یاکوب (تولد 4 ژانویه 1785) و ویلهلم (24 فوریه 1786) گریم فرزندان دوم و سوم خانوادهای یازده نفره بودند که در شهر هاناو آلمان به دنیا آمدند. این دو برادر پژوهشگر، قصههای پریان آلمان را گردآوری کردند. در کنار این کار ارزشمند، آنها مطالعات زبانشناسی هم انجام میدادند و امروز در این شاخه علمی قانونی از آن دو به یادگار مانده تحت عنوان قانون گریم. پدر آنها وکیل بود. یاکوب و ویلهلم هم در ابتدا در دانشگاه ماربورگ[1] به تحصیل در رشته حقوق پرداختند اما سخنرانیهای یکی از اساتیدشان به نام فردریک وون زاویگنی[2] علاقه به فرهنگهای گذشته را در آنها بیدار کرد. از سال 1814 ویلهلم کتابدار کتابخانهای در شهر کسل شد که دو سال بعد یعنی در سال 1816 برادرش یاکوب نیز به او پیوست. آنها تا سال 1830 در همین موقعیت شغلی باقی ماندند تا این که در این سال به دعوت دانشگاه گوتینگن برای کار به شهر گوتینگن هجرت کردند.
اولین مجموعه داستانهای عامیانه آنها در سال 1812 منتشر شد. این داستانها از دهقانان و روستاییان گردآوری شده بود. وبلهلم این داستانها را به سبکی کودکانه نوشت. این دو برادر متدولوژیای را برای گردآوری و ثبت داستانهای عامیانه بنا نهادند که پایه و اساس مطالعات فولکلور شد. علاوه بر جمع آوری داستانهای عامه این دو برادر به ویرایش متون فولکلوریک دیگر و متون ادبی کهن نیز پرداختند که منجر به چاپ مجموعه دو جلدی افسانههای آلمانی در فاصله سالهای 1816 تا 1818 شد. تقریباً در همین زمان آنها کتابی هم در باب تاریخچه ادبیات کهن آلمان منتشر کردند. در سال 1830 یاکوب به درجه استادی دانشگاه گوتینگن رسید و زبان شناسی و مطالعات فرهنگی درس میداد. ویلهلم هم سر کتابدار آن دانشگاه بود. او نیز در سال 1835 به درجه استادی رسید اما در همین سال هر دو به دلایل سیاسی از دانشگاه اخراج شدند. سپس به کسل برگشتند اما مدتی بعد به آنها پیشنهاد شد در دانشگاه برلین به تدریس بپردازند و هر دو تا زمان مرگشان در آن جا ماندند. آنها سالهای آخر زندگیشان را بیشتر وقف تهیه دیکشنری کامل زبان آلمانی کردند. این کار توسط پژوهشگران پس از آنها ادامه یافت تا این که در سال 1960 به اتمام رسید. ویلهلم در 16 دسامبر 1859 از دنیا رفت و یاکوب تا زمان مرگ خود در 20 سپتامبر 1863 به فعالیتهای خود همچنان ادامه داد.
بخش اعظم قصههایی که ویلهلم گردآوری کرده که عموماً قصههای عامیانهاند را دو خواهر 14 و 20 ساله که در شهر محل زندگی برادران گریم، کسل، زندگی میکردند روایت کردهاند. برخی از آنها بسیار معروفند مثل «شاهزاده قورباغه» و «شش قو». برخی دیگر هم کمتر شهرت دارند. این دو خواهر دختران عطار و داروفروش شهر، آقای وایلد، بودند. راوی داستانهای یاکوب هم سه خواهر- ژانت، املی و ماری- بودند که پدرشان، آقای هسنفلاگ[3]، سرمایهگذاری محافظه کار بود. مشهورترین داستان آنها «هفت کلاغ» نام دارد. 5 قصه را هم دختر یک چوپان برای یاکوب روایت کرده است.. (رأس. بی. بوتایمر[4]، 2009، ص 28 و 29) شش ماه قبل از چاپ کتاب، ویلهلم به ادیبی دانمارکی گفته بود که تنها مرجع آنها سنت شفاهی بوده است از آن جایی که راویان قصههای برادران گریم شهرنشین و از طبقات متوسط جامعه بودند نه از اقشار پایین جامعه، مورخان ارتباطی غیرمستقیم میان منشاء قصهها و این دختران درنظر گرفتند و آن خدمتکارانی بودند که تقریباً در تمام خانههای اقشار متوسط آلمان آن زمان کار میکردند. یعنی خدمتکاران خانوادههای وایلد و هسن فلاگ و ... قصههای عامیانه و پریان مناطق روستایی آلمان را برای دختران و زنان خانههایی که کار میکردند تعریف کرده و آنها هم این داستانها را برای برادران گریم باز گفتهاند. (بوتایمر،2009، ص 30)
در سایت کتابک بخوانید: داستان های برادران گریم برای نوجوانان
