فعالیت‌های پیشنهادی برای کتاب تابستان قوها

در کتاب «تابستان قوها»، سارا دختر نوجوانی است که با برادر، خواهر و عمه‌اش زندگی می‌کند. او تابستان چهارده‌سالگی‌اش را پشت سر می‌گذراند و از خودش، خانواده‌اش و همه چیز و همه کس ناراضی است. یک شب برادر سارا، چارلی، که دچار معلولیت ذهنی است، برای تماشای قوها از خانه بیرون می‌رود و گم می‌شود. سارا در جست‌وجوی او، افکار و احساس‌های تازه‌ای تجربه می‌کند که نگاه او را به زندگی تغییر می‌دهند.

 

 

1- پرسش‌هایی برای گفت‌وگو

  • از خواندن این کتاب چه حسی داشتید؟ چرا؟
  • کدام شخصیت کتاب را بیش‌تر دوست داشتید؟ چرا؟
  • سارا احساس ناراحتی، غریبی و تنهایی داشت اما دلیل این احساس را نمی‌دانست. شما تا به حال چنین حالی را تجربه کرده‌اید؟
  • به نظرتان چه اتفاقی می‌افتد که گاهی بی‌دلیل احساس ناراحتی می‌کنیم؟
  • زمانی که شما احساس غم یا خشم دارید، چه می‌کنید؟ چگونه این حال را پشت سر می‌گذارید؟
  • سارا فکر می‌کرد زیبا بودن مهم‌ترین مسئله‌ی دنیاست. شما با او موافقید؟ به نظر شما چه مسئله‌هایی در دنیا اهمیت دارند؟
  • سارا فکر می‌کرد وندا او را به حرف می‌کشد و بعد شروع به مسخره‌بازی می‌کند. شما تا به حال در موقعیتی قرار گرفته‌اید که احساس کنید مخاطب‌تان شنونده‌ی خوبی نیست؟ در چنین شرایطی چه کار می‌کنید؟
  •  تا به حال برای‌تان پیش آمده مانند جو ملبی، کاری به شما نسبت داده شود که انجام نداده‌اید؟ در آن شرایط چه احساسی داشته‌اید؟ و چگونه رفتار کرده‌اید؟

 

2- آن‌چه هستم، آن‌‌چه به نظر می‌آیم

در گفت‌وگوی سارا و وندا، در ابتدای داستان، سارا می‌گوید: «هر کسی آن‌جوری است که به نظر می‌آید.» شما با نظر سارا موافق هستید؟ دو تصویر از خودتان بکشید. یکی نشان‌دهنده‌ی چیزی باشد که به نظر دیگران می‌آید و دیگری آن‌گونه‌ که خودتان فکر می‌کنید هستید. این دو تصویر با هم متفاوت هستند؟ فکر می‌کنید دلیل این تفاوت چیست؟

 

3- صداها، طعم‌ها و رنگ‌های آشنا

هنگامی که چارلی در جنگل گم شده بود، ترسید. صداهایی که پیش از آن نشنیده بود سبب ترسش می‌شد. اما تیک‌تاک ساعتش، صدایی آشنا بود که به او آرامش می‌داد. به صداها، رنگ‌ها و طعم‌های آشنایی که به شما احساس امنیت و آرامش می‌دهند فکر کنید و فهرستی از آن‌ها تهیه کنید.

 

4- من، من و من

  1. سارا تابستانی مشابه تابستان‌های قبل را می‌گذراند. اما چیزهایی در او تغییر کرده بود و احساس‌های تازه‌ای را تجربه می‌کرد. خودتان را در سه زمان متفاوت به تصویر بکشید: زمان حال، سال گذشته و سال آینده. برای این کار می‌توانید از نقاشی، نوشتن، چسباندن بریده‌هایی از مجله یا روزنامه و... استفاده کنید. این سه تصویر چه تفاوتی با هم دارند؟ چه تغییرهایی در خودتان دیده‌اید؟
نویسنده
شیدا اکبری
پدیدآورندگان:
Submitted by skyfa on

