اگر روزی یک شیر به کتابخانهای وارد شود چه باید کرد؟ این شیر به کتابخانه آمده است. او صاف از جلوی میز کتاب دار میگذرد و به طرف قفسههای کتاب میرود و به آنها نگاه میکند. برگه دان را بو میکشد، سرش را به مجموعهی کتابهای جدید میمالد و با قدمهای نرم و آرام به بخش کتابهای داستان میرود.
هیچکش نمیداند با او چه باید کرد؟ درباره آمدن شیر به کتابخانه هیچ قانونی وجود ندارد، اما او قصد ندارد از کتاب خانه بیرون برود. او بودن با بچهها و شنیدن قصه را خیلی دوست دارد، اما پایبندی به قانون چه میشود؟
مسئله رعایت کردن قوانین و مقررات در این داستان با شگرد جدیدی مطرح شده است. گره داستان با حضور یک شیر در یک کتابخانه آغاز و با همکاری و شرکت او در کارهای کتابخانه ادامه و موجب شگفتی همه میشود. درون مایه تربیتی _شناختی داستان و چاشنی طنز آن، موضوع علاقه کودکان به قصه گویی و کتابخوانی و از همه مهمتر آشنایی با مقررات کتابخانه را به زیبایی بیان کرده است. تصاویر رنگی و پویا، خواننده را در فضای داستان قرار میدهد.
انتشارات آفرینگان نیز این کتاب را با ترجمه محبوبه نجفخانی منتشر کرده است.