پادشاهی به همراه دختر کوچکش در قصری زیبا زندگی می کنند. در جلوی قصر نگهبانی می ایستد ولی در باغ پشت قصر باغبانی است که بر باغ قصر فرمانروایی می کند. مراقبت از گل های رز، آب دادن شمعدانی ها و کوتاه کردن چمن ها کار او است.
او به هیچ علف هرزی اجازه رشد نمی دهد. هیچکس اجازه ندارد با کفش وارد چمن شود حتی شاهزاده خانم کوچولو! یکی از روزها گل زرد کوچکی در باغچه می روید. باغبان با ماشین چمن زنی از روی آن رد می شود تا آن را از بین ببرد. اما بی فایده است. او بارها تلاش می کند ولی هر بار گل قشنگ تر و شاداب تر در آمد. پس از مدتی گل زرد دانه های بالدار خود را بر روی زمین می ریزد و هر جا گلی تازه می روید. یک روز ساکنان قصر باغبان را می بینند که یک گل زرد در جا دکمه اش گذاشته است.
علاقه به طبیعت و محیط زیست و زیبایی و مقاومت در برابر تغییرات و عادت ها و سرانجام پذیرش و سازگاری با تغییر و به همراه چاشنی طنز از ویژگی های این کتاب است.