در کتاب «صد و یک راه برای ذله کردن معلمها»، به زیبایی مسایل دوران نوجوانی بیان شده است. بلوغ عاطفی و رفتاری قهرمان کتاب و نحوهٔ برخورد بزرگترها با او و مشکلاتش و تلاش خود او برای رسیدن به اهدافش ستودنی است.
دوران نوجوانی برای اکثر افراد، زمان آشوب و سرکشی است. خانوادههای زیادی را میشناسم که از نزدیکی فرزندشان به این دوره میترسند و بچههای نازنینی را هم دیدهام که در میان انبوه تغییرات جسمی و روانی و صد البته ناآگاهی ما بزرگترها در مورد نحوهٔ رفتار صحیح، این سالها را با رنج سپری کردهاند.
ادبیات نوجوان میتواند به کمک همهٔ ما بیاید تا زندگی باکیفیتتری را به فرزندمان ببخشیم.علاوه بر این، به جای تمرکز بر اهداف تک بعدی تحصیلی، تواناییهای او را در عرصههای مختلف، ارتقا دهیم و آمادهاش کنیم تا در هنگام ورود به دورهٔ بزرگسالی زندگی مستقل و موفقی داشته باشد.
کتاب «صد و یک راه برای ذله کردن معلمها» دقیقا چنین اثریست. خیلیها با شنیدن اسمش، آن را در ردهٔ کتابهای نامناسب و دارای بدآموزی قرار میدهند در حالی که ماجرا کاملا راهی متضاد را سپری میکند.
قهرمان کلاس هفتمی کتاب، استیو، باید برای درس تاریخ جهان پروژهٔ عملی گروهی انجام دهد.او ایدهٔ درخشان مومیایی کردن مرغ را در نظر گرفته اما اتفاقات خندهدار سر کلاس تاریخ باعث بروز تنش بین او و معلم میشود.
از سوی دیگر، برای ارایهٔ ساعت اختراعیاش به انجمن مخترعان به تامین هزینهٔ سفر احتیاج دارد. ولی از پدر و مادرش میشنود که خودش باید نیمی از پول را به دست بیاورد.
کل کتاب چالشها و اتفاقات بامزهای است که استیو پشت سر میگذارد. اما وقتی میفهمد که والدینش همراه مدیر تصمیم گرفتهاند که او سال هشتم را جهشی بخواند و به دبیرستان برود، ناراحت شده و با طراحی و اجرای راههایی برای ذله کردن معلمها، سعی میکند به همه نشان بدهد آمادهٔ ورود به دبیرستان نیست. اما در واقع او فقط نمیخواهد از دوستانش جدا شود.
کتاب پر از اتفاقات غافلگیرکننده و پر احساس است. روابط افراد و شخصیتها بسیار زنده بیان شدهاند. به خاطر همین این کتاب و جلد قبلیاش، «صد و یک راه برای ذله کردن پدر و مادرها» از زمان نخستین چاپ در سال ۲۰۰۵ در سراسر دنیا مورد توجه بوده است. البته مخاطب ایرانی چندان با این اثر آشنا نیست. اما اغلب مروجان خواندن، آن را میشناسند و استفاده میکنند.
ازدواج مجدد والدین، مرگ، شکست، بیماری، تنگناهای مالی و مواجه شدن بااضافه شدن فرزند جدیدی به خانواده از جمله تمهای کتاب «صد و یک راه برای ذله کردن معلمها» هستند. اما تم اصلی به نظر من گفت و گو با دیگران و تفکر در تنهایی و تلاش برای مرتب کردن اوضاع است. چیزی که سرانجام باعث پایانی خوشایند میشود.
کتاب «صد و یک راه برای ذله کردن معلمها» کتاب روانشناسی نیست. اما نکات فراوانی برای مخاطب خود دارد. مطمئنا ما هم میتوانیم با آگاهی و دور شدن از کلیشههایی که نتیجهاش بزرگسالهای ناتوان و ضعیف است، شاهد بالندگی نسلی پر امید و شجاع باشیم.
این کتاب برای نوجوان، دوازده تا پانزده سال و صد البته برای والدین، معلمان و تمام افراد مرتبط با این گروه سنی که دوست دارند به درکی دقیقتر از آنها برسند مناسب است.