چطوری خیلی بدخط بنویسیم

چستر یک تازه‌وارد است، پسری که وسط سال وارد مدرسه‌ای جدید می‌شود و همه‌چیز یک جورهایی به نظرش کسل‌کننده و غم‌انگیز می‌آید! او معلم جدیدش، خانم تیت را دوست ندارد و خوشحال نیست مجبور شده کنار جو بنشیند، پسری که به نظرش مغزنخودی است!

در کلاس خانم تیت، قرار است هرکس پروژه‌ای تحویل دهد و چستر مطمئن است اگر جو با این خط خرچنگ‌قورباغه و نامرتبش چیزی تحویل دهد، پروژه‌ای کثیف و نامرتب و با حروف و عددهای درهم ‌و برهم خواهد بود. چستر نمی‌خواهد بقیه جو را مسخره کنند! تصمیم می‌گیرد به او کمک کند! کمکش این است که به جو در نوشتن کمک کند؟ نه! تفاوت این کتاب با بقیه‌ی کتاب‌های مشابه همین‌جاست. چستر به جو پیشنهاد می‌کند اسم پروژه‌اش را بگذار: چطوری خیلی بدخط بنویسیم؟

این‌جوری به جو کمک می‌کند خودش را دوباره کشف کند. جو هر روز با بدخطی‌اش درگیر می‌شود، کشف می‌کند چه چیزهایی باعث می‌شود به او بگویند بدخط و همه‌چیز نامرتب به نظر بیاید و...

چستر هم با حس دل‌سوزی بیشتری با جو روبه‌رو می‌شود و انگار روز به روز بیشتر دلش می‌خواهد به او کمک کند. هم‌دلی و همراهی جو و چستر نتایج خوبی در پی دارد! آن دو دوباره استعدادهایشان را کشف می‌کنند و بقیه را با توانایی‌هایشان غافلگیر می‌کنند!

راوی کتاب، یعنی چستر، با لحنی طنزآمیز و گاهی شاکی از مدرسه و معلم‌ها داستان را برای مخاطب تعریف می‌کند. مخاطبی که شاید حسی مشابه داشته باشد و همین باعث شود از کتاب بیشتر لذت ببرد. چستر و جو به دنبال راه‌های جدید در آموزش هستند، این کتاب تأکید می‌کند در آموزش، خلاقیت از هر چیز مهم‌تر است و هر کس استعدادی دارد که باید کشف شود. برای همین خواندن این کتاب پیشنهادی است برای کودکانی که گاه مدرسه را دوست ندارند، چون هنوز نتوانسته‌اند توانایی خود را کشف کنند و بفهمند برای تغییر دنیای دوروبرشان چه نیرویی دارند!

عنوان لاتین
How to write really badly
برگردان
فرمهر منجزی
تصویرگر
فیلیپ دوپاسکیه
تهیه کننده
پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان
سال نشر
۱۳۹۳
ناشر
نویسنده
Anne Fine, آن فاین
Submitted by editor on