مرتضی خسرونژاد
در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با مرتضی خسرونژاد را مشاهده کنید.
بچه گربه ای شیطان هر وقت که جوجه ها گرم بازی هستند با تغییر دادن صدایش آن ها را می ترساند تا بازی آن ها را به هم بزند. جوجه ها که از این وضع خیلی ناراحت هستند در صدد چاره جویی بر می آیند و پس از مشورت تصمیم می گیرند زنگوله ای را به گردن بچه گربه بیاوزیند تا با صدای زنگوله از آمدن بچه گربه با خبر شوند.
دوشنبه, ۲۲ اسفند
خانم حنا روزی تصمیم میگیرد برای گردش از خانه خارج شود. او از حیاط، از روی خرمن علف، از جلوی آسیاب، از شكاف دیوار چوبی و از زیر كندوهای عسل میگذرد و به موقع برای شام به خانه باز میگردد. اینها تنها اطلاعاتی اند كه كتاب به خواننده میدهد.
یکشنبه, ۱۷ آذر
زمانی که پسرک لباس گرگی خود را می پوشد، تا می تواند شیطنت می کند. به همین خاطر مادرش او را وحشی خطاب می کند و او را برای تنبیه بدون شام به اتاق خوابش می فرستد. اما خوشبختانه جنگلی شگفت انگیز در اتاق او شروع به رشد می کند و به او اجازه می دهد تا بدون هیج مانعی به عنوان رئیس وحشی ها شیطنت کند.
دوشنبه, ۲۰ آبان
دخترك به همراه مادر و پدرش برای تفریح و گردش به ساحل می روند. پدر و مادر تمام وقت در صندلی های ساحلی خود نشسته اند، یا خرخر می كنند و یا مدام از دخترك شكایت می كنند و به او غُر می زنند. و این در حالی است كه دخترك شانسی می یابد تا سفری ماجراجویانه بر دریای خروشان داشته باشد.
دوشنبه, ۲۰ آبان
داریم می ریم چه كار كنیم؟ / می ریم یه خرس شكار كنیم / هوا خوبه، آفتابیه / چه آسمونی! آبیه / شجاعیم و ترس نداریم / چون همه اهل شكاریم. و این گونه است كه پدر به همراه چهار فرزندش و البته سگشان به شكار خرس می روند، كاری كه اصلاً آسان نخواهد بود. آن ها از میان علف های بلند، رود پر آب و خروشان، جنگلی انبوه و كولاكی سخت گذشتند.
یکشنبه, ۱۹ آبان
پسرک در خانه ای ساحلی در كنار دریا زندگی می كند. و بهترین دوستانش قایقران پیر و ناخدای شجاع آنقدر از لذت و هیجانات زندگی و سفر های دریایی برای او گفته اند، كه پسرك مصمم است تا به زودی ملوان شود و به سفر دریایی برود. اما افسوس، زمانی كه او این آرزو را با پدر و مادرش در میان می گذارد، آن ها می خندند و به او می گویند كه برای این كار بسیار كوچك است.
یکشنبه, ۱۹ آبان