ژول ورن نویسندهی پیشگام ادبیات علمی– تخیلی است.
ورن هنگامی داستانهایی دربارهی پرواز، سفر در فضا و زیر دریا نوشت که هنوز هواپیما، فضا پیما و کشتی زیر دریایی اختراع نشده بود. به همین سبب به همراه نویسندهی انگلیسی هربرت جرج ولز پدر ادبیات علمی - تخیلی نامیده میشود.او بیش از صد داستان به همراه شمار زیادی نمایشنامه، داستان کوتاه، داستانهای تاریخی و سفرنامه نوشته است. «سفر به مرکز زمین»، «از زمین تا ماه»، «بیست فرسنگ زیر دریا»،«هشتاد روز دور دنیا» و «جزیزهی اسرارآمیز» از داستانهای برجستهی اوست. داستانهای ژول ورن بیشتر به صورت نسخههای کوتاه و ویرایش شده به ۱۰۴ زبان ترجمه شده است.
او به انسانهای هم دورهی خود سرگرمیای هدیه کرد که افق دیدشان را نسبت به دنیای پیرامون گسترش میداد. خوانندگان داستانهای او افزون بر لذت بردن از ماجراجوییهایی که پیشرفت دانش بشری به وجود میآورد به تفکر دربارهی بخش تاریک آن نیز برانگیخته میشوند.
ژول ورن در فوریه ی ۱۸۲۸ در شهر نانت فرانسه به دنیا آمد. او بزرگترین فرزند خانواده بود. تابستانها خانوادهی ورن را خارج از شهر در کنار رود لویر میگذراند. تماشای کشتیهایی که روی رود حرکت میکردند تخیل او را بر میانگیخت و اشتیاق سفر و اکتشاف را در دل او میکاشت چنانچه در دوازده سالگی قاچاقی سوار کشتیای شد که به هند میرفت. اما هنگامی که پدر او را به این سبب تنبیه کرد، تصمیم گرفت که از آن پس تنها در رویاهایش سفر کند.
ژول ورن به خواست پدر در رشتهی وکالت دانش آموخت اما پس از دانش آموختگی به نوشتن شعر و نمایشنامه روی آورد. الکساندر و پیر دوما و ویکتور هوگو درسهای از نویسندگی به او آموختنند و دوما پدر و پسر از دوستان نزدیک او شدند. او برای نوشتن داستان های علمی – تخیلیاش به مطالعه جغرافیا، فیزیک و ریاضیات پرداخت که به باورپذیری داستانهایش کمک بسیار کرد.
اما سبب شد که از سوی ناشران به سبب «بیش از حد علمی» بودن رد شوند و تنها پس از آشنایی با پیرو ژول هیز - از ناشران و ویراستاران برجسته فرانسه - داستانهایش جایگاه ویژهی خود را یافتند. او به ورن در نوشتن داستانهایش کمک بسیاری کرد و پیشنهاد کرد که با افزودن طنز و کاستن پیامهای سیاسی و حذف پایان غمانگیز آنها جنبه ی داستانی نوشتههایش را تقویت کند و این آغاز موفقیت ورن بود.