نویسنده ی این کتاب، نخست به پیشینه ی شروع لکنت خود پس از یک خونریزی شدید بینی هنگامی که دو سال و نیمه بود، پرداخته است. سپس به تفصیل از تلاش های خانواده اش برای درمان لکنت اوبا مراجعه به پزشکان، روانپزشکان و گفتار درمانگران در دوره ی کودکی ونوجوانی و بعد از آن، ورود به دانشگاه و آغاز دور جدیدی از پیگیری و مبارزه ی خستگی ناپذیر خویش برای چیرگی برلکنت زبان سخن می گوید و در همه حال، پذیرش این نقص و اعتماد به نفس وامید به موفقیت در گستره ی زندگی فردی و اجتماعی را بهترین راه حل این مشکل می داند.
این کتاب دارای دو مقدمه، ۲۳ فصل و واژه نامه است و موضوع های گوناگونی از ترس ها، خجالت از لکنت، پرهیز از حضور در جمع های بزرگ ومکالمات تلفنی گرفته، تا توصیه هایی به معلمان ومربیان و مشاوران، و دیدگاه های مختلف علمی در زمینه ی لکنت زبان را در برمی گیرد.
در پیشگفتار کتاب آمده است: "پیام این کتاب، خوش بینی و امیدواری و تلاش است، به شرط اینکه فرد دچار لکنت، فکر خام "علاج قطعی" را از سر بیرون کند. اوباید برای مقابله بهتر با مسا ئلی که آزارش می دهند، هر آنچه را لازم است بیاموزد یا در خود بپروراند...
خواندن این کتاب، به کسانی مثل افراد خانواده، آموزگاران پیشنهاد می شود تا از این طریق با مشکلات افراد لکنتی و راه های برقرارکردن ارتباط موثربا آن ها بیشتر آشنا شوند.