ویلهلم معتقد بود قصهها ساخته نشدهاند بلکه از ادراک و تجربیات انسانها نشأت گرفتهاند. ویلهلم روایت را با راوی، گوینده را با نویسنده و محتوا را با موضوع تلفیق کرد و به همراه یاکوب تئوریای برای تاریخ قصههای عامیانه و پریان ارائه داد. او قصهگویی را بخشی از فرهنگ عامه دانست، فرهنگی که به وسیلهٔ آن آلمانیهای متفرق و بسیار متفاوت به ملتی منسجم و واحد تبدیل میشدند. در این گذشتهٔ فرضی قصهها برای او جان گرفته بودند. او چنین نوشته است که «قصهها در طول زمان به طور مداوم خود را بازسازی کردهاند»(همان منبع، ص 35). ویلهلم به قدیمیترین قصههایی که دسترسی داشت قصههای استراپارولا (قرن 16) بود اما گذشتهٔ بیانتهایی را برای قصهها در نظر گرفت. ویلهلم نمیتوانست تصور کند ریشهٔ چنین گنجینهای از قصهها که معتقد بود سینه به سینه منتقل شدهاند و توانایی بازسازی خود را دارند در قرون 16 و 17 بوده باشد. به همین خاطر علیرغم این که هیچ سند و مدرکی از گذشتهی قصهها نداشت نتیجه گرفت که «بدون شک قصهها به گذشتهای بسیار دورتر تعلق دارند». اشتباه بزرگ ویلهلم آن بود که برای دو مفهوم قصههای عامیانه با تاریخی که به دوران باستان باز میگشت و قصههای پریان که تاریخ مکتوب 300 ساله داشتند (در زمان ویلهلم) یک اصطلاح را به کار برد و برای قصههای پریان هم همان تاریخ کهن قصههای عامیانه را متصور شد. (همان منبع، ص 36).
ویلهلم علاوه بر محدودیتهای تاریخی، مرزهای جغرافیایی را هم پاک کرد. در این زمینه او برای ادعای خود سند هم داشت زیرا قصههایی را از نروژ، دانمارک، سوئد، انگلستان، ولز، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه گردآوری کرده بود که شباهتهای بسیاری با یکدیگر داشتند. او قصهها را همچون دریایی بسیار بزرگ در نظر میگرفت که به هر ساحلی رسیده بودند آن ساحل را از آثار خود بهرهمند ساخته بودند. (همان منبع، ص 37)
از دههٔ 1830 داستانهای برادران گریم وارد کتابهای درسی مدارس شد. دانشآموزان کلاس اول قصههای ساده و کوتاه را باید حفظ میکردند و دانشآموزان بزرگتر باید میتوانستند قصههای پیچیدهتر و طولانیتر را توضیح دهند. پس از جنگ جهانی دوم متفقین نظر ویلهلم را تأیید کردند که این قصهها میتوانند آلمانی بودن را ترویج کنند و به مردم بیاموزند چگونه آلمانی باشند به همین خاطر تمام نسخههای کتاب برادران گریم را جمع کردند و در سال 1945 تدریس این داستانها را به عنوان مطالب درسی در مدارس ممنوع اعلام کردند و نسخههای جمعآوری شده را به خارج از کشور و به طور عمده به کتابخانههای شهری و دانشگاهی آمریکا فرستادند. (همان منبع، ص 40 و 41)
پس از مرگ برادران گریم هم همواره از کار آنها تقدیر شده و مطالعات زیادی روی داستانهایی که آنها گردآوری کردهاند انجام شده است. یک نظریه میگوید اگر آنطور که برادران گریم میگویند سنت بسیار جدی و سخت گیرانهای دربارهی انتقال داستانها بدون کوچکترین تغییری میان نسلها بوده و خود برادران گریم هم آن را تغییر نداده باشند پس این داستانها میتوانند نمایانگر دوران کودکی بشر بوده باشند یعنی زمانی حتی قبلتر از یونان باستان. (همان جا، ص 42) مسئلهی دیگر آن است که هیچ کجا ثبت نشده که مردم عادی قبل از قرن 19 قصههای پریان را روایت کرده باشند. اما تصور شده هر آنچه دربارهی تاریخ قصههای عامیانه گفته شده در مورد قصههای پریان هم درست است. اما با گذشت زمان محققان متوجه شدند هیچ سند و مدرکی از قصههای پریان تا قبل از قرن 19 وجود ندارد و آنچه که دربارهٔ تاریخ آنها گفته شده چیزی بیش از «افسانههایی دربارهٔ این افسانهها نبودهاند» (همان جا، ص 42).
از جمله قصههایی که آن دو ثبت کردند میتوان به این قصهها اشاره کرد: پرنسس (شاهزاده) قورباغه، هانسل و گرتل، راپونزل، سفید برفی و هفت کوتوله، سیندرلا، موش و گربه، شنل قرمزی، دیو و دلبر و زیبای خفته.