مجموعه نوشته های مناسب برای ۳ ۶ سال
<p>اگر به دنبال کتابهای مناسب یا مقالهها و نوشتههایی دربارهی کودکان ۳ - ۶ سال هستید، میتوانید مطالب این صفحه را مطالعه کنید.</p>
تقویت مهارت خواندن در پیشدبستانهای امروز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله به مهارتهایی که کودک پیش از کسب مهارت خواندن باید دارا باشد، اشاره شده است.
یکشنبه, ۷ خرداد
کلاغ سیاه به سفر میرود کتابی است تصویری که براساس پرسش و پاسخ و گمانه زنی شکل گرفته است. در این داستان کلاغ سیاه میخواهد به سفر برود. او به چه چیزی لازم دارد؟ چمدان؟ بلیت؟ آب؟ لباس گرم؟ ... نه! چه کسی یک کلاغ را تابهحال با چمدان دیده؟ خودش بال دارد و پرواز میکند، پس بلیت لازم ندارد. آب هم بین راه پیدا میکند. پرهایش هم لباس گرماش هستند. پس چه چیزی نیاز دارد؟ دوست! کلاغ سیاه برای سفر یک دوست لازم دارد، یک دوست خوب.
دوشنبه, ۲۵ اردیبهشت
کتاب «چرا آواز میخوانی زنجره؟» به شباهتهایی میپردازد که هرکدام از ما ممکن است با وجود تفاوتهای متعدد در ظاهر یا سبک زندگیمان با هم داشته باشیم و کافی است تا با یکدیگر گفتگو کنیم تا به همدلی و دوستی برسیم.
دوشنبه, ۲۵ اردیبهشت
در کتاب تصویری «گل های پیاده رو» دختری کوچک با لباس قرمز رنگ همراه پدرش از مغازهی خواروبار فروشی به سمت خانه قدم میزند. دختر در حالیکه پدرش چندان توجهی به او ندارد، گلهای وحشی بین راه را جمع آوری میکند. از میانه راه به بعد دختر تعدادی از گلهای دسته گلش را به دیگران هدیه میدهد، چه دریافت کنندگان متوجه شوند و چه نشوند.
دوشنبه, ۱۸ اردیبهشت
معرفی کتاب به به لیمو و کاکلی
کتاب به به لیمو و کاکلی روایت منظومی است که دربارهی آلودگی محیطزیست و پیامد آن یعنی نابودی ساکنان زمین هشدار میدهد.
دوشنبه, ۱۸ اردیبهشت
کتاب «پنگوئن و میوه درخت کاج» داستان دربارهی پنگوئن کوچکی است که یک میوهی کاج پیدا میکند. او نمیداند چیست ولی با آن دوست میشود. وقتی متوجه میشود میوهی کاج از سرما میلرزد برای او شالگردن میبافد. پدربزرگ او را راهنمایی میکند و توضیح میدهد که جای کاج، جنگلهای دور است. او باید راهی سفری شود تا کاج را به جای اصلیاش برساند.
شنبه, ۱۶ اردیبهشت
قلب و بطری داستان دخترکی است که همانند همه کودکان کنجکاو است و پر از سوال درباره هر آنچه که می بیند. پدرش او را به گردش میبرد و با خواندن کتابها به پرسشهایش پاسخ میدهد. اما این شرایط با رفتن پدر تغییر میکند. دخترک غمگین قلبش را از سینهاش در میآورد و درون یک بطری میگذارد و از گردنش آویزان میکند. دیگر هیچ چیز او را شگفتزده نمیکند. سالها به همین منوال سپری میشود و او بزرگ میشود. روزی در ساحل به دختری برمیخورد که کلی سوال دارد.
چهارشنبه, ۱۳ اردیبهشت
معرفی کتاب دست نگه دار دزد
کتاب دست نگه دار دزد داستان سگی است که ماموریت دارد کسی را که محصولات مزرعه را می دزد، پیدا کند.
دوشنبه, ۱۱ اردیبهشت
داستان ساده است: بابا بزی همیشه عجله دارد. او صبحها که از خواب بیدار میشود چند دقیقه بیشتر وقت ندارد تا دوش بگیرد، ریشهایش را بتراشد، لباس بپوشد و صبحانه بخورد؛ اما این همهی ماجرا نیست، بز کوچولو هم مجبور است عجله کند! چون بابا بزی قرار است او را به مدرسه برساند، پدری که زیاد وقت ندارد!
شنبه, ۲۶ فروردین
اگر دلتان میخواهد یک عالمه کتاب کوچک داشته باشید که خیلی راحت خوانده شوند. همین کتابها را انتخاب کنید. خواندن هر کدام از این کتابها چیزی است مثل خوردن پاستیلهای میوهای تو رنگها و طعمهای متفاوت. قهرمان بانمک و سادهی این مجموعه غاز و اردک کوچک هستند که در هر کتاب با شعرهای کوتاه افسانه شعباننژاد سعی میکنند به بچهها نکاتی ساده یاد بدهند.
