در کتاب «بدبوترین روز در باغ وحش» دفع فاضلاب در باغوحش میلتون میدو آغاز یک ماجرای پیچیده و در هم دیگر است که همه را از رییس باغ وحش تا مراقبان جانوران و خود جانوران درگیر خود میکند.
در کتاب «بدبوترین روز در باغ وحش» در گرمترین روز سال بیرون از باغوحش میلتون میدو یک اتوبوس در چالهای بزرگ روی لولههای فاضلاب میافتد. لولهها را میبندند تا کار تعمیرات پیش برود. و این آغاز دردسرهای باغوحش است. با مدفوع جانوران چه باید کرد؟ نگهدارندههای جانوران هر کدام سعی میکنند به روشی از شر مدفوع جانوران خود خلاص شوند و این آغاز کلی دردسر است و بو همهیی باغوحش را بر میدارد. بالاخره راهکاری به ذهن آقای پیکلِز، مدیر باغوحش، میرسد. با کمک جانوران اتوبوس را از چاله در میآورد تا بشود لولهها را تعمیر کرد. سیستم فاضلاب دوباره راه میافتد و همه نفسی راحت میکشند.
درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «بدبوترین روز در باغ وحش»
«آلن راسبریجر» روزنامهنگار شناخته شده انگلیسی است و مدتی نیز سردبیر روزنامهی گاردین بوده است. «سردترین روز در باغحش» یکی از سه کتاب او برای کودکان است که داستان آنها در یک باغوحش میگذرد و اولین تجربهی او در حوزهی نویسندگی ادبیات کودکان است. راسبریجر در این مجموعه، باغوحش که فضایی آشنا و جذاب برای کودکان است را به عنوان مکان مرکزی داستانهایش انتخاب کرده است و در هر داستان با زبان طنز سلسله رخدادهای پشت هم و پیچیدهای را که یک رخداد ساده سرآغازشان بوده است روایت میکند.
«بن کورت» تصویرگر انگلیسی کتابهای کودکان است. تصاویر او تکمیلکننده داستانهای آلن راسبریجر هستند و کودک را به شخصیتها نزدیکتر میکنند.
کتابهای «سردترین روز باغوحش» و «شلوغترین روز باغوحش» کتابهای دیگر این مجموعه سه جلدی هستند.