در کتاب «تابستان قوها»، سارا دختر نوجوانی است که با برادر، خواهر و عمه‌اش زندگی می‌کند. او تابستان چهارده‌سالگی‌اش را پشت سر می‌گذراند و از خودش، خانواده‌اش و همه چیز و همه کس ناراضی است. یک شب برادر سارا، چارلی، که دچار معلولیت ذهنی است، برای تماشای قوها از خانه بیرون می‌رود و گم می‌شود. سارا در جست‌وجوی او، افکار و احساس‌های تازه‌ای تجربه می‌کند که نگاه او را به زندگی تغییر می‌دهند.

 

 

1- پرسش‌هایی برای گفت‌وگو

  • از خواندن این کتاب چه حسی داشتید؟ چرا؟
  • کدام شخصیت کتاب را بیش‌تر دوست داشتید؟ چرا؟
  • سارا احساس ناراحتی، غریبی و تنهایی داشت اما دلیل این احساس را نمی‌دانست. شما تا به حال چنین حالی را تجربه کرده‌اید؟
  • به نظرتان چه اتفاقی می‌افتد که گاهی بی‌دلیل احساس ناراحتی می‌کنیم؟
  • زمانی که شما احساس غم یا خشم دارید، چه می‌کنید؟ چگونه این حال را پشت سر می‌گذارید؟
  • سارا فکر می‌کرد زیبا بودن مهم‌ترین مسئله‌ی دنیاست. شما با او موافقید؟ به نظر شما چه مسئله‌هایی در دنیا اهمیت دارند؟
  • سارا فکر می‌کرد وندا او را به حرف می‌کشد و بعد شروع به مسخره‌بازی می‌کند. شما تا به حال در موقعیتی قرار گرفته‌اید که احساس کنید مخاطب‌تان شنونده‌ی خوبی نیست؟ در چنین شرایطی چه کار می‌کنید؟
  •  تا به حال برای‌تان پیش آمده مانند جو ملبی، کاری به شما نسبت داده شود که انجام نداده‌اید؟ در آن شرایط چه احساسی داشته‌اید؟ و چگونه رفتار کرده‌اید؟

 

2- آن‌چه هستم، آن‌‌چه به نظر می‌آیم

در گفت‌وگوی سارا و وندا، در ابتدای داستان، سارا می‌گوید: «هر کسی آن‌جوری است که به نظر می‌آید.» شما با نظر سارا موافق هستید؟ دو تصویر از خودتان بکشید. یکی نشان‌دهنده‌ی چیزی باشد که به نظر دیگران می‌آید و دیگری آن‌گونه‌ که خودتان فکر می‌کنید هستید. این دو تصویر با هم متفاوت هستند؟ فکر می‌کنید دلیل این تفاوت چیست؟

 

3- صداها، طعم‌ها و رنگ‌های آشنا

هنگامی که چارلی در جنگل گم شده بود، ترسید. صداهایی که پیش از آن نشنیده بود سبب ترسش می‌شد. اما تیک‌تاک ساعتش، صدایی آشنا بود که به او آرامش می‌داد. به صداها، رنگ‌ها و طعم‌های آشنایی که به شما احساس امنیت و آرامش می‌دهند فکر کنید و فهرستی از آن‌ها تهیه کنید.

 

4- من، من و من

  1. سارا تابستانی مشابه تابستان‌های قبل را می‌گذراند. اما چیزهایی در او تغییر کرده بود و احساس‌های تازه‌ای را تجربه می‌کرد. خودتان را در سه زمان متفاوت به تصویر بکشید: زمان حال، سال گذشته و سال آینده. برای این کار می‌توانید از نقاشی، نوشتن، چسباندن بریده‌هایی از مجله یا روزنامه و... استفاده کنید. این سه تصویر چه تفاوتی با هم دارند؟ چه تغییرهایی در خودتان دیده‌اید؟

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

افزودن دیدگاه جدید

The comment language code.

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
پدیدآورندگان (دسته بندی)
نوع محتوا
مقاله