گنجشک من بدو ... بدو....

«گنجشک من بدو...بدو» داستانی لطیف با موضوع دوستی، تاب‌آوری و پذیرش شرایط جدید است.

در یک روز بارانی بال‌های گنجشک کوچولو آسیب می‌بیند و دیگر قادر به پرواز نیست. دوستش موش و کلاغ پیر از او پرستاری می‌کنند. گنجشک پس از مدتی می‌فهمد که قادر نیست پرواز کند. موش و کلاغ به او تند راه رفتن یاد می‌دهند و پاهای او کم کم قوی می‌شود. او اگرچه دیگر قدرت پرواز ندارد؛ ولی از دویدن در چمنزار به همراه دوستش موش همان‌قدر لذت می‌برد که از پرواز در گذشته. او روش تازه‌ای برای لذت بردن از زندگی با شرایط جدید خود پیدا کرده است.

«گنجشک من بدو...بدو» داستانی برای قوی بودن و پایداری و پذیرش شرایط جدید و ایستادگی در برابر اتفاق‌های سخت چون بیماری و تصادف است.

در کتاب «گنجشک من بدو...بدو» متن هر صفحه نسبتا طولانی است و رنگ‌های تصاویر مانند اغلب کتاب‌های کودکان شاد و رنگارنگ نیست. همین دو عامل به همراه داستان که تقریبا تا نیمه‌ی آن بازگوکننده نوعی ناراحتی و سختی است باعث می‌شود تا خواندن این کتاب مناسب کودکانی باشد که از سنین خردسالی گذشته‌اند.

«بریژیت ونینگر» متولد اتریش است و بیست سال قبل از این‌که نویسندگی را آغاز کند به‌عنوان مربی کودکستان مشغول فعالیت بود. او بیش از پنجاه کتاب نوشته است که تاکنون به 30 زبان ترجمه شده است.

 

عنوان لاتین
Yauf, kleiner, spatz
گزیده‌هایی از کتاب

  یک روز عصر، ابرهای سیاه آسمان را پوشاندند، صدای رعد و برق در آسمان پیچید.

  موش فریاد زد: من می‌روم جایی پنهان شوم.

گنجشک کوچولو گفت: من هم همین کار را می‌کنم.

  او هم سریع پرید و رفت.

  اما توفان تندی به شدت زوزه می‌کشید. و گنجشک کوچک نمی‌توانست جلو رود و پرواز کند. توفان او را به عقب می‌کشید. ناگهان یک اتفاق عجیبی افتاد که کسی نمی‌داند چه شد؟

  گویی یک دست بزرگ گنجشک کوچولو را گرفت و به جایی تاریک و بزرگ پرتاب کرد.

برگردان
غلامرضا امامی
تصویرگر
Anna Anastasova, آنا آناستاسووا
سال نشر
۱۳۹۲
نویسنده
Brigitte Weniniger, بریژیت ونینگر
نگارنده معرفی کتاب
Submitted by editor3 on