مولی دوست دارد به شهر بازی برود، آنجا همراه با دوستانش خیلی خوش میگذرد. باهم به اتاق خنده میروند، سوار چرخوفلک میشوند، اسبسواری میکنند و نمایش عروسکی میبینند. راستی، مولی یک سکه دارد میتواند برای خودش و دوستانش بادکنک بخرد. چه خوب! مولی دوستان زیادی دارد و باید چندتا... ای وای! مولی کجا رفت؟
والری گورباچف، نویسنده و تصویرگر کتابهای کودکان در «روزی که مولی پرواز کرد!» به بهترین و ظریفترین شکلِ ممکن عشق، دوستی و نیکی کردن به دیگران را دستمایه داستانش قرار میدهد و با زبانی ساده و شیرین، داستانِ موش کوچولویی را به تصویر میکشد که دوست دارد با هدیهای کوچک تکتک دوستانش را خوشحال کند.
گورباچف در داستانِ تصویری «روزی که مولی پرواز کرد!» به مخاطب کودک میآموزد که گاهی ممکن است دوستی و نیکی کردن به دیگران مسیر همواری نداشته باشد، اما بدون شک پایانِ درخشان و روشنی دارد. درست مثل تصمیم مولی برای خوشحال کردن دوستانش و ماجراهای هیجانانگیزی که در امتداد این تصمیم برای او رقم میخورد!
والری گورباچف کتابهای زیادی را برای بچهها نوشته و تصویرگری کرده است. خودش میگوید: «از وقتی یادم میآید نقاشی کشیدن را دوست داشتم. پدرم میخواست ریاضی بخوانم، اما من هنر را انتخاب کردم.» گورباچف دهم ژوثن ۱۹۴۷ در اُکراین به دنیا آمده و سالهاست در نیویورک زندگی میکند. از دیگر کتابهای این نویسنده و تصویرگر میتوان به کتابهای «قرمز، قرمز، قرمز»، «چه فکر خوبی، مولی!»، «نیکی و هدیهی هیجانانگیز تولد» , «نیکی و روز بارانی» اشاره کرد.