خاطرات یک بچه چلمن

"گریگوری" پسری نوجوان و بازیگوش است. او بنا به پیشنهاد مادرش رویدادهای روزانه اش را در طول سال تحصیلی در سالنامه ای که مادرش برای او تهیه کرده، یادداشت می کند. او علاقه ای به مدرسه و درس خواندن ندارد.

منافع خود را به منافع دیگران ترجیح می دهد و برای رسیدن به آن در برابر همکلاسی ها و برادرش از هیچ بدجنسی و خباثتی رویگردان نیست. اما از این شیوه ها راه به جایی نمی برد.

داستان واقعگرا و تصویری خاطرات یک بچه ی چلمن ماجرای بدبیاری ها، زرنگی و دسته گل هایی است که یک کودک واقعی به آب می دهد. "گریگوری" شخصیت داستان است که خاطرات خود از مدرسه و همکلاسی هایش را در دفتر خاطراتش می نویسد و بیان می کند. کودک این مجموعه شش جلدی (که تاکنون ٣ جلد آن ترجمه شده) یک کودک شیطان اما کاملا واقعی با تمام شگردهایی است که این کودکان در برخورد با یکدیگر، با برادر و خواهر و... دارند. او دائما با همکلاسی ها و دوستانش در کشمکش است و با وجود زرنگ بازی ها همیشه هم در کارها موفق نیست و گاهی بد می آورد و تنبیه می شود.

کتاب دو وجه دارد. وجه اول نوعی بدبینی شیرین و واقع گرایانه است که به هیچ وجه جنبه ی منفی ندارد. (شخصیت اصلی داستان احساس می کند در برابر برادر بزرگترش که بدجنس است تنهاست و قرار نیست برای رفع مشکلاتش کسی به کمک بیاید). وجه دوم نشان دادن مشکلات تربیتی اخلاقی موجود در جامعه و خانواده است که به بهترین شیوه یعنی با زبان طنز دلنشین بیان می شود. کتاب در نکوهش دروغ و دروغگویی است و رفتار بزرگترها را به سبب دروغ گفتن زشت می شمارد. شخصیت داستان باور پذیر و حقیقی و برای مخاطبانش دوست داشتنی است.

تصاویر که بخشی از داستان را بیان می کنند، هنرمندانه، زیبا و خلاقانه است. بخشی از گفت و گوها در تصاویر نمایان است اما نام تصویرگر در کتاب نیست.

کتاب به دور از توصیه های مستقیم اخلاقی کارکرد تربیتی دارد. خواننده با خواندن خاطرات شخصیت با صدای بلند می خندد و لذت می برد.

 

عنوان لاتین
Diary of a wimpy kid: Greg Heffley’s journal
برگردان
سارا اسفندیارپور
تهیه کننده
ژاله فروهر
سال نشر
۱۳۸۹
ناشران
نویسنده
Jeff Kinney, جف کنی
Submitted by editor3 on