چهارشنبه, ۲۳ فروردین
پرندهی گیج داستانی خیالی درباره نهنگهاست، نهنگهایی رنگارنگ که مشکلشان این است که پرندهای سربههوا در خروجی فوارهشان گیر میکند.
چهارشنبه, ۲۳ فروردین
شعرهای این کتاب با شعرهای آشنایی چون «بارون میاد جرجر»، «لیلی حوضک»، «جم جمک برگ خزون»، «دس دسی بابا می آد» و «آفتاب مهتاب چه رنگه؟» آغاز میشود. اشعار موزون و آهنگین این کتاب با موضوعهای طبیعت، خانواده، دوستی و...با تصویری دو رنگ همراه شدهاند.
چهارشنبه, ۱۶ فروردین
خانم هاترن، معلم هنر مدرسه، در بین دانش آموزان محبوبیتی ندارد. چون خیلی سختگیر است و اخلاقش مانند لباسهایش زشت است. بدتر از همه، او انتظار دارد که در کلاس هنر همه چیز مرتب و منظم سر جایش باشد و دانش آموزان مانند یک شانه تخم مرغ به ردیف و پشت سر هم بنشینند و آن طوری نقاشی کنند که او میخواهد. همه از دستورات خانم هاترن اطاعت میکنند. البته همه، بهجز بیدی. کتاب «بیدی» داستان این دختر و دنیای جادوییاش را روایت میکند.
دوشنبه, ۱۴ فروردین
«جیبهای آنجلیکا اسپراکت» کتابی است در مورد خانمی به همین نام که کت بلند بنفش جالبی پر از جیب دارد و هر جیب وسیله خارق العادهای درونش دارد.
چهارشنبه, ۲۵ اسفند
آموس یک کوآلا ست... حیوانی که شاید کمتر قهرمان کتابی شده باشد! بیشتر پای موشها و خرگوشها و شیرها به کتابها باز میشود. همین حیوان متفاوت شاید اولین چیزی باشد که توجه مخاطب کتاب را به خود جلب کند؛ حیوانی رنگارنگ که در شهری سیاه و سفید گیر افتاده، شهری که انگار تمامش را دوده گرفته، حتی گلها و سبزهها هم سیاه سیاهاند. به همین دلیل، همه آموس را چپچپ نگاه میکنند؛ حیوانی قرمز و زرد و آبی میان این همه سیاهی که گویی در شهر خودش غریبه است!
دوشنبه, ۲۳ اسفند
کتاب « نشانههای بهار » درباره نشانههایی صحبت میکند که با دیدن آنها میتوان به آمدن فصل بهار پی برد.
کتاب « نشانههای بهار » با دعوت کودکان به مشاهده نشانههای آمدن بهار در اطراف خود، به تقویت مهارت مشاهده در کودکان و افزایش دانش آنان کمک میکند.
دوشنبه, ۲۳ اسفند
اثر بازنویسی از قصه عامیانه کدوی قلقله زن است. خاله پیرزن به دیدن دخترش می رود که در سوی دیگر جنگل خانه دارد. سر راهش گرگ، پلنگ و شیر را می بیند. اما، با چرب زبانی از دست آن ها فرار می کند. یک هفته در خانه دخترش می ماند و هنگام برگشت به خانه داخل یک کدوی بزرگ پنهان می شود و پیرزن سالم به خانه اش می رسد.
چهارشنبه, ۴ اسفند
من میتوانم به کره زمین کمک کنم. میتوانم حیاط خانه را پاکیزه نگه دارم. میتوانم بازیافت کنم. میتوانم شیر آب را ببندم و... ما میتوانیم دست در دست هم دنیا را نجات دهیم.
دوشنبه, ۲۵ بهمن
شنگال چیزی است بین قاشق و چنگال؛ نه قاشق است و نه چنگال. نه قاشق ها او را در جمع خود میپذیرند نه چنگالها. او روی میز غذا جایی ندارد و بسیار تنهاست.
دوشنبه, ۱۸ بهمن
شب بود و حوصله گلناز و خرس قطبی سر رفته بود. مادر پای کامپیوتر به کارهایش میرسید و پدر پای تلویزیون بود. پدر از پای تلویزیون بلند میشود بدون آنکه آن را خاموش کند. خرس قطبی سراغ تلویزیون میرود و خاموشش میکند. گلناز میپرسد چرا؟ خرس قطبی پاسخ میدهد: «بهخاطر خرسهای قطبی!».
چهارشنبه, ۱۳ بهمن