1398
  • تهران - فرحزاد - مرکز توانمندسازی مهروماه
  • نام کتاب: دار و دسته‌ی خرگوش‌های جهنمی / نویسنده: جین ویلیس، تصویرگر: تونی راس، مترجم: معصومه انصاریان
  • بچه‌های پایه‌اول تا سوم
  • نام مربی بلندخوان: فاطمه نوروزی

 

فعالیت‌های پیش از بلندخوانی:

قبل از شروع کلاس احساس کردم بچه‌ها خواب‌آلودند. کمی حرکات «بپر و دست بزن» انجام دادیم و پس از آن بلندخوانی را شروع کردیم. تصویر روی جلد کتاب را به کودکان نشان دادم و آن‌ها نام کتاب را خواندند.

سپس پرسیدم: «بچه‌ها روی جلد چه تصاویری می‌بینید؟»

- خرگوش

- هویج

یکی از بچه‌ها گفت: «دار و دسته‌ی خرگوش‌های جهنمی، یعنی خرگوش‌های بدجنسی که کارهای بد می‌کنند.»

پس از آن درباره‌ی محل زندگی خرگوش‌ها، رنگ‌های مختلف‌شان، غذایی که می‌خورند و بچه‌زا بودن آن‌ها حرف زدیم. نام نویسنده، مترجم و تصویرگر کتاب را خواندم. با کمک کودکان به مشخصات دیگر مانند گروه سنی، موضوع کتاب، انتشارات و... اشاره کردیم و آن‌ها را هم خواندیم.

 

فعالیت‌های هنگام بلندخوانی:

شروع به خواندن کتاب کردم. بچه‌ها با شنیدن کارهایی که خرگوش برای ورود به دار و دسته‌ی خرگوش‌های جهنمی انجام می‌داد بسیار تعجب کرده بودند.

یکی از بچه‌ها گفت: «این که همه‌اش داره کارهای بد یاد می‌گیره!»

یکی دیگر از بچه‌ها گفت: «فکر می‌کنم می‌خواد بدترین خرگوش دنیا بشه.»

بچه‌ها با علاقه‌ی بسیاری کتاب را دنبال می‌کردند، کنجکاو شده بودند تا بفهمند در پایان برای خرگوش چه اتفاقی می‌افتد. هنگامی که خواندم خرگوش در خانه‌ی مادربزرگ‌اش است، بچه‌ها خیلی خوشحال شدند و ذوق کردند. گفتند: «خوب شد که خرگوش این کارهایی رو که نوشته، واقعا انجام نداده!»

پس از آن کمی با هم درباره‌ی عاقبت و نتیجه‌ی کارها گفت‌وگو کردیم و گفتیم که باید پیش از انجام هر کاری فکر کنیم. بچه‌ها گفتند: «پس نباید هر چه را که خواندیم باور کنیم، مثل کارهای خرگوش که فقط توی نامه نوشته شده بودند.» در آخر کمی هم درباره‌ی کلاه ایمنی و دلیل استفاده‌ی‌ از آن گفت‌وگو کردیم.

فعالیت‌های پس از بلندخوانی:

پس از بلندخوانی کتاب، علت رفتن خرگوش از خانه‌اش را پرسیدم. کودکان در پاسخ گفتند «چون نمرات کارنامه‌اش خوب نبوده رفته است.»

کودکان را به سه گروه تقسیم کردم و به هر گروه موضوعی دادم؛ قانون‌هایی که باید در کلاس رعایت شوند، قانون‌هایی که باید در خانه رعایت شوند و قانون‌هایی که باید در خیابان رعایت شوند. به هر گروه برگه‌ای دادم و از بچه‌ها خواستم برای گروه خود نامی انتخاب کنند و چند نمونه از قانون‌ها را در برگه یادداشت کنند. بعد از نوشتن قانون‌ها به نوبت، سرگروه هر گروه، قوانین را برای همه بلند خواند. از بچه‌ها پرسیدم: «به نظرشما چطور می‌شود بر سر یک قانون به توافق رسید؟ قوانین چطور باید باشد تا همه‌ی ما آن را رعایت کنیم؟»

بعد از خواندن قوانین، به سراغ ساخت اوریگامی خرگوش رفتیم. ابتدا مفهوم نام اوریگامی را برای کودکان توضیح دادم. سپس بچه‌ها هم‌زمان با من کار ساخت اوریگامی را پیش بردند تا خرگوش خودشان را بسازند. برای‌شان خیلی جالب بود که می‌توان با تا کردن کاغذ شکل خرگوش را درست کرد.

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

افزودن دیدگاه جدید

The comment language code.

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
نوع محتوا
مقاله