خوانندهی عزیز
اگر همهی اطرافیانمان ما را بهخوبی درک میکردند، به کتابها چندان نیاز نداشتیم. اما مسئله اینجاست: حتی کسانی که دوستمان دارند ما را بهدرستی درک نمیکنند. آنها به ما میگویند که چه خصوصیاتی داریم، ولی باز هم برخی موارد را از قلم میاندازند. ادعا میکنند میدانند ما به چه چیزی نیاز داریم، ولی یادشان میرود این موضوع را پیش از همه بهنحوی مناسب از خودمان بپرسند! آنها احساسمان را بهدرستی نمیفهمند و گاه ما نیز امکان بیانش را نداریم؛ چون واقعاً خودمان هم از احساسمان سر در نمیآوریم! اینجاست که کتابها وارد ماجرا میشوند و دربارهی احساساتمان به ما و دیگران توضیح میدهند تا کمتر احساس غریبی، جدا افتادگی و تنهایی کنیم. شاید دوستان خوب زیادی داشته باشیم، اما با وجود بهترین دوستان، باز هم چیزهایی هست که هیچکس کاملاً درک نمیکند. دقیقاً در همین لحظههاست که باید به کتاب روی آورد. کتابها - این رفقای دوستداشتنی - هرگاه اراده کنیم منتظر ما هستند و همیشه صادقانه با ما دربارهی آنچه واقعا مهم است، حرف میزنند. کتابها عالیترین درمان برای تنهاییاند و میتوانند نزدیکترین دوستان ما باشند.
ارادتمند
آلن*
* آلن دو باتن نویسندهای است که بیش از پانزده کتاب نوشته است؛ از جمله: چگونه پروست میتواند زندگی شما را دگرگون کند؛ جستارهایی در باب عشق و... همچنین او نهادی با نام «مدرسهی زندگی» را بنیان نهاده است که دارای سازوکاری جهانی در زمینهی شناخت احساسات است. این نهاد شعبههایی در 10 کشور جهان دارد.
افزودن دیدگاه